سفارش تبلیغ
صبا ویژن







 

بر صحنه نمایش طولانی مدت مذاکرات برجام، این مذاکره کنندگان آمریکائی بودند که بی وقفه ایفای نقش می کردند، صدای فریاد و هورا کشیدن اسرائیلیان هر چه بیشتر آنها را به طولانی کردن مذاکرات ترغیب می کرد، ولی مذاکرات کنندگان ایرانی غافل از اینکه آمریکا و متحدانش کلامی خارج از نسخه از پیش تمرین شده نمی گفتند، بر سر دو راهی قدرتِ حذف رقبای سیاسی و نابودی دستاوردهای35 ساله انقلاب و ثمره خون شهدا ایستاده بودند، و چون باور داشتند برای حذف رقبای سیاسی، توافق بد بهتر از توافق نکردن است، قدرت را با لذت در آغوش گرفتند.

ولی روزهای خوش گفتگو با آمریکائیان دیری نپائید که فقط رد پای مکر آمریکائیان در برجام دیده شد، و برجام به عنوان خسارت بارترین دستاورد انقلاب اسلامی در روز شمار تاریخ ایران به نام دولت یازدهم ثبت شد.

دولت اعتدال سه سال ادعا کرد ما برای جبران عقب ماندگی های فراوان ناشی از بی تدبیری های دولت قبلی، جز با بستن با کدخدا چاره دیگری نداریم و کمترین دخل و تصرفی در مذاکره با آمریکائیان را به کسی ندادند.

مسئولین دولت اعتدال در سال1392 به قدرت رسیدند و بلافاصله پرونده انرژی هسته ای ایران را از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه انتقال دادند، تا در عمل پیشرفت و معیشت مردم را ، بازیچه مسائل سیاسی خود قرار بدهند ولی خدا مکرشان را لو داد.

آمریکائیان هم میزان سبوعیت خود را با این برجام به نمایش گذاشتند، البته آنها با متحدان خود قرن هاست که حوزه نفوذ مذاکرات و توافقات خودشان را با بقیه مردم جهان تعریف کرده اند، آنها برای کسب منافع خود در همه کشورهای اسلامی به یک استراتژی مشترک رسیدند ، اینکه تمامی منافع اروپا و آمریکا با اسلام ناسازگار است.

دولت به جای پاسخگوئی به مردم القا می کنند در چه موردی فکر کنند

کشور ایران همانند کشورهای دیگر جهان بر مبنایNPT  در انرژی هسته ای یک اصول و یک حقوق مشخصی داشت، و باید بر همین مبنا از حقوقش دفاع می کرد، اما دولت اعتدال معتقد بود، دیپلماسی جهانی جای آرمان ها و شعارها نیست، جای واقعیت هاست و مذاکرات را بر مبنای قدرت تعریف کردند، برای این دولت، آزادى سیاسى تنها یک نظریه بود نه یک واقعیت، لذا یاد گرفتند چگونه از واژهِ آزادى سیاسى براى فریب توده ‏های مردم استفاده کنند و رقیبان سیاسی خود را به آن کنار بزنند.

از همین رو بود که آقای روحانی چند ماه قبل آقای سریع القلم مشاور ارشدش را به اجلاس داووس فرستاد و در آنجا به جهانیان گفتند ما پول برجام را خرج اهداف منطقه ای ایران نمی کنیم، پس باید هم آمریکائیان همواره منافع خود را در تقابل با ایران تعریف کنند، اینان منافع شخصی و حرص داشتن مقام و ترسِ از دست دادن آن را فدای پیشرفت و عزت مردم و تحریف ارزش های انقلاب اسلامی کردند.

 

 

شکست برجام باید حجتی باشد بر غرور کسانی که خداوند ذره ای از ایمان و توکل به آنان نداده است، کسانی که باوری مستحکم و ایمانی کامل به وعده های خداوند ندارند، فقط اصرار دارند بگویند ناشکری نکنید بوی کباب برجام می آید، ولی آیا به واقع خودشان نمی بینند این بوی کباب برجام نیست، بلکه دارند خر داغ می کنند، و این است آن مصیبتی که باید دلشان را به درد آورد، مسئولانی که ایمان واقعی را از دست داده اند و همین دلیل سر افکندگی بیشترشان پیش مردم شده است.

امروز ملت ایران داغدار است، داغ از دست دادن ده سال پیشرفت هسته ای، داغ خدشه وارد شدن به آرمان های شهدا و خمینی کبیر، داغ سیمان گرفتن قلب راکتور علم و پیشرفت و خودباوری جوان ایرانی، و اما همه اینها شاید در برابر آنچه که این ملت به واقع از دست داده ناچیز باشد، و آن سخنان امام خمینی رحمت اله علیه بود، اما مگر سخنان امام راحل چه بود؟ سخنانی که به لطف خدا و امدادهای غیبی در برابر همه قدرتمندان جهان اتفاق افتاد و اگر خدا نمی خواست سخنانی بود همچون سخنانی دیگر، پس اصل خداست و فراموشی خداست که داغ بزرگ بعضی از مسئولین دولت آقای روحانی است.

دولت اعتدال انرژی هسته ای ایران را بازیچه مسائل سیاسی خود قرار داد

سخنان امام مبنی بر: آمریکا شیطان بزرگ است، آمریکا ام الفساد قرن است، آمریکا تروریست بالذات است، آمریکا استکبار جهانی است، ما آمریکا را زیر پا می گذاریم، رابطه ما با امریکا رابطه ظالم با مظلوم است و شعار مرگ بر امریکای امام رحمت اله علیه که چشمه خود باوری و ما می توانیم را در ملت ایران زنده کرد، داغ کم اثر کردن سخن تاریخی امام که فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، پس چرا بعد از برجام آمریکا مدام غلط زیادی می کند.

دولت تدبیر نتوانست بین حق و باطل، اعتدال اش را تعریف کند، افرادی که مذاکره با آمریکا و توافق با آنها را به برجام کشاندند هیچ نشانه ای از فرهنگ اسلامی و نشانه ای از تفکر انقلابی نداشتند.

شاید اعتدالی ها در انتخابات خرداد1396 قصد رفتن نداشته باشند ولی مردم ایران این فرصت را برای آنها فراهم می کنند، اینها اگر خودرای نبودند وقتی مقام رهبری معظم فرمودند: من نگرانم باید غرور شان را کنار می گذاشتند و به فکر پیشرفت کشور و چرخیدن زندگی مردم می بودند، در واقع این نگرانی مقام رهبری، بر اساس درکی درست و واقعی از شناخت دشمن بود، منویات و نصایح مقام معظم رهبری به خاطر مصلحت مردم و سربلندی اسلام است تا مسئولان و مردم کمتر فریب بخورند، و همین دشمن شناسی دقیق ایشان است که از محوری ترین مسائل دفاعی کشور در تمامی زمینه هاست، و درعرصه های مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی این دشمن شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از مهمترین عوامل در تأمین امنیت فردی و اجتماعی مردم محسوب می شود، بر همین اساس است که بخش زیادی از سخنان مقام رهبری امام خامنه ای (حفظ اله) به معرفی و شناخت دشمن اختصاص دارد.

مقام معظم رهبری بارها فرمودند: چون اینها به خاطر نداشتن عقلانیتِ عُقلائی هم زمان ما را تهدید به حمله نظامی می کنند و هم تهدید می کنند که شما نباید سلاح متعارف بسازید تا از خود دفاع کنید، عقیده پوچِ آنان برای جهانیان اعتباری ندارد، لذا محکم مذاکره کنید، عقب نشینی نکنید و برای مذاکرات شرط ها گذاشتند.

دشمنان ایران بعد از اینکه پی بردند خون شهدای هسته ای ما از خود شهدا برای آنها خطرناک تر است به فکر مذاکره با ایران افتادند، چون این خون ها بود که باعث تکثیر روحیه و فرهنگ انقلابی مردم ایران می شد.

ایران بر مبنایNPT یک اصول و یک حقوق مشخصی داشت اما دولت برجام را بر مبنای قدرت تعریف کرد

استراتژی حمله نظامی به کشورها را آمریکائیان تجربه کرده بودند، میلیاردها دلار هزینه کردند، هزاران سرباز در آنجا آموزش دادند تا شبکه های امنیت خودشان را در آنجا تشکیل بدهند و چون نتوانستند به اهداف خود برسند و تحریم ها هم نتوانسته بود آنان را به هدفشان برساند راه مذاکره را در پیش گرفتند.

به خاطر ناکارآمدی تحریم ها، آنها داشتند متحدان خود را هم از دست می دادند، این تنها ایران نبود که هزینه تحریم ها را می پرداخت، چین، کره جنوبی، ژاپن، هند و خیلی از کشورهای وارد کننده نفت و محصولات صادراتی واردتی جهان به ایران داشتند هزینه های تحریم ایران را می پرداختند، و خود آمریکا کمترین هزینه ها را پرداخت می کرد، لذا نتوانستند تحریم ها را ادامه بدهند و اجبارا به مذاکره رو آوردند. 

قبل از این که این دولت سر کار بیاید این ایران بود که کشتی حجت حقانیت خودش را بر نوک اشتباهات آمریکائیان می راند، ولی در مسئله برجام این مسئله برعکس شد، چون در دولت تدبیر و اعتدال خدا فراموش شد.

چه دلیلی داشت با امضای برجام فقط مرفه‌ ترین قشر مردم بالا شهرها در ونک و نیاوران به خیابان ها بیایند، و جشن برجام را با لباس هایی زننده، بد حجاب با سگ در بغل جشن هسته ای برگزار کنند؟ چرا کسی در مرکز و پایین شهر از این اتفاق خوشحال نشد؟.

حالا به خاطر شکست خسارت بارشان در برجام، به شعور خود توهین می کنند و مردم غیور ایران را از وقوع جنگ و فروش نرفتن نفت شان می ترسانند، ولی آیا مگر ما نبودیم که دماغ ابرقدرتان شرق و غرب را به خاک مالیدیم؟ آیا مردم ایران نبودند که آنها را در تحریم ها تهدیدها و جنگ های مسقیم و نیابتی به زمین زدند؟ اینها تا کی بر جهل خود پای می فشارند؟ آیا حرف حق در اعتدالیون اثر ندارد؟ این روش کشور داری مصلحت و عزت نیست، به اطراف خود بنگرند ببینند چه کسانی طرف مشورت شان هستند.

این دولت نه حد تدبیر را می داند نه حد اعتدال را ، در واقع این آمریکائیان هستند که اعتدال را در برجام به کار می برند، تا جائی فشار می آورند تا استخوانها نشکند، تدبیر را تا جائی به کار می گیرند تا کسی به نیاز شدید آنها به مذاکره پی نبرد، مذاکرات با خروجی برجام نه تدبیر بود نه اعتدال، افتخار نیست، هنر هم نیست، برجام طعنه آمریکاست بر جهل دولت اعتدال.

روزهای خوش مذاکره با آمریکائیان دیری نپائید که فقط رد پای مکر آمریکائیان در برجام دیده شد

دولت روحانی با سوار شدن بر احساسات مردم در سال92 در دو قطبی کردن جامعه به افراطی و غیر افراطی، تدبیر و بی تدبیری، مقاومت مردم ایران را مساوی با محرومیت و رنج تعریف کردند، حرف حق را افراطی خواندند، کسانی از تدبیر و اعتدال سخن گفتند که مفهوم، ابعاد و ویژگی های تدبیر و اعتدال را نمی شناسند، توهم ‌پراکنی و وعده های دروغ شیوه اینها برای فرار از جواب گوئی است.

سه سال است به جای پاسخگوئی به مردم، فقط از تفاوت های خود با دولت قبل می گویند، عوض جواب گوئی به وعده های خود، به مردم القا می کنند در چه موردی فکر کنند، فساد ادعا شده در دولت قبل، چرایی تحریم های آمریکا علیه ایران که آن را بی تدبیری در دولت قبل می نامند، اما چون دروغ هیچ زمانی پایدار نمی ماند، چرا خودشان برای تحریم های جدید آمریکا جوابگو نیستند، آیا برای تحریم های جدیدتر آمریکا که در کنگره و کاخ سفید به زودی علیه ایران اعمال می شود جوابی پیدا کرده اند؟ مردم در انتخابات خرداد96 حُجت را بر کسانی که در عمل هیچگونه برنامه ای برای اداره مملکت ندارند تمام خواهند کرد.

تنها دل خوشی این دولتِ به ظاهر تدبیر و اعتدال، کمک گرفتن از آمریکاست، تا آنها با سرریز کردن چند قطره از دارائی های ایران تلاش کنند تا مانع سقوط این دولت در انتخابات بعدی شوند، چرا که این در تاریخ ثبت است که دشمنان خدا و مردم ایران نمی توانند با انسان های دارای ایمان های قوی و با اراده کار کنند، انسان های دارای ارزش های اصولی بالا هم نمی توانند با تفکر متکبرانه یک استعمارگر جنایتکارِ، همچون دولت آمریکا مذاکراه کنند، تا آنها مذاکره را نجات بخش ماهیت تجاوزکارانه خود کنند.

درست است که مردم ایران به خاطر برجام ناراحت اند ولی نگران نیستند، این آمریکائیان هستند که باید نگران باشند، سران کاخ سفید در آمریکا نباید نقش احمقانه ای را که دارند این روزها بازی می کنند را خیلی باور کنند، به خصوص که تاثیر گذاری استراتژیک در منطقه بحران زده خاور میانه در دستان ایران است، و در میدان عمل ، برتر از جمیع قدرت های دنیا ، ایران این برتری را در سوریه به رخ همه جهان کشیده است، مردم ایران باور دارند که شرایط سخت شکست آمریکا و متحدان مرتجع و خائن اش در منطقه از ایران و مقاومت ، چنان مایوس کننده است که برجام برای ماندن آمریکائیان در منطقه، نقش تخته پاره ای در برابر امواج مهیبِ اقیانوسی را دارد تا بتوانند با آن چند روزی خودشان را از غرق شدن نجات دهند.

 

 



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی