سفارش تبلیغ
صبا ویژن








مناظره دکتر زاکانی با دکتر اطاعت در برنامه رو به فردا این
نکته را به خوبی نمایان ساخت که در منطق جریان اشرافیت سیاسی ملت یعنی همین گروه
سیاسی شکست خورده و در نگاه آنها غیر همفکران آنها ملت تلقی نمی شوند.

آقای
اطاعت در این برنامه عنوان کرد که مردم به جریان اصولگرا از قبل از انتخابات اعتراض
داشتند و اعتراض آنها دخلی به انتخابات نداشت.

بنا
بر همین گفته جناب اطاعت مشخص می شود در نگاه ایشان و این طیف فقط تعداد کمی از
مردم تهران که هم فکر انها هستند ملت نامیده می شوند. چرا که:

1-
اگر مردم به سیاستهای دولت معترض بودند چرا 25 میلیون رای به حساب دولت ریخته شده
است؟

2-
اگر مردم اعتراضی به دولت داشتند چرا تنها در تهران و بنا به گفته آقای اطاعت (که
واقعا محل مناقشه است اما اینجا را چشم پوشی میکنیم.) دو یا سه میلیون معترض به
خیابانها آمد؟ در حالیکه نزدیک به همین جمعیت هم در ومیدان ولی عصر در حمایت از
دولت تجمع کرده بودند. این چطور دمکراسی است که به فرموده آقای اطاعت این جمعیت دو
سه میلیونی ملت عصبانی خطاب می شوند اما خیل دهها میلیونی سراسر کشور که مخالف آنها
هستند ندید گرفته می شوند؟ آیا همین انتخابات نشان از این ندارد که مردم به دولت
اصولگرا اعتماد و اطمینان و آن را قبول دارند؟

ایشان
در بخشی دیگر از سخنان خود به انتخابات مجلس هفتم و هشتم اشاره کرد که رد صلاحیتها
باعث شد نمایندگان غیر واقعی مردم به مجلس بروند و این امر را دلیل عصبانیت مردم
(بخوانید خود آقایان اصلاح طلبان) شد.

آنهایی که به یاد دارند می دانند روی گردانی مردم از اصلاحات
مربوط به انتخابات 88 نیست مردم از شورای دوم شهر (که آقای زاکانی به خوبی به آن
اشاره کرد) اصلاح طلبان و اشرافیت سیاسی را کنار زدند. در انتخابات مجلس هفتم کروبی
به عنوان نماینده اصلاحات وارد گود انتخابات شد ولی او هم رای نیاورد!! در انتخابات
شورای شهر سوم اصلاح طلبان با تمام ظرفیت وارد میدان شدند حتی نامزدهای امتخاباتی
انها با کروبی و خاتمی عکس یادگاری انداختند (عکس) بدین معنا
که رای به ما (عکس فهرست اصلاح طلبان) یعنی رای به این دونفر!! اما نتیجه این
انتخابات هم چیزی جز پیروزی اصولگرایان نبود.

در
انتخابات مجلس هشتم ماجرا از این هم جالب تر بود این بار تمام سرمایه خود را تمام
قد به میدان آوردند. حزب اعتماد ملی (که آقای اطاعت عضو آن است) با افراد سرشناسی
مثل منتجب نیا و همسر کروبی پا به عرصه رقابت گذاشت و از آن سو دیگر اصلاح طلبان با
لیستی به نام یاران خاتمی!! (که اتقاقا همین آقای اطاعت در این لیست بود). در آن
دوره آنچه در روزنامه های منتقد دولت و اصلاح طلبان در جامعه پمپاژ می شد گرانی و
گرانی و گرانی بود. اما با این اوصاف سرشناس ترین اصلاح طلبان هم با رد صلاحیت از سوی مردم مواجه شدند. شاید اگر
آقای موسوی خود را به اصلاح طلبان و آقای خاتمی متصل نمی کرد وضعش جور دیگر می شد!!

انتخابات نهم ریاست جمهوری هم که مهر پایانی بر حیات اصلاح
طلبی سکولار در ایران بود. با این اوصاف آقای اطاعت با چه منطق (بخوانید رو) ـی می
گوید مردم به فضای سیاسی اصولگرایی اعتراض دارند؟ آقای اطاعت مردم به شما اعتراض
دارند. همان طور که به موسوی و خاتمی و کروبی اعتراض دارند. به جریان مشتت اصلاحات
که نمی دانند با چه کسی طرف هستند معرضند؟ جریانی که در آن از آمریکا و صهیونیست
گرفته تا مطرودین امام و نهضت آزادی و ... ادعای آن را دارند. به عنوان نمونه به
کلام خود آقای اطاعت استشهاد میکنم. چگونه است دبیر کل یک حزب کاندید ریاست جمهوری
است اما اعضای آن حزب مانند همین آقای اطاعت با افتخار اعلام می کنند من از آقای
موسوی حمایت کردم؟ آیا تحزب و اعتقاد به حزب در منطق آقایان یعنی این؟ چرا اگر کسی
مانند رییس جمهور به درستی از روند تحزب در ایران انتقاد می کنند آقایان به دروغ
فریاد دفاع از تحزب می زنند در حالی که خودشان به اولیات تحزب پای بندی ندارند. آیا
می شود کسی علیه حزب خودش تبلیغ کند؟ یا اینکه باید به همان حرف جناب احمدی نژاد در
مناظره رسید که رقیب دکتر احمدی نژاد سه نفر نبود یک بود! این رفتار دقیقا پیرامون
دموکراسی مورد نظر آقایان نیز مشاهده می شود. ادعای جمهوریت می کنند اما رای 25
میلیونی مردم به دولت را بر نمی تابند و با توهین به مردم آن را ثمره سیب زمینی و
سهام و قطار و ... می دانند!

آقای
اطاعت پیشنهاد جالبی مطرح کردند که به نظر بیشتر باید آن را طنازی نامید و الا از
یک متخصص امور سیاسی این گونه پیشنهادات بعید و بلکه محال است. ایشان بیان میکند در
یک مناظره با ریییس جمهور منتخب مردم صحبت کرده و آنگاه نتیجه مناظره را به نظر
سنجی پیامکی واگذار کنند.  باید از آقایان پرسید که کسانی که سیستم عریض و طویل و
دقیق انتخابات را با ادعای تقلب رد کردند و حتی یک دلیل هم برای ان اقامه نکردند
چگونه به نظر سنجی پیامکی اعتماد دارند؟ آن هم با این توضیح که آقایان معتقدند
مخابرات در دست سپاه است و سپاه هم حامی دولت! واقعا یک کودک دبستانی هم میداند
(مغالطه نمیکنم به معنای حقیقی بیان می شود) که در یک خانه ممکن است چند سیم کارت
باشد و این پیشنهاد واقعا غیر عملی است چطور یم استاد داشنگاه به قول خودش متخصص
علم سیاست چنین پیشنهاد سخیفی را مطرح میکند؟ آیا با این نوع نگاه ایشان مدعی
برنامه ریزی برای مملکت است؟ آیا قرار بود اینها مشاوره رییس جمهوری مانند موسوی را
به عهده بگیرند؟ در عجبم چگونه به دولت اسلامی که در سی سال انقلاب از نظ سطح علمی
در کابینه بی نظیر است دولت بی نخبه می گوییند اما خود این چنین نخبگانی را به
جامعه معرفی میکنند!! خوب است به پیشنهاد آقای کواکبیان که در سخیف بودن کمتر از
این پیشنهاد نبود هم اشاره شود. همان پیشنهاد لویی جرگه!! البته قبل از آن کروبی در
اوایل اعتراضات پیشنهاد داده بود طرفداران هر دو طیف در دو خیابان جمع شوند تا
معلوم شود کدام بیشرند!!

اما
در مورد اینکه به معترضین اجازه راهپیمایی داده نشد. سلمنا و به جوانب بحث کار
نداریم اما آنچه مردم دیدند این بود که با عدم مجوز هم با تحریک سران شکست خورده
طرفدارانشان هر گاه خاستند به خیابان ریختند. اما همانطور که آقای زاکانی هم اشاره
داشتند با پاسخگویی نظام و اقناع خیل عظیمی از معترضین، در نماز جمعه هاشمی و نیز
روز قدس (که نیازی هم به مجوز نداشت) تعداد سبزهای مخملی از میلونها نفر(به گفته
خود آقایان) به چند ده هزار نفر تقلیل یافت. آیا نظام آنها را از نماز جمعه و روز
قدس هم منع کرد؟ در مورد راهپیمایی در اعتراض به هتک حرمت عکس امام وقتی همه مردم
در روز جمعه بعد از ان واقعه اعتراض کردند چرا درخواست مجوز راهپیمایی دیگر؟ آیا
این آقایان خود را از مردم جدا میدانند؟ چرا در راهپیمایی روز جمعه شرکت نکردند؟ و
اصلا آن روز کدامین از شما آن هتک حرمت را محکوم کرد؟ همین آقای اطاعت اکنون بیش از
محکومیت ان واقعه صدا و سیما را به خاطر خبر رسانی محکوم نمود!

منطق
جالب دیگر سخنان آقای اطاعت این بود که در انخاباتی که دولت خاتمی برگزار کرد شورای
نگهبان (به عنوان) طرفدار یک گروه خاص بود که نمی بایست این گونه باشد اما در مورد
مجری انتخابات که بیشتر در فرایند انتخابات دخیل است این سخن مصداق ندارد!!

آقای
اطاعت که معتقد بود باید شعور مردم را ارج نهاد و مردم به خاطر همین شعوری که دارند
از وضعیت موجود معترضند در اهانتی آشکار به مردم این چنین بیان کرد که گویا مردم به
خاطر پول و یا قطار و یا به گفته آقای کواکبیان سهام عدالت به شخصی رای داده اند!!
البته در هیمن حال ایشان مدعی است دولت برای مردم هیچ کاری نکرده است؟ این تناقضات
آقایان چطور قابل حل است؟ مردم تورم را لمس می کنند اما با یک قطار نیم بند باز به
هیمن دولت رای میدهند؟ این توهین به مردم نیست؟ البته در نظر آقایان نیست چرا مردم
در این منطق یعنی یک عده خاص هم فکر با ما!!

آقای
اطاعت با اشاره به مناظره آقای شریعتمداری تلویحا آشوبگری ها را نیز به عهده گرفت و
گفت معلوم است اگر حق ملت نادیده گرفته شود مردم تو گوش شما می زنند!!! وی البته
گفت آقای موسوی و ما هم آشوبگری را محکوم میکنیم اما نفگت آیا خداجو نامیدن هتاکان
و محاربان شیوه جدید محکوم کردن است؟

این
منطق و سخن آقای اطاعت را باید در سخنان خود ایشان ریشه یابی کرد. .وی که در سعادت
آباد تهران زندگی میکند با صراحت گفت در 9 دی در هیچ جای ایران در بین مردم نبوده
است!!

هنگامی که ایشان هم چون سایر سران اشرافیت سیاسی این گونه از
مردم فاصله دارند که در تاریخی ترین روز کشور بین مردم نیستند تعجب ندارد این گونه
موضع گیری کنند. (توجه داشته باشید آقای اطاعت نماینده مردم در مجلس هم بوده است.)
وی اگر بین مردم بود و یا لااقل مقداری از صدا و سیما آن خیل عظیم را میدید و یا از
سایتها و روزنامه های خبر های آن را می خواند شاید بعد هفت ماه و قیام نه دی این
گونه حیثیت خود را لکه دارتر نمیکرد. اگر وی می شنید مردم در سراسر ایران شعار مرگ
بر موسوی و کروبی و خاتمی سر میدهند این گونه اظهار ارادت به موسوی و خصوصا کروبی
نمیکرد. آقای اطاعت که در جواب سخنان منطقی و آرام زاکانی ملغمه ای از همه چیز با
چاشنی مغالطه تحویل مردم میداد نشان داد سران فتنه سبز تا چه میزان دستشان از
استدلال و منطق خالی است و این حسرت را در دلها بیشتر می کند که ای کاش صدا و سیما
زود تر این آقایان به میز مناظره می کشاند.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی