سفارش تبلیغ
صبا ویژن







 اینترنت به عنوان یک ابزار ارتباطی تحول عظیمی در عرصه اطلاع‌رسانی است. کافی است موضوع موردنظر را تایپ کرده و با زدن یک دکمه اینتر به دریایی از اطلاعات نوشتاری و سمعی و بصری دسترسی پیدا ‌کنیم اما این حجم از اطلاعات به چه دردی می‌خورد؟ بی‌شک اینترنت برای متخصصان و دانشمندان و پژ‍وهشگران بستری ایده‌آل فراهم کرده تا در آن اطلاعات علمی را به اشتراک بگذارند و از دستاوردهای یکدیگر استفاده کنند اما عامه مردم بیشترین استفاده‌ای که از اینترنت می‌کنند استفاده‌های تفننی و فراغتی است. فارغ از استفاده‌های ضروری چون ثبت‌نام‌ها و درخواست‌های اینترنتی یا استفاده از اینترنت بانک و... عمده استفاده عامه مردم رد و بدل کردن داستان‌ها و جملات قصار و تصاویر و کلیپ‌های جالب و دانلود و تماشای فیلم است. وقت‌گذرانی در شبکه‌های اجتماعی نوظهور نیز دیگر امکانی است که کاربران اینترنت را به خود مشغول می‌کند. اما اگر استفاده از اینترنت، چه استفاده‌ای که متخصصان جهت انجام پژوهش‌های علمی از آن می‌کنند و چه کاربران عادی اینترنت به همین‌ها ختم می‌شد مشکلی وجود نداشت. مسئله این است که اینترنت صرفاً یک ابزار ارتباطی و تسهیل‌گر انتقال پیام نیست. اینترنت یک دنیا و یک زندگی جدید است که اقتضائاتی را بر زندگی بشر تحمیل می‌کند.
ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]

    به مبارکی و میمنت یخ روابط میان جمهوری اسلامی ایران و شیطان بزرگ در حال آب شدن است. دم تکان دادن برای غرب از اقتضائات اعتدال است چرا که انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت شیطان کارهایی افراطی بوده است.  البته برقراری رابطه با شیطان بزرگ کاری نبود که از عهده اصلاح طلب ها برآید. خیلی پیش تر از اینکه جواد ظریف با جان کری مذاکره نیم ساعته کند جواد لاریجانی گفته بود که می توان با شیطان در قعر جهنم نیز مذاکره کرد.

    به هر حال باب مذاکره گشوده شده و صدای اعتراضی هم از جایی بلند نمی شود. اینکه چرا در این برهه از زمان و در شرایطی که به نظر می رسد شیطان بزرگ سر مسأله سوریه به بن بست رسیده و جمهوری اسلامی لااقل در منطقه دست بالاتر را دارد باید باب مذاکره گشوده شود احتمالاً پشت پرده هایی دارد که ما مردم کوچه و بازار نباید از آن اطلاع داشته باشیم. اما سوالی که جای طرح دارد این است که وقتی با شیطان بزرگ می توانیم سر یک میز بنشینیم و لبخند بزنیم چرا با شیطان های کوچک تر مذاکره نکنیم؟

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]

    نقدی بر فیلم کلاس هنر پیشگی؛ ساخته علیرضا داوودنژاد

    داود نژاد در فیلم کلاس هنرپیشگی با آوردن پشت صحنه به جلوی صحنه و جمع کردن اعضای خانواده اش قصد دارد تا فیلم و واقعیت را به هم نزدیک کند. شاید می خواهد نشان دهد این دعواها و نزاع هایی که در سراسر فیلم شاهدش هستیم اگرچه دروغین و نمایشی است ولی واقعاً می تواند خانواده های ما را دچار خود کند. تقریباً تمام آدم های فیلم عصبی هستند. آنها با اینکه اعضای یک خانواده اند نمی توانند با یکدیگر گفتگو کنند. از ابتدا تا انتهای فیلم فقط سر هم داد می کشند. گاهی هم با دهن کجی یکدیگر را مسخره می کنند. دعوای آنها سر مادیات و ارث و میراث است. سهم ارث شان را از مادری می خواهند که هنوز زنده است. تمام آدم های فیلم در حال حرص زدن هستند. داوودنژاد باید خداوند را شاکر باشد که اینها همه اش نمایش بود و الا مخاطب احساس می کرد تمامی اعضای خانواده داوودنژاد نیاز به مراجعه به روان شناس دارند.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]

    مصاحبه توسط محمد الیاس قنبری

    برخی معتقدند که کنشگر، در فضای مجازی شخصیتی کاذب از خودش به نمایش می گذارد و این فضا اساساً فضایی کاذب و دروغین است اما در مقابل عده ای معتقدند که اینترنت فضایی برای صداقت و برملا کردن منویات درونی فراهم کرده است. آیا اینترنت پشت صحنه و حیاط خلوت زندگی ما را به نمایش می گذارد؟

    دکتر میر سندسی : اینترنت سطحی از تکامل زندگی اجتماعی است. من قضیه را بیشتر تکاملی می بینم. مثلاً در دوره قبل خیابان اگر نبود و تلفن اگر نبود زندگی چه وضعی داشت؟ اینترنت فرصت هایی ایجاد می کند و تهدیدهایی. اینترنت ابزار جدیدی است برای تأمین نیازهای انسان جدید. به نظرم می توان قضیه را مارکسی تحلیل کرد. شیوه های تولید که تغییر می کند باالتبع، روبنای فرهنگی و سبک زندگی نیز تغییر می کند. پیدایش چیزی به نام اوقات فراغت نتیجه شیوه تولید و کسب درآمد در دوره جدید است. شاید بخش عمده ای از استفاده از اینترنت در ابتدا استفاده ای فراغتی بود اما به مرور اینترنت خود تبدیل به وسیله ای ضروری می شود و خودش کم کم تمام لایه های زندگی فردی و اجتماعی را متأثر می کند.

    اگر بخواهیم خردتر نگاه کنیم. من به عنوان یک کنشگر قبلاً جور دیگری رفتار می کردم و با دیگران ارتباط برقرار می کردم و حالا تحت تأثیر پدیده ای به نام اینترنت جور دیگری رفتار می کنم و نسبت دیگری با پیرامونم برقرار می کنم. دقیقاً چه اتفاقی افتاده است؟

    دکتر میرسندسی : اتفاقی که افتاده این است. ما دوجهانی شده ایم. دو جهان داریم. جهان مجازی و جهان واقعیت.

    این دو جهان چه نسبتی با هم دارند؟

    دکتر میرسندسی : ما الان در پاسخ به این پرسش رساله هایی در سطح دکتری داریم. این سوال خیلی تخصصی و پیچیده است. اما در کل باید گفت که این دو جهان هم با هم نسبتی دارند و هم بر هم تأثیراتی دارند. اما نکته مهم این است که این دو جهان اگر بیش از حد از هم فاصله بگیرند آسیب ها ایجاد می شوند. به عبارت دیگر آسیب ها در شکاف میان جهان مجازی و جهان واقعیت لانه می کنند. جهان مجازی جهانی است که در آن هنجارها و قید و بندها و کنترل ها و نظارت ها به شدت جهان واقع نیست و آزادی آن نسبت به جهان واقعی خیلی بیشتر است. جهان مجازی، جهان واقعیت را دچار از جا کندگی می کند و به سمت خویش می کشاند. ما نمی توانیم جهان واقعیت را میخکوب کنیم و لنگر بیندازیم تا تکان نخورد. اگر ما جلوی انطباق و نزدیکی این دو جهان را بگیریم به آسیب ها دامن می زنیم.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]

    مرکز مستندسازی سفیر انصافاً توی مدت زمان کوتاه توانسته است خوب جا بیفتد و شناخته شود. بچه هایی که در سفیر کار می کنند و مستند می سازند غالباً فنی خوانده اند و خیلی هاشان بچه های شریفی! هستند که از رشته های فنی به سمت رسانه و کار فرهنگی امده اند. من هم افتخار داشتم که در یکی از مستندهای سفیر با عنوان " جای خالی" که ان شاالله در آبان ماه رونمایی خواهد شد به عنوان پژوهشگر و مصاحبه کننده همکاری داشته باشم. درباره مستند جای خالی به وقتش خواهم نوشت اما این یادداشت را درباره یکی از آخرین کارهای سفیر با نام "مصاف" نوشتم :

     شاید شنیده باشید که حافظه تاریخی مردم ما کوتاه است. برخی از اصطلاح «جامعه کوتاه مدت» برای توصیف این وضعیت استفاده کرده اند. نمی‌دانم حافظه تاریخی مردمان دیگر جوامع چگونه است، اما تاریخ بدون بازخوانی مداوم چگونه می‌تواند به حافظه تاریخی جامعه ورود کند؟ مردمی که تاریخ نخوانند و با تاریخ بیگانه باشند از هر سوراخ چندین‌بار گزیده می‌شوند و اگر گزیده هم نشوند، خطر در افتادن به تکرار مکررات و درجا‌زدن کمتر از آن نیست که گفته‌اند‌: «من جرب المجرب حلت به الندامه» (کسی که تجربه شده را بیازماید، سرزنش و ندامت بر او حلال است).

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]
    <      1   2   3   4   5   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی