سفارش تبلیغ
صبا ویژن







صراط المستقیم»
88/9/30 2:5 ع

سلام

غیر از این اگر بود حرف می‌داشت !
حکمت مولا از نصب ولی همین است .
بی‌خود که اهلش را "انعمت علیهم" نخوانده‌اند .
چه بزرگ نعمتی است تکیه بر ستونی که راه هر تسامح و دوپهلو گویی بر او بسته است .
چه تمام ناشدنی نعمتی است ، تمسک به حبل الله .
انگار نور ؛
انگار فاطر است ؛
خودِ خودِ صراط مستقیم را می گویم ؛
ولایت !

گویا ولایتش تمامی ندارد .
سال‌ها از مرگش گذشته ؛
حرف‌هایش اما هنوز،
و ردّ پایش ایضا ،
صراط مستقیم را می‌ماند .

راه هر سوءاستفاده ،
راه هر سنگرگیری ناروا ،
راه هر شکاکی‌گری را ،
بر همگان بسته .

راستی فکر می‌کنم ،
سبزها راهی به جز پاره کردن تمثالت نداشتند.

انگار تا ابد،
هیچ جریان زاویه‌داری ،
پشت سر تو نمی‌تواند جبهه بگیرد.
بسیجیان مستضعف ،
انگار که در سنگرت
جای را بر بیگانگان تنگ می‌کنند .

این ها کور خوانده‌اند ؛
هنوز نفهمیده‌اند ،
ولایت آنقدر روشن است ،
که نمی‌توان زیر پرچمش ،
فریاد انحراف زد .

او می‌گفت رحمت الهی است ؛
من اما گفتم نعمت است ،
تا به فکر بیافتد ،
نه اینکه رحمت باشد و درباره‌اش سوالی نپرسند؛
ولایت نعمت است ،
قیامت سوالت می‌کنند ؛

با نعمت ما چه کردی ؟

پ.ن:
1- "حسینعلی منتظری به دیار باقی شتافت"
به همین سادگی
مراسم تشییعش را هم بدون توجه به وصیتش
سیاسی کردند
معلوم بود آنقدر عزیز نیست که کسی به وصیتش توجه کند
جانبدارانش ، طرفدار حماقت و ساده‌لوحی‌اش بودند و نه هواخواه خودش

2- پیشتر ، از ولایت پذیری این‌ها را گفته‌ام .
چه چیز زیر سوال رفت ؟
انقلابی بودن
شیطان شناسی (1) ، (2) ، (3)

همین! مال هیچکس نیست!



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]

    دیانتی چون سیاست»
    88/6/25 3:44 ع

    سلام

    مقرر کردیم سیاست را بوسیده ، کناری نهیم و در عوض راه بیان دین و آئین پیش گیریم
    مقدمتا در آستانه ی روز جهانی قدس طریقه ی غسل ترتیبی را خواهیم گفت تا ببینیم در روزهای آتیه چه پیش خواهد آمد
    ولله عاقبة الامور … !

    خاطر شریفتان باشد که برای غسل ، ابتدا باید سر و محتویاتش را شست و شو دهید
    از شست و شوی محتویات که فارغ آمدید به آبیاری راست و سپس آبیاری چپ بپردازید و در طول آبیاری فراموش نکنید که کارگزار ، با دو طرف آبیاری می شود …

    نه چندان بی ربط :
    1- نامه ی سرگشاده هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب
    2- پیام هاشمی بهرمانی به مناسبت راهپیمایی روز جهانی قدس

    پ.ن:
    1- سیاست امیرالمومنین علی علیه السلام عین دیانتش بود
    2- انگار سیاست هر کسی چون دیانت اوست !
    3- بعد از اظهار نظر هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه پیرامون چگونگی پذیرش ولایت حضرت امیر علیه السلام با خودم گفتم گویا دیانت هاشمی هم چون سیاست او یکی به نعل و یکی به میخ است .

    همین! مال هیچکس نیست!



  • کلمات کلیدی :
  • سلام

    دردناک است که انسان به واسطه ی ابتلا به خصلتی ، تفکر و عاقبت اندیشی را از دست بدهد .
    سیاست‌زدگی !
    حسادت !
    و من حالم به هم می خورد از کسانی که با سیاست لجن درست می‌کنند و می‌کشند به تن هر موضوع و رخدادی
    و فکر می کنم در جریان برگزاری دوسالانه ی شکوهمند کاریکاتور ؛ مثل همیشه از این دست افراد سیاست باز و سیاست زده و البته در میان آنان حسودان و منفعت طلبانی پیدا شده اند که خواستم چند سطری را با ایشان  و همه ی اهالی کاریکاتور به گفتگو بنشینم
    درواقع من از جمعیت تحریم کننده چند سوال دارم
    کاریکاتور چقدر در فرهنگ عمومی مردم ما موضوع جا افتاده‌ای محسوب می‌شود که حالا تحریمش کاری از پیش برد ؟
    تحریم دوسالانه‌ای که جزء معدودی کاریکاتوریست از آن مطلع نیستند چه اثری بر فضای عمومی جامعه‌ی ما می‌گذارد ؟
    دوسالانه‌ی کاریکاتور گذشته از سلایق برگزارکنندگانش ، با همه‌ی اعتبار چه هدفی جز پویایی و پیشرفت هنرآموزان و افزدون بر وجهه ی هنرمندان کشورمان دارد ؟
    اصلا مگر گروه بندی های ضعیف داخلی در دیگر کشورهای میزبان ، تا بحال در کیفیت شرکت خود شما در جشنواره‌های خارجی تاثیری داشته ؟!؟
    مثلا چه فرق می‌کند کدام جناح کشور ترکیه یا نروژ یا ژاپن جشنواره‌ی کاریکاتور برگزار می‌کند ؟!؟
    ببینم !
    کسانی که بی یاری شما دوسالانه را هیجده ساله و تا پنج جشنواره‌ی برتر دنیا تعالی داده‌اند ، امروز با بی توجهی شما زمین می‌خورند یا این شمایید که اندک وجهه‌ی هنری و مجال هنرآموزی خود را از دست می‌دهید ؟!؟
    امضا بگیرهای محترم !
    بین خودمان باشد ؛ هیچ می دانید چند نفر از امضا کنندگان آن تحریم نامه‌ی بچگانه‌ ، امضای نوشته‌ی کذایی شما را جدی گرفته‌اند ؟!؟
    مگر ندیده اید برخی از امضاکنندگان ، خود در جلسات هماهنگی دوسالانه شانه به شانه‌ی دلسوزان حضور پیدا کردند ؟!؟
    مگر دستتان در چگونگیِ جمع کردن امضاها رو نشد ؟!؟
    بیخیال
    و هیچ چیز جلودار تهوع نمی شود ایضا وقتی نقاب از چهره ی عده ای موج سوار که حماقت دیگران را اسباب منفعت طلبی و تسویه حساب‌های شخصی خود می‌کنند ، برداشته می شود
    ماهیگیران این آب گل آلود !
    اگر کسی واقعا دلسوز هنر و خاصا کاریکاتور ایران باشد ، برایش چه فرق می‌کند پیشتازی نام تبریز یا ایران کارتون ؟!؟
    خودم نیز چنین لحنی را نمی پسندم
    اما نگرانم که مبادا روزی بیاید که بماند …
    سیاهی بر زغال

    همین! مال هیچکس نیست!



  • کلمات کلیدی :
  • سلام

    می‌خواهم به حوالی سال‌های شصت و پنج بازگردم
    وقتی حسینعلی منتظری در اقدامی نه چندان ساده‌لوحانه در مقابل همه‌ی نظام جبهه‌ی دفاع از مهدی هاشمی معدوم را گرفت .
    قصه از نامه‌ای بزرگوارانه (!) به وزیر اطلاعات و جزئی سفارش مهدی هاشمی شروع شد
    سفارش که کارساز نشد انتقاد به عملکرد و ادعای عدم مساوات در تصمیمات وزیر وقت اطلاعات آقای ری شهری در دستور کار قرار گرفت
    بعد از آن توجیه ! توجیه رفتارهای خارج از هنجار مهدی هاشمی با انتساب آن به فتاوی و حرف‌هایی که مثلا رایحه‌ی صدور انقلاب و … داشت
    کمی که گذشت ایشان در نامه‌ای نسبت به روند کلی اداره‌ی اطلاعات با تشبیه به اجرائیات ساواک اعتراض کرد ولی این را هم گفت که البته در اداره‌ی اطلاعات آدم خوب هم پیدا می‌شود …
    بعدتر ماهیت اداره‌ی اطلاعات را زیر سوال برد و گفت عملا دخالت در امور مردم باطل و حرام است و مبنای اداره‌ی اطلاعات نامشروع است
    کم کم در نامه‌ها باب خاطرنشانی موقعیت و نقش خود را در انقلاب و پس از آن باز کرد و خلاصه سعی کرد برای خود حسابی قائل شود
    پا فراتر گذاشت و امام را شخصی فریب خورده و تحت تاثیر اطلاعات غلط خطاب کرد ، از قطع دوستی‌ها و سکوت امام گله کرد و …

    بعد از انتساب رهبری هم از زیر سوال بردن اجتهاد و آگاهی رهبری شروع کرد و در نهایت ، کار به زیر سوال بردن مشروعیت نظام انجامید …

    تعبیر زیبایی است ! می‌فرمودند : خداوند بندگانش را نه فقط به دشواری‌ها ، که گاهی به نعمات هم مبتلا می‌کند .
    چه بسیار علمایی که تا وقت مبارزه و دشواری شد میدان خالی کردند و فراموششان شد که همه‌ی احترامات و در حد پادشاهان بزرگ شمردن‌های مردم بر این انتظار است که عالم دینی روزی برای عدالت و دادخواهی دین خدا قیام کند .
    و چه بسیار هم افرادی که در روزهای دشواری ، انقلاب را همراهی کردند ؛ اما در نعمت الهی به خود غره شدند و راه کج کردند .
    اینان همان طلحات و زبیرها را می‌مانند که خود برای آمدن علی علیه‌السلام تلاش‌ها کردند ، اما در خلافت امیرالمومنین ، نور و حرارت مولا را برنتافتند و انتظارشان رفت که حق برای آن‌ها تغییر کند !

    اما …

    همه انحراف حسینعلی منتظری از علنی شدن اعتراضات او شروع شد
    از آنجا که تواضع نکرد محضر مولایش حضرت امام زانو بزند و راه درست را از او طلب کند
    شاید فکر می‌کرد دیگر کسی شده ؛ قائم مقام رهبری بودن که کم نیست !
    شاید تصور کرد ولایت برای او و مستضعفان فرق می‌کند و شاید او می‌تواند زیاده بخواهد
    شاید این‌طور پنداشت که تقریر مولایش از سر بی‌اطلاعی و نادانیست !!
    شاید استنباطش این بود که مولا خطاهایش را نمی‌بیند و برای او شب‌ها اشک نمی‌ریزد و از خداوند برایش نمی‌خواهد که فرصتش به مهلت قلب نشود !
    شاید هم سفیدی مویش را به حساب سفیدی دل گذاشت و فکر کرد هرکس موی سفید است الزما روی سفید و تو سفید هم هست
    شاید این شعر فراموشش شده بود
    “چون پیر شدی حرص جوان می‌گردد
    خواب در وقت سحرگاه گران می‌گردد”

    به هر حال طعم گس داستان قائم مقامی ، کام هر انقلابی خصوصا ما اصفهانی‌ها را بی‌اندازه تلخ می‌کند

    خواستم کمی از در بگویم ، شاید گوش سنگین دیوار بشنود …

    همین! مال هیچکس نیست!

  • کلمات کلیدی :
  • سلام
    امشب شاهد اولین و اخرین مناظره‌ی انتخاباتی در صدا و سیما بودیم
    مناظره‌ای که بین دکتر احمدی نژاد و دکتر محسن رضایی برگزار شد
    تعجب نکنید که از جلساتی که یک یا دو طرف آن را آقایان کروبی و میرحسین تشکیل داده‌اند به مناظره یاد نکردم
    به هر حال تعریف مناظره با پرخاشگری و لاس سیاسی اختلافاتی شایان دارد .
    اینکه چه شد آن مناظرات به صحنه‌ی بی ادبی و گستاخی تبدیل شد هم عملا مشخص است
    آن مناظره‌ای خالی از این مسائل ماند که از عوامل اغتشاش و انحراف خالی بود
    والا اگر بنا به آنچه مطرح است عامل پرخاشگری‌ها و لاس‌های مناظراتی قبل را به ترتیب احمدی نژاد و رضایی معرفی کنیم ، این مناظره عملا ثابت می‌کند به خطا رفته‌ایم
    تمام حرف‌هایی که دو نامزد دیگر شنیده بودند و مدام در بیانش گیر می‌کردند و به جای عرضه‌ی عالمانه لب به فحاشی باز می‌کردند ، امشب رضایی ارائه کرد
    در خیلی از موارد احمدی نژاد جواب داد و در برخی موارد هم سوالات بی‌جواب ماند
    انصافا عدد سازی یک مشکل غیرقابل انکار است .
    ای کاش دفتر رهبری یا نهادی که مورد اتفاق تمامی نامزدها هستند ارائه‌ی آمار را به عهده می‌گرفتند ( هر نهادی بجز مجمع تشخیص مصلحت نظام )
    چیزی که مشخص است احمدی نژاد با زمینه‌ی فکری وارد مناظرات شد و شاید علت لبخندها و بعضا تندروی‌هایش همین زمینه‌ای فکری بود که من نمی‌خواهم به درست یا غلط بودن آن اشاره کنم . لکن آنچه مبرهن است ، این شکل ورود به مناظرات در نگاه مردم زیبا نیست ؛ یا باید مردم همه‌ی زمینه‌های فکری احمدی نژاد را بدانند ، یا خیلی لبخند‌های وی را نباید مطابق با هنجارهای یک مناظره‌ی به ظاهر شمرد .

    آنچه نکته‌ی پنهان این مناظره بود و خبر از یک بازی نابرابر سیاسی می‌داد ، این بود که “رضایی در قسمتی از صحبت‌هایش بی‌دلیل به میرحسین موسوی حق دفاع از خود را در جلسه‌ای جداگانه اعطا کرد”
    چیزی که برای میرحسین بسیار ارزشمند به شمار می‌آید
    مطمئنا میرحسین برای پاسخ به ادعای “اداره‌ی کشور در ایام جنگ توسط آقای رضایی” به صدا و سیما مراجعه خواهد کرد ؛ اما با سابقه‌ی بداخلاقی هایی که از وی ثبت شده است ، چقدر هدفش از این حضور پاسخگویی به ادعای رضائیست ، خدا می‌داند !!

    به هر حال مناظره‌ی علمی و خوبی بود
    هر دو طرف ، خصوصا احمدی نژاد تسلط خوبی بر اعداد و آمار داشتند و این مرا بسیار خشنود کرد
    نکته‌ی دیگر این مناظره این بود که برخلاف مناظرات گذشته از سه نفر به عنوان نخبه در این مناظره اسم برده شد که البته جای شکرش باقیست .
    همین! مال هیچکس نیست!

  • کلمات کلیدی :
  • <      1   2   3   4   5      >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی