با سلام بر تاملات
موضوع را بسيار سطح پايين بررسي نموده ايد . بررسي شما از سر بصيرت نمي باشد . شما آيا فکر نکرده اي چرا آن حکيم و بصير عالم خلقت چنين سفارشي را در مورد طلحه ننمود . حال شما از کجا فهيده اي که هاشمي به زبير شبيه است ولي مثلا به طلحه شبيه نيست .
بنده خدا دقت ننموده اي که اين شخص پشيماني در کارش راه ندارد او وظيفه اي دارد ، واضح و آشکار است که ايشان از پي وظيفه اي وارد ميدان شده است . فرصت گير نمي آورده است و بهتر ين حرکت از نوع حرکت زير آبي مي ديده است. ولي خدا خيرش بدهد احمدي نژاد را که استتار را از روي او برداشت و لذا ديگر حرکت زير آبي براي او مفهومي نداشت پس شمشير را نيمه عريان نموده است بقيه استتار را ملت بايد کنار بزند با نقد و بيان تضاد ها .
اشتباه نکن هاشمي را دست کم نگير بايد با تدبير استتار و نهان شدن را از او بگيريم که به حق او نه پشيمان مي باشد و نه قابل مقايسه با زبير مي باشد او تکيه گاه فتنه گران مي باشد فراموش نکن انقلاب در سال 88 تا پاي نابودي پيش رفت خطري که در جنگ هشت ساله متوجه انقلاب با اين شدت و سنگيني نشد.
دقت کنيد اگر رفسنجاني به جاي همسويي با فتنه گران همسو با رهبري اخم در هم مي نمود و در کنار رهبري به تخريب و هجوم بر موسوي و خاتمي و کروبي فعال مي شد آيا فتنه تا اين حد ادامه و جسور مي شد ؟! نقش تکيه گاه فتنه را براي هاشمي دست کم نگير اگر فضا را مساعد ببيند که ذهن ها را چون ميکروبي تخريب نمايد ثانيه اي را هدر نمي دهد و هجوم ديگري را با همسو نمودن ملت با خود تدارک مي بيند. مباحث را نمي شود بدون دقت کافي با هم ممزوج نمود.