نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ شادي 

با سلام

مطلبي كه در باب حرمت خواندن فلسفه گذاشتيد را خواندم، خيلي خيلي تعجب كردم. به چند دليل:

اولا اين حرمت را چه كسي قرار داده شما يا ؟ اگر شما حرام كرديد فلسفه را كه اين كار شما كاملا غير شرعي و بدعت است، زيرا مطمئنم كه شما مرجع تقليد و مجتهد و ... نيستيد، شايد در نهايت يك طلبه باشيد.! علاوه بر آنكه خودتان هم در متن گفته ايد كه برخي! (توجه كنيد) از بزرگان واكنش! (نه قائل به حرمت آن) به آن نشان داده اند. و البته دلايلي كه اين بزرگان براي واكنش خود بيان كرده اند بسيار بسيار متفاوت از آن چيزي است كه شما به عنوان دليل خود مطرح كرده ايد.

ثانيا اين فهم شما از قرآن كه فهم قرآن را ديجيتالي گفتيد خودش كلي حرف تويش هست، اول بگوييد منظورتان از ديجيتالي چيست بعد بگوييد منظورتان از فهم و منطق ديجيتالي چيست بعد بگوييد كه شما چطور قرآن را فهم مي كنيد و منظورتان از فهم قرآن چيست؟ بعد بياييد بگوييد منظورتان از فهم و منطق ديجيتالي قرآن كريم چيست؟

ثالثا شما در جايي دچار تناقض شديد آنجا كه مي گوييد بحث سفسطه تمام شده و منسوخ و امروز كاربردي ندارد! (كه برخلاف ادعاي شما كاملا جاي مناقشه دارد) دقيقا همان خط چند كلمه قبل تر تصريح و اعتراف كرده ايد كه اين موضوع كاربرد داشته و دارد. (البته اعتراف كاملا صحيح و بجايي است).

رابعااين كه شما مي گوييد كساني كه فلسفه را مي خوانند براي اينكه به جدل و سفسطه اشتياق دارندو اينكه نسل ديجيتالي امروز از سفسطه بيزار است كاملا اشتباه است. نمي گويم همه كساني كه فلسفه مي خوانند بدنبال سفسطه نيستند ( برخلاف شما كه استثنائي قائل نشديد)مي خواهم بگوييم خيلي ها هم هستند كه فلسفه مي خوانند تا بتوانند جلوي سفسطه بازان قهاري كه با اين سفسطه ها قصد بر باد دادن دين و ايمان جوانانمان را دارند را بگيرند.

ظاهرا فراموش كرده ايد و يا شايد هم اهل كتاب خواندن نيستيد تا بدانيد كه كتابهايي جديدا دارند (اتفاقا در تيراژهاي بالا) چاپ و منتشر مي شوند كه سراسر سفسطه و دروغ پردازيهاي زيركانه است. چيزهايي كه اگر كسي منطق و فلسفه نخوانده باشد، شايد به آساني نتواند بفهمد نويسنده موذيانه چه كرده و به دنبال چه اهدافي است؟ چيزي كه اگر چند سال پيش يك امر جا افتاده در جامعه بود كساني همچون دكتر سروش اين قدر در جامعه مطرح نمي شدند و اين قدر كتابهايشان پرفروش نمي شد! كتابهايي كه تا تقريبا نزديك به آخر نرسيد كسي نفهميد او به دنبال چه چيزي است.

علاوه بر همه اينها كه گفتم قابل توجه شما اينكه بزرگترين علماي تاريخ كه اسم و يادشان بيشتر از ديگران باقي مانده خود يا فيلسوف بوده اند و فلسفه درس مي داده اند، يا حداقل اينكه خودشان فلسفه خوانده بودند. و جالبتر اينكه كساني كه فلسفه خوانده بودند و به عنوان مدرس فلسفه هم شناخته شده اند در مسائل، مخصوصا مسائل سياسي و مسائل روز دنيا آگاه تر و فعالتر بوده اند. نمونه بارز و آشكار آن امام خميني (ره) مي باشد.

از همه مهمتر اينكه فلسفه اسمي است كه امروزه بر اين علم گذاشته شده، در گذشته اين علم به حكمت معروف بوده و البته فقط كافي است يك جستجوي ساده با كلمه حكمت و حكيم و مشتقات آن بكنيد تا ببينيد كه چقدر روايات مختلف در باب حكمت و آموزش حكمت و و مقام حكيم و ... وجود دارد.