« بسم رب الشهدا و الصديقين.»
سخني بي پرده و سريع
با آقاي الف=جمع******* احمد و مرتضي نجفي مقدم قاديکلايي و…?>>>آقاي الف=آقاي
جمع>>>>تصاوير + صداها{کاستها-حرفهاي غير قانوني و غير اسلامي اقتصادي و ....توهين هاي شما و برادرتان و...در مورد نحوه و روشهاي تخلفات مالي و اقتصادي و...}+عکسها + مطالب + فتوکپي
فاکتورها؟! + برگه ها + اسناد و مدارک سوء استفاده از امکانات و خدمات نهادهاي دولتي و غير دولتي-نظير تربيت بدني-تامين اجتماعي و...+ فرار از پرداخت کامل
ماليات + رشوه ها + دريافت وامهاي متعدد ميلياردي با کمک دوستان هوادار يا وابسته به احزاب اصلاح طلب-و خرج آن وامها براي خريد دهها و دهها قطعه خانه و زمين- و ملک و املاک در مکانهاي مختلف + رانت خواري-ربا خواري -پرداخت وامهاي ربا و...که بيشتر آنها از
کارخانه هايت و کامپيوترها و ...توسط تلفن همراه-بلوتوث -فلش
و...برادرانت-شما و...در زمانهاي مناسب-در طول چند سال{بيش از ده سال قبل تاکنون}نمونه برداري و جمع آوري شد>براي
روز دادگاهي شما>الف=جمع + ايام و خانم فرح -که توسط افرادي به
ما داده شد. آقاي الف>>>چرا وقتي اشخاص و دوستان صميمي و خوبت-تا زماني که به درد شما ميخورند و از جان و دل به شما خوبي و خدمت ميکنند-وقتي که به زعم شما کمي ضعيف شدند يا دچار مشکلي تحميلي شدند-به جاي اينکه دستشان را بگيريد-پايشان را ميگيريد-و موجب آسيب مالي و زمين خوردن آنها مي شويد؟؟؟ آقاي الف>>>آيا آسيب و ضربه مالي زدن و به طبع آن آسيب روحي وارد آوردن به>>>آن فرهنگي سابق محترم که در کوچه7تير و جاده اسکندر کلا که سالهاي سال از شريکان و دوستان خوب-غمخوار و کاردانتان بود + آن مغازه دار ساده دل قائمشهري ورشکست شده + آسيب مالي و يا گرفتن پاي آن مغازه دار بزرگ و فروشنده محترم بهنميري و گرفتن مال و اموالش به عنوان بدهکاري-حتي گرفتن خانه مسکوني و اجاره دادن به آن بازاري محترم بهنميري .