وبلاگ :
پايگاه تحليلي( فصل انتظار)
يادداشت :
معجزه اي که در سال جهاد اقتصادي رخ نماياند
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
چندتن از ساكنان استان مازندران
« بسم رب الشهدا و الصديقين.»
سخني بي پرده و سريع
با آقاي الف=جمع*******احمد و مرتضي نجفي مقدم قاديکلايي و…?>>>آقاي الف=آقاي
جمع>>>آقاي الف>>>آيا آسيب و ضربه مالي زدن و به طبع آن آسيب روحي وارد آوردن به>>>آن فرهنگي سابق محترم که در کوچه7تير و جاده اسکندر کلا که سالهاي سال از شريکان و دوستان خوب-غمخوار و کاردانتان بود + آن مغازه دار ساده دل قائمشهري ورشکست شده + آسيب مالي و يا گرفتن پاي آن مغازه دار بزرگ و فروشنده محترم بهنميري و گرفتن مال و اموالش به عنوان بدهکاري-حتي گرفتن خانه مسکوني و اجاره دادن به آن بازاري محترم بهنميري + مرحوم آقاي ذبيح الله روهنده قاديکلايي صاحب بسته بندي ورشکست شده تحميلي و ضربه مالي زدن و ورشکست کردن وي-با آت و آشغال کردن در محصولاتش-فروش بسيار پايين محصولات بسته بندي خودتان{آقايان الف و ايام }-خريدن دستگاهاي بسته بندييش هنگام ورشکستگي توسط شما-سرمايه گذاري شما و ايام براي مقابله مالي و کاري با وي + مانع کار بسته بندي و مغازه داري شدن-و ضربه مالي و روحي وارد آوردن-بدليل همکار يا به زعم شما رقيب بودن مرحوم آقاي بهروز روهنده قاديکلايي + اخراج ناجوانمردانه آن کارمندان و کارگران سالم و کاردان توسط شما{آقاي الف} + اذيت نمودن و... آن دوستان و بازاريان بزرگ و محترم آملي + آن بازاري محترم ورشکست شده بوسيله شما و ايام و خانم فرح-که صاحب کارگاه بسته بندي فعال در عرصه بازار بود و.......-دور از واقعيت است؟؟؟>>>اگر واقعيت است-که چنين هم است-علت آسيب مالي و ورشکستگي آنان و افراد محترم ديگر که يا از صحنه بازار حذف يا خانه نشين و منزوي شدند-چه ميباشد؟؟؟!!!!