پيام
+
شعري است درباره رخت بربستن سحر خيزي در جامعه!
كوك كن ساعت خويش !
اعتباري به خروسِ سحري، نيست دگر
دير خوابيده و برخاسـتنـش دشـوار است
كوك كن ساعت خويش !كه مـؤذّن، شبِ پيـش
دسته گل داده به آب و
در آغوش سحر رفته به خواب
كوك كن ساعت خويش !
شاطري نيست در اين شهرِ بزرگ
كه سحر برخيزد
شاطران با مدد آهن و جوشِ شيرين
دير برمي خيزند
كوك كن ساعت خويش !
كه سحرگاه كسي بقچه در زير بغل،
راهي حمّامي نيست
كه تو
سادات علوي
90/6/24
سادات علوي
بله حق با شماست