سفارش تبلیغ
صبا ویژن







 

فقط دلسوزان انقلاب و منتقدان آقای روحانی، دولت اش را به ناتوانی متهم نمی کنند، بلکه این تاریخ سه ساله عملکردها، شعارها و سخنان آقای روحانی و دولت اش است که متهم به بی برنامگی برای اداره کشور می باشند، برجام برای برداشتن تحریم ها بوده ولی الان به جز چند تا روزنامه مجیز گوی دولت، کسی از برجام دفاع نمی کند.

آقای روحانی و دولت مردان یازدهم چنان قاطعانه تصمیم گرفتند با شیطان بزرگ آمریکا مذاکره کنند، که گوئی بعد از سی و پنج سال از انقلاب شکوهمند اسلامی چنین رابطه ای سرنوشت ساز برای کشور نه به تاملی احتیاج داشت و نه به مشورتی.

هیچ دولتی بر دروغ استوار نمی ماند، و این دولت شرم دروغ گفتن ندارد و خود را به تجاهل زده است، آقای روحانی باید می دانست وقتی دولتی از سر تصفیه حساب های سیاسی، تصمیمات راهبردی اشتباه و لجوجانه اتخاذ می ‌کند، حتما ضررهای منفی بلند مدتی دریافت خواهد کرد.

آقای روحانی و تیم مذاکره کننده اش در زمان مذاکرات برجام که دو سال و نیم طول کشید، شاید هم نیت خیری داشته بودند، ولی باید می دانستند که شیطان در کمین همین نیات خیر است، جائی انسان را به تله می اندازد که آدمی فکر می کند از او دور است، همیشه قدمی هست که ناخواسته به راه شیطان می رود، و زبانی که نادانسته به جای او سخن می گوید، و مذاکرات هسته ای با خروجی برجام از این نمونه بود، در واقع زخم برجام را دوست بر ملت ایران زد نه دشمن.

اینک برجام ابلیسی شده که ایمان دولت را نشانه رفته است، مذاکره کنندگان آمریکائی همراه توافق برجام، تیغ تیزی به تیم مذاکره کنندگان دولت آقای روحانی داده اند تا با آن بر خود زخم زنند، آقای روحانی و تیم مذاکره کننده اش، باید با خردِ جمعی و مرحله به مرحله، برگ های برنده ایران را اکسید و سیمان می کردند، تا مرحله به مرحله تحریم ها برداشته می شد، نمی شد با لبخند و تدبیری از جنس هژمونی کدخدا گرایانه، طلب مردم مظلوم ایران را از حلقوم دشمنان شان بیرون کشید، اکنون برجام فقط برای کسانی که آمریکا را کدخدای جهان می دانند قابل دفاع است.

مذاکرات برجام برای برداشتن تحریم ها بود

آقای روحانی و تیم مذاکره کننده اش در همه مذاکرات ها کوتاه آمدند، امتیاز دادند، و با اینکه مطمئن بودند با دادن داشته های ایران، نفع خاصی برای مردم و اقتصاد ایران وجود ندارد، اما باز هم آن را می پذیرفتند، چون کلید حل نهائی مشکلات خودشان را ، نه در مذاکرات ها، که در نزدیکی با آمریکا می دانستند، و این مذاکرات ها دولت روحانی را به این هدف نزدیک می کرد، چرا که افراد و جریان هایی در درون دولت یازدهم هستند، که سخت پیوند عمیقی را در رابطه با سازش با آمریکا دنبال می کنند. 

آقای روحانی می گوید با دست خالی و شعار دادن نمی توانیم مملکت را اداره کنیم، و این باور مردی است که خودش، سه سال شعار رونق اقتصادی در برداشته شدن وعده تحریم ها را به مردم می داد، آقای روحانی برجام شما یک تناقض و یک تضاد آشکار دارد، تضادش به این که می گوئید با برجام جنگ را از سر ملت ایران دور کردیم، از طرف دیگر اعلام می کنید قرار نبوده با برجام دشمنی آمریکا با ما از بین برود، پس سایه کدام جنگ را از سر ملت ایران دور کرده اید، ما که غیر از آمریکا دشمنی دیگری نداریم که بتواند ما را به جنگ تهدید کند.

تناقضش اینکه، آقای روحانی و دولتش می خواهند با دادن امتیازات و دادن داشته های راهبردی ایران و تضعیف کشور، قرض های بلوکه شده نظام از قبل و بعد از انقلاب را بگیرند و خرج کنند، بعد هم ادعای تدبیر کنند، دولتی می تواند ادعای تدبیر کند که با دست خالی از نداشته های کشور خود برای مردمش خرج کند، و گرنه میراث خوری از دولت های قبل و خرج کردن پول های بلوکه شده مردم ایران به اسم تدبیر و اعتدال، خود یک تناقض است. 

کسانی که دروغ، تهمت، بی تدبیری و افراطی به دلسوزان انقلاب را ، دستمایه رای جمع کردن خود می کردند، باید حساب سود و زیانش را هم می کردند، این دروغ و نفاق ها، گاها به قیمت رسوایی و تدبیر نداشته بعضی از این حضرات صاحب ثروت تمام می شود، امثال دولتمردان یازدهم اگر منتقدان برجام را متهم نکنند، این دلسوزان انقلاب باید بر حقانیت راهشان شک کنند.

با دستمال کثیف برجام نمی توان شیشه تحریم ها را تمیز کرد، حتی نمی توان تحریم ها را شفاف سازی کرد، آمریکائیان هم باج گرفتنند، هم پیچ های هسته ای را شل کردند و هم انرژی هسته ای ایران را شفاف سازی کردند، ولی مذاکره کنندگان دولت روحانی نه اموال بلوکه شده را گرفتند، نه تحریم ها را برداشتند، حتی نتوانستند تحریم ها را شفاف سازی کنند، دولت به فروش هفتصد هزار بشکه نفت اضافی می نازد، نفتی که پولش را خود دولت نمی تواند بگیرد و باید در بانک های خارج نگه داری شود. 

برای این دولت شعار درمانی دیگر فایده ندارد، تاریخ جامعه شناختی و خصوصیات فردی آقای روحانی، دولت اش در این سه سال ثابت کرد، بدون امتهان دادن و محک خوردن نمی توانند ادعای تدبیر و اعتدال داشته باشند، نداشتن تعادل در اعتدال، نداشتن تدبر در تدبیر، انقلابی نبودن و مشورت نکردن با دلسوزان نظام، برای دولت یازدهم یعنی دیر یا زود مبتلا شدن به جُنون، نمونه این جُنون همین که آقای روحانی در برخورد با فیش های حقوقی، در کرمانشاه توپ فیش های حقوقی را به میدان قوه قضائیه می اندازد تا از خود رفع تکلیف کند، حالا که قوه قضائیه قصد ورود به پرونده مدیران دولتی مال بیت المال خور را دارد، خود آقای روحانی در هفته دولت ادعا می کند، نباید برای مدیران دزد و ضد انقلاب که در دولت اش رسوخ کرده اند و فراوانند، از چوب و شلاق استفاده کرد و نباید آنها را تنبیه کرد.

دولتی های ضد ارزشی بر دروغ استوار نمی مانند

آقای روحانی و تیم رسانه ای اش سه سال قبل، که شعارهای تدبیر، اعتدال، امید ، رونق اقتصادی و پاسپورت ایرانی و غیره را به مردم مظلوم و رنج کشیده ایران وعده می دادند، مثل الان متهم نبودند که به دوستی و رابطه بیشتر با آمریکا به هر قیمتی باور دارند و دوستی با آنان را از رونق اقتصادی کشور مهم تر می دانند، متهم نبودند که می خواهند ضعف مدیریت، نداشتن برنامه ای برای اداره کشور و ناکارآمدی مدیران شان را با امتیاز دهی ویژه به نیروهای خارجی در قراردادهای جدید نفتی جبران کنند، متهم نبودند که با منطق امثال لیبرال ها و تکنوکرات های طرفدار صاحبان سرمایه و مالکان شرکت ها سخن بگویند، متهم به سه سال شعار دادن و وعده های دروغ برای مشکلات مردم و رونق اقتصادی مردم نبودند.

برجام میدان باخت دولت تدبیر بود، همین که دولت یازدهم به یک فکر نخ نما شدهِ اعتماد جهانی، در مذاکرات فریب خورده، نشان از نداشتن تدبیر، در نشناختن تیم مذاکره کننده طرف مقابلش داشته است، و باعث شده چهره‌ های هوادار برجام بر سر چند راهی قرار بگیرند، پذیرش اشتباهات، عذرخواهی، مقصر تراشی و اینکه همچنان با نفاق از برجام دفاع کنند، فعلا که همین روش را پیش گرفته اند، در حالی که باید به دنبال نشانه های حماقت برجام و تیم مذاکره کننده بگردند.

آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور در این سه سال، حتی یک دفعه هم از بد عهدی های آمریکا گله نکرده است، و این نفاق بدترین آفت برای انقلاب و منافع مردم است، این برجام که خسارت محض نام گرفته، قرار است جواب کدام یک از وعده های آقای روحانی و دولتش را بدهد، اصلا برجام را چه گناه وقتی عده ای به مذاکره می روند که از قبل برای کدخدا آمریکا، حق مذاکره تعیین کرده بودند، و رفتار خود را با منطقِ زورگویانه آمریکا هماهنگ کرده بودند، اینان کسانی هستند که شان و شرف انقلاب را نمی شناسند و هیچ سنخیتی با ارزش های انقلاب ندارند.

ما به رای مردم احترام می گذاریم، ولی رای مردم چک سفید امضا نیست، که در روزگاری که دشمن از نام انقلاب می هراسد، عده ای آرمانهای انقلاب را که در نوک مذاکرات قرار گرفته بود، را عرصه تاخت و تازِ نفس سرکش خود قرار دهند.

خدایا اگر به حکمت خودت، این اعتدال گرایان را بر مردم تحمیل کردی، صبر و تحمل بیشتری را هم به این مردم عطا کن، خدایا این برجام و اقدامات دیگر ضد ارزشی دولت، در برگزاری کنسرت و فیش های حقوقی و غیره، یقینا امتهانی از طرفِ تو ، برای سختی ایمان مردم انقلابی و مومن و فهیم ایران است، ای خدای بزرگ، تو خود به دلِ اعتدالیان آگاهی، و می دانی که عده ای قلیلی از آنها به انقلاب اعتقادی واقعی دارند، هنوز زخم هایی که همین تیم رئیس جمهور در سال83 بر مردم ایران تحمیل کردند، التیام نیافته بود، که این داغ را نیز اضافه کردند.

اعتماد به آمریکائیان که قومی ناباور هستند بهایی معادل جان دارد، و برجام، این ملکهِ مکرِ دولت، که ناتوان و بی برنامه است با یاری خداوند منان هر چه زودتر رسوا و نابود خواهد شد.

 

 



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :بهمن یار::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی