• وبلاگ : پايگاه تحليلي( فصل انتظار)
  • يادداشت : پرچم سبز معاويه در دستان سادات اموي
  • نظرات : 3 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مريم 

    يه گله كوچيك دارم. من يه جوون 24 ساله ام كه با منطق و نه تقليد و غيره... حامي ولايت فقيه هستم. تو وبلاگ خيلي از بچه هاي وبلاگ نويس حامي حق رفت و آمد دارم. اما يه موضوعي كه منو آزار ميده و دشمنان ما رو خوشحال ميكنه اينه كه با جوون هامون گرم نمي گيريد. نه اينكه صرفا منظورم شما باشيد. كلا نميدونم چرا اينطوريه. به عنوان مثال من علاقه ي زيادي به نزديك شدن به افرادي دارم كه در سال هاي دفاع مقدس در جنگ حضور داشتند. اما برعكسه و ساده ميگم انگار اين افراد جوون ها رو اصلا تحويل نمي گيرن. پدر خود من هم جبهه رفته اما هيچوقت به اين موضوع مغرور نيست. بله . من قبول دارم كه جهاد در راه خدا غرور هم داره..

    عذر ميخوام. نميدونم چي شد كه يه دفعه اينجا سر دردودلم باز شد و خيلي ساده حرف زدم!

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيمدختر با غيرت و با فکر من سلام من خدمت همه جوانهاي مطلع و با فکر ارادت دارم و از جبهه رفتن هم غروري ندارم و آن را تنها اداي دين و وظيفه ميدانستم و ميدانم ، خوب است جوانهاي امروز با جوانهاي عصر خون و شهادت گرم بگيرند و پاي درد دلهاي آنها بنشينند و از تجربيات آنها بهره ببرند ، پدر شما روي چشم ما جاي دارد و شما نيز به عنوان فرزند يک رزمنده همينطور شايد دليل اين احساي مشغله زياد پدر محترمتان است به هر حال اين سرباز کوچکترين ولايت ارادت خود را به همه جوانهاي ولايي اعلام ميدارم و اميدوارم همه ما بتوانيم در خدمت به اين نظام الهي موفق باشيم انشاالله برادر کوچک شما