سفارش تبلیغ
صبا ویژن







سخنی با خاتمی»
88/7/6 11:0 ع

 

هوالمحبوب

جناب آقای خاتمی، اینکه شما از قبل دارای چنین تفکرات (اندیشه های سکولاریستی و لیبرالیستی) بوده اید یا با گذر زمان دچار تحول فکری و اندیشه ای شده و اکنون به چنین باورهایی رسیده اید به خودتان مربوط است و به قول خودتان جلوی فکر و اندیشه را نمی توان گرفت! سخن ما با شما این است که چرا منافقانه عمل می کنید و آنچه را در دل دارید و در خلوت با شیاطین و افراد صهیونیست و ضد اسلام و مسلمانان چون «جورج سوروس» مطرح می کنید، همین مطالب را صریح با مردم ایران در میان نمی گذارید؟ آقای خاتمی از چه چیزی وحشت دارید که سعی می کنید افکار و اندیشه های لیبرالیستی خود را از مردم پنهان دارید.

آقای خاتمی به این سوالات که در فکر و ذهن میلیون ها ایرانی عاشق امام (ره) و دلباخته اسلام و انقلاب اسلامی وجود دارد با صراحت پاسخ دهید:

1-      شما در تاریخ هفتم شهریورماه در جمع اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هدف از تغییر را بازگشت به خط امام (ره) و آرمان های آن عزیز سفر کرده اعلام کردید و روزنامه های همسو با شما به تیتر کردن این جملات پرداختند. آقای خاتمی خط امام (ره) با آن دمکراسی که شما و آقای سوروس نسبت به آن فهم مشترکی دارید و تلاش می کنید با برداشتن موانع سر راه آن را در ایران پیاده سازی کنید چه نسبتی دارد؟

2-       آقای خاتمی مگر ساختار کنونی حکومت در ایران با رهبری مذهبی که با نام ولایت فقیه در رأس قرار دارد میراث گران سنگ حضرت امام (ره) نمی باشد؟ اگر اینگونه است، شما دنبال کدام نوع از دموکراسی هستید که در ملاقات با «سوروس صهیونیست» می گویید دمکراسی با ساختار حکومت مذهبی که در رأس آن رهبر مذهبی باشد به دست نمی آید؟!

3-       آقای خاتمی، شما در دوره هشت ساله به عنوان رئیس جمهور دنبال به دست آوردن چه چیزی بودید و چه تغییری را در ساختارهای سیاسی ایران می خواستید انجام بدهید که نتوانستید و در خلوت با شیاطینی چون «سوروس» سفره دل باز کردید و گفتید در این هشت سال همه روزه با هیولای انسداد سیاسی مواجه بودید؟

4-      آقای خاتمی، این آشوب های سبز که شادی دشمنان را به دنبال داشت و امنیت ملی، منافع ملی و وحدت ملی را در معرض تهدید قرار داد، با آن فشارهای اجتماعی مورد نظر که برای سوروس به عنوان تنها راه و تنها کلید قفل بسته شده سیاسی در ایران در میان گذاشتید، چه نسبتی دارد.

5-      آقای خاتمی بین شما و آقایان «سروش» و «نصر» چه شباهت های فکری و اندیشه ای وجود دارد که آقای «سوروس» نام شما را در کنار این دو نفر قرار داده است؟ آقای خاتمی افکار و اندیشه های سروش با خط امام (ره) و اسلام ناب محمدی (ص) چه نسبتی دارد؟

6-      آقای خاتمی، ماهیت جنبش های زنان، دانشجویی و کارگری که شما دنبال راه انداختن آن برای باز کردن قفل سیاسی در ایران هستید با خط امام (ره) چه نسبتی دارد؟ آیا این جنبش های مورد نظر همان جنبش سبز مورد نظر آقای موسوی نیست؟ این جنبس به اصطلاح سبز آشوب آفرین در ماه های اخیر در کشور با اندیشه ها و آرمان های حضرت امام (ره) چه نسبتی دارد؟ برای پاسخ به این سوال حتماً به رفتارهای هتاکانه و حرمت شکنانه بخش قابل توجهی از این سبزپوشان در روز قدس توجه کنید. حتماً شنیده اید یا فیلم های آن را دیده اید که این جمعیت محدود که شما از آن به عنوان مردم یاد می کنید در روز قدس چه نوع رفتارهایی از خود به نمایش گذاشتد. آقای خاتمی روزه خواری بخش قابل توجهی از این جمعیت به صورت علنی و در ملأ عام و در برابر دوربین های محرم و نامحرم با موازین دینی و احکام شرعی چه نسبتی دارد؟ آیا این رفتار یک مقابله علنی با دین مبین اسلام نیست؟ آقای خاتمی شعار فراگیر این جمعیت سبزپوش یا همان جنبش به اصطلاح کذایی اجتماعی مورد نظر شما و آقای موسوی که در روز قدس به نفع اسرائیل سر داده شد، با خط امام (ره) چه نسبتی دارد؟ حتماً شنیده اید که این جمعیت محبوب شما چگونه با شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» برای اولین بار بعد از 30 سال راهپیمایی روز قدس، چگونه دل صهیونیست ها را شاد کردند. سوال این است که این نوع شعارها که حامیان شما سر می دهند با خط امام (ره) که شما دم از آن می زنید! چه نسبتی دارد؟ آیا این شعارها را هواداران شما تحت فشار سر داده اند که مانند اعترافات بگویید اعتبار ندارد!

7-      آقای خاتمی شما به خوبی می دانید که مردم ایران، مسلمان، مومن و انقلابی هستند و به امام (ره) و افکار و اندیشه های آن عزیز عشق می ورزند. چرا در حالی که از امام (ره) و افکار و اندیشه های ایشان فاصله گرفته اید، به صورت منافقانه و با تظاهر به همسویی با امام (ره) دنبال فریب مردم هستید؟ آیا این گناه شما قابل بخشش است؟ برای حضرت امام (ره) در روز قیامت چه پاسخی دارید؟

آقای خاتمی برای اینکه بدانید در چه مسیری در حال حرکت هستید و این مسیر شما با مسیر امام (ره) چقدر فاصله دارد، مجدداً به این جمله «سوروس» که شما در خلوتگاه با وی حرف دل زدید توجه کنید که می گوید: «با حضور رهبران هوشیاری چون خاتمی و موسوی، انقلاب سبز ایران پیشرفت های اعجاب آوری در ماه های اخیر داشته است.» آقای خاتمی این پیشرفت های اعجاب آور از نظر شما چیست؟ پیشرفت به سمت کجا و کدامین نقطه هدف انجام شده که آقای «جورج سوروس» صهیونیست و ضد اسلام و مخالف سرسخت انقلاب اسلامی و افکار و اندیشه های حضرت امام خمینی (ره) را اینگونه خوشحال کرده است؟ البته خود آقای «سوروس» سمت سوی این پیشرفت اعجاب آور را مشخص می کند.

ایشان در قسمت پایانی سخنرانی خود برای آینده حرکت شما و دیگر اصلاح‌طلبان تحقق چنین هدفی را آرزو می کند: «امیدوارم با پیشروی انقلاب سبز و همکاری و ارتباط گسترده تر رفرمیست های ایرانی با موسسه جامعه باز، ساختاری دمکراتیک را در ایران پایه گذاری نماییم.»

آقای خاتمی با صراحت و صادقانه برای یک بار هم که شده به مردم بگویید این ساختار دمکراتیک که سوروس برای فرجام حرکت شما آرزویش را دارد، با ساختار جمهوری اسلامی و نظام دینی با محوریت ولایت فقیه که حضرت امام(ره) آن را بنیانگذاری کردند، چه نسبتی دارد؟ اگر آن ساختار دمکراتیک موردنظر شما و آقای «سوروس» و دیگر همفکراشان یک ساختار سکولار و غیردینی است، چرا برای فریب مردم می گویید منظور ما از «تغییر»، «بازگشت دوباره به اصول قانون اساسی و آرمان های امام انقلاب است؟»

آیا این مواضع و رفتار دوگانه، شما را در ردیف منافقین که خداوند در سوره بقره آیه 41 وصفشان می کند و می گوید با مومنان خود را همراه نشان می دهند و در خلوت با شیاطین باطن خود را آشکار کرده و چیز دیگر می گویند قرار نمی دهد؟ اگر اینگونه است که هست، بدانید مردم دل داده امام (ره) اکنون شما را با همان چهره ای که در خلوت با شیاطین نمایان شده می شناسند و دیگر تظاهر به همراهی و همسویی با امام (ره) در نزد آنان اعتباری ندارد.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]
     

    هوالمحبوب

    مدتهاست یک خبر تیتر بعضی از روزنامه های ما شده است ، خبری که اولین بار در دادگاه کیان تاجبخش یکی از متهمین انقلاب مخملی در ایران شجاعانه توسط او  و ضمن قبول اشتباهاتش مطرح گردید،  خبری در خصوص دیدار و جلسه خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران با جرج سوروس بنیان گذار انقلابات مخملی در کشورهای منطقه که به زودی تبدیل به خبر شماره یک رسانه های مختلف در هر دو جناح گردید، دوستان خاتمی با وحشت آن را تکذیب  و مخالفین خاتمی او را متهم به این ملاقات می کردند و از همه جالبتر این بود که سید محمد خاتمی که احتمالا فکر می کند در کشوری با مردمی هالو زندگی می کند مدعی شد اصلا جرج سوروس را نمی شناسد و با او ملاقاتی نداشته است!!!! اما بر اساس اسناد ارائه شده در سایت خبری ایرنا که دارای  مستندات قوی می باشد  این دیدار و جلسه تایید گردیده و مانند همیشه این خاتمی و دوستان خیانتکارش هستند که بازهم با دروغ و نیرنگ و فرار به تاریکی سعی نمودند از عمق خیانتهایشان بکاهند اما آنها بازهم خود را رسوا کرده اند،

    به نظر من باید ابعاد بیشتر این ملاقات به طور جد بررسی گرددچرا که به نظر می رسد ابعاد و اهداف مخفی بسیار خطرناکی در پشت این ملاقات هست که منجر به این شده تمامی رسانه های جریان منحرف در این کشور و حتی سایتهای خبری بسیار کثیف و آلوده تابناک و آینده نیوز که نزدیک به محسن رضایی هستند نیز با شدت و حدت در صدد تکذیب این ملاقات باشند  و همه اینها به ما نشان می دهد منحرفین از اصول و ارزشهای اصیل انقلاب و راه و خط امام و ولایت فقیه ریشه انحرافاتشان تا به کجاست!!!

    ایرنا :انتشار خبر مربوط به مشروح مذاکرات 3 سال پیش سید محمد خاتمی و جرج سوروس به نقل از سوروس در جلسه‌ای که به مناسبت سالگرد 11 سپتامبر در هتل بین المللی ترامپ (Trump International Hotel) نیویورک و در جمع مدیران و فعالان تعدادی از سازمان های غیردولتی امریکا واکنش شتابزده دفتر رئیس‌جمهور سابق کشورمان و رسانه‌های حامی وی را در پی داشت، به طوری که ضمن تکذیب این خبر، روشنگری ایرنا را دروغ‌پردازی خواندند.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    هوالمحبوب

    این مطلب رو هم یکی از دوستان به نام میثم سالمی  که نمی شناسمش  اما مطالبش قابل توجه و و مستند می باشد برایم ایمیل کرده بود که بنده نیز بدون کم و کاست در اینجا قرار می دهم

    تمام فتنه گران یکی پس از دیگری تیرهایشان به سنگ می خورد .دیگر اغتشاشگری ها پایان یافت. شخصیتهای سیاسی اصلاح طلب و رسانه های آنها که از ابتدای ماه مبارک رمضان ،روز قدس را نشانه رفته بودند و می خواسته با به اغتشاش کشیدن آن ،خدمتی بزرگ به صهیونیستها بکنند ،با درایت نظام اسلامی و مسئولان آن و توجه ملت به مقوله وحدت ،کاری به پیش نبردند .آنهایی که در بیانیه های خود و سخنانشان بجای استفاده از لفظ راهپیمایی از کلمه معنا دار تظاهرات (!) استفاده کرده و حتی اشخاصی در بیانیه هایشان ،حتی یکبار از رژیم منحوس صهیونیستی نام نبرده بوند ،برای همگان معلوم شد که هیچ توانی ندارند .بنقل از بسیاری از خبرگزاری ها ،همچون تابناک ،الف،فارس،آینده و حتی سایتهای ضد انقلاب رادیو فردا و بی بی سی،در تهران نزدیک به 500نفر قصد اغتشاش داشته و در سایر شهرهای ایران هیچ خبری از سبزها نبود!
    مردم و حتی هواداران و رای دهندگان به میرحسین موسوی به خوبی ،چهره این دروغگویان را شناخته و دیگر اسیر این خیانت کنندگان به نظام اسلامی و خون شهداء و خط ولایت امام راحل نخواهند شد.
    دیگر تمام شد !
    و می رود که نظام اسلامی روز به روز مستحکم تر شود .در یک هفته باقی مانده به روز قدس همه توان خود را به میدان آوردند ؛تئورسین اصلاح طلبها و حلقه کیان با دادن نامه ای اهانت آمیز به رهبری ،منتظری این مرجع مسجد ضرار با دادن بیانیه ای خطاب به مراجع تقلید ،دیدارهای متعدد و محرمانه (!) صانعی ها با منتظری ها و... هیچ کاری را به پیش نبرد بالاخص آنگاه که در ابتدای این ماه مبارک ،کروبی این دروغگو و خائن بزرگ به نظام ،که سعی بر ایجاد اغتشاش در روز قدس داشته ،چهره اش توسط هیأت سه نفره قوه قضائیه برای ملت آشکار و دروغگویی هایش یکی پس از دیگری فاش گردید و ملت در انتظار محاکمه اوست .
    دیگر تمام شد .
    و حال با زدن سری به حتی خبرگزاری های ضد انقلاب که بر خلاف سالهای گذشته برایشان روز قدس مهم شده بود ،به این دروغ ها بیشتر پی می برید .نوشته اند که در مشهد و سایر شهرها تجمعات سبز بسیار بوده و حال !!!!!
    به فیلمها و عکسها با دقت نگاه کنید و تعداد انگشت شمار آنها را ببینید که در موج عظیم ملت ایران غرق شده و دیگر مجالی برای عرض اندام نخواهند داشت .
    رهبران شکست خورده شان هم اگر هواداری داشتند ،مجبور نبودند که در لحظاتی کوتاه حضور داشته و سپس مجبور به ترک مسیر راهپیمایی شوند و این یعنی فریاد 40 میلیون رأی دهنده ایرانی به ارزشهای اسلام و انقلاب .
    تیری که به چشم فتنه شد ما بودیم
    ریزیم و لیک پشه
    ی نمرودیم
    نه شیخ ،نه مدعی ،نه روشنفکریم
    ما امت احمدیم و با محمودیم


    ادامه مطلب


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    رسانه های فتنه گر»
    88/6/25 12:13 ع

    هوالمحبوب

    قابل توجه سایتها و خبرگزاریهای فتنه گری که این روزا هر خباثتی در وجودشون بوده دارند رو می کنند!!!

    منافق در ابتدای سوره بقره به عنوان کسی که به زبان چیزی را می‌گوید که در دل اعتقادی به آن ندارد، معرفی شده است. منافق در عرف به انسان "دو چهره" و "دو رو" یا به انسانی که زبانش با دلش یک‌سو نباشد گفته شده است. اما کمتر توجه شده که ریشه اصطلاح منافق چه بوده که به انسان دو رو منافق گفته شده است؟اصطلاح "منافق" بیشتر در مسایل سیاسی و اجتماعی مطرح است و کسی است که در جامعه شکاف ایجاد می‌کند؛ بنابراین منافق به صرف "دو رو" بودنش متصف به ویژگی "نفاق" نمی‌شود، منافق زمانی منافق می‌شود که در صدد ایجاد شکاف و تزلزل در جامعه باشد و بخواهد آن انسجامی که در جامعه وجود دارد را برهم بزند. بنابراین اصطلاح منافق یک اصطلاح کاملاً سیاسی و اجتماعی است نه یک اصطلاح شخصی و عبادی.

    رمز موفقیت فرد منافق در جامعه اسلامی بی شک دو رویی و تزویر است؛چرا که در جامعه اسلامی، مسلمانان نمی پذیرند که کسی آموزه های اسلامی و شعائر دینی را با صراحت زیر سوال ببرد. در این صورت چنین فردی پایگاه اجتماعی خود را از دست داده و مطرود خواهد شد؛ بنابراین جهت باز کردن جای پا نقاب اسلام بر چهره زده و ادعاها و شعارهای اسلامی سر می دهد و از اصلاح اجتماعی سخن می‌گوید در حالی که حقیقتاً اعتقادی بدان ندارد.

    حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در این‌باره می‌فرماید: «منافق؛ یعنی کسی که ادعای چیزی را می‌کند،وعده‌ی چیزی را می‌دهد، پرچم چیزی را بلند می‌کند؛ اما در رفتار خود،در عمل خود و در راه خود، ملتزم و پایبند به آن چیز نیست. یک چیز دیگر،یک راه دیگر و یک عمل دیگر بر رفتار و گفتار او حاکم است؛ این می‌شود منافق»(30/6/81)

    قابل توجه مدیران و تحلیلگران و نویسندگان  سایتهای  منحرف آینده نیوز ، تابناک ، پارلمان نیوز ، و....... در زمان صدراسلام نیز خوارج در مقابل امام علی (ع) هرگز چیزی خارج از دین نگفتند آنها در مقابل امام از قران آیه آوردند و از سیره رسول(ص) اما راه باطل را انتخاب کردند و بر علیه امام خویش طغیان کردند و برای همیشه تاریخ مورد لعن و نفرین عاشقان اهل بیت (ع) قرار گرفتند خط نفاق اساساً خطی است که در مقابل جریان رهبری اسلام ایستاده است. امروز شما مصداق همان خوارج و منافقین صدر اسلام هستید هرگز در مقابل منافقین جدید موضع نگرفتید هرگز به حمایت رهبر و بزرگ این انقلاب قد علم نکردید هرگز از انقلابیون این سرزمین حمایت نکردید هرگز از رای 40 میلیونی این مردم تشکر نکردید بلکه با هزار طعنه و طراز با نامردی تمام انتخابات مردم را به زیر سوال بردید مدعی شدید اصولگرا هستید اما خدا را شاهد می گیرم شما از منافقین در حق این ملت بدتر عمل کردید آنها که اهل بصیرت هستند کلام به کلام آلوده شما را در فضای رسانه ای این کشور می شناسند اما یادتان باشد شما برای همیشه روسیاهان تاریخ این کشور و مغضوبین الهی خواهید بود شما همراه اشرافزاده هایی که با تکبر به رای مردم بی احترامی کردند گام برداشتید شما بوق تبلیغاتی و توجیه گر بنای نفاق و سربازان تبلیغاتی خوارج زمان هستید که بر علیه رهبری بی مانند که عشق و مراد انقلابیون این سرزمین هست خروج کرده اند روزی تاریخ ایران خواهد نوشت که کروبی و خاتمی و موسوی و فرزندان هاشمی و ... چه خیانتی در حق این ملت کردند و شما مزدوران خائن و قلم بدستان مذدور چه فتنه هایی در این کشور بپا کردید . خدا از شما نگذرد.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]

    هوالمحبوب

    مطلب بسیار جالبیست با دلایلی بسیار قابل تامل ،  کاری به نویسنده این مقاله ندارم که همه ما دچار اشکالاتی هستیم اما خود متن عالیست .

    سخنی در باره سید حسن خمینی

    محمد جعفر بهداد

    ملت ایران نسبت به اعضای خانواده و بستگان شخصیت های خدمتگزار و خوشنام ،‌همواره احترام ویژه قائلند و شاید بتوان گفت به نوعی امتیاز خاصی برای ایشان در نظر می گیرند . اعضای خانواده امام راحل نه تنها از این قاعده مستثنی نیستند ، بلکه به علت جایگاه آن عزیز سفر کرده در نزد ایرانی های قدر شناس ، از عزت و احترام مضاعفی برخوردارند . سالهاست که اعضای شریف بیت امام ( ره ) اعم از همسر مرحومه تا فرزندان و نوه های امام ، حرمت و قداست بی نظیری در میان ایرانیان دارند و این حرمت گذاری بدان جهت است که آنها را یار و همراه روزهای دشوار بنیانگذار جمهوری اسلامی و یا نماینده آرمان های امام خمینی می دانند .

    اما معیار امام راحل مبنی بر " حال فعلی افراد " برای ارزیابی میزان پایبندی خوش سابقه ها به اصول و آرمان های انقلاب و نظام اسلامی ، قطعا" شامل حال اعضای خانواده و بستگان خود ایشان نیز می شود ، زیرا اگر به فرموده امام " حفظ نظام از اوجب واجبات است " ، بنابر این در صورت غفلت یا کژ تابی افراد مورد احترام نسبت به آرمان های اصیل انقلاب و نظام ، نمی توان حرمت آنها را بر حیثیت و اعتبار نظام – که خونبهای هزاران شهید و مرهون ایثارگری جوانان فداکار و گمنام این سرزمین است – مقدم و مرجع دانست .

    مدت زیادی از حوادث سیاسی و آشوب های خیابانی بعد از انتخابات و اخبار آشکار و پنهان راجع به همراهی سید حسن خمینی با یکی از حلقه های تصمیم گیری پشت صحنه تحرکات مذکور نمی گذرد که این روزها نشانه های دیگری از این رویکرد غلط در رفتار و تصمیمات نوه امام بروز کرده است .

    سید حسن خمینی ، یکی از فرزندان مرحوم سید احمد خمینی است که به علت شرایط سنی ، حوادث انقلاب اسلامی ، دفاع مقدس و تحولات سیاسی سال های پس از آن را عمدتا" از رهگذر مطالعه و شنیده ها درک کرده و ممکن است در فرایند ارائه اخبار یا تحلیل به ایشان قصور یاشیطنتی از سوی عناصر جاهل یا نفوذی صورت گرفته باشد . این واقعیت همواره وجود داشت که بعضی از اعضای بیت و دفتر امام به جناح سیاسی موسوم به چپ ( خط امام ) تمایل بیشتری داشتند ، اما آنها هیچگاه از اصول و مبانی نظام اسلامی نظیر حکومت دینی ، ولایت فقیه ، استکبار ستیزی و ... عدول و کم اعتنایی نمی کردند و گاهی سر بزنگاه برخی همراهان غافل یا کجرو خود را آنچنان مورد نهیب و عتاب قرار می دادند تا از این طریق خط کشی خود را با آن جماعت غافل یا نفوذی برای جامعه آشکار سازند .

    اینکه سید حسن خمینی با کسانی همچون محمد خاتمی و موسوی خوئینی ها نشست و برخاست سیاسی داشته باشد یا حتی در جلسات همفکری آنها برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و فرا انتخاباتی مشارکت کند ، قابل ملامت نیست ، اما هنگامی که ثابت می شود این جماعت برخلاف سوابق سیاسی و اعتقادی خود با نقشه براندازانه دشمن همداستان و همراه شده اند ، دیگر نمی توان تداوم همپیمانی با این عناصر را توجیه کرد . اگر سید حسن خمینی می داند که این افراد بیش و پیش از هرگونه دغدغه به ظاهر اصلاح طلبانه ، در واقع با ولایت فقیه و نظام ولایی دچار مشکل شده اند ، در همنشینی و همگامی با آنها دچار خطای هولناکی شده است و اگر هنوز این واقعیت را درک نکرده ، باید کسانی را ملامت کرد که از ماموریت روشنگری نوه امام راحل در کوران یک فتنه پیچیده غفلت کرده اند ، در هر حال آنچه این نگرانی را افزایش می دهد تداوم پیوستگی وی با عوامل اصلی تحولات تلخ پس از انتخابات است . اگر چه از سید حسن انتظار می رفت بلافاصله پس از موضع گیری های موهن میرحسین موسوی در باره آرمان های فلسطین یا دروغگو نامیدن " حکومت " در برنامه زنده تلویزیونی واکنش غیرتمندانه نشان دهد ، اما از او لااقل این توقع وجود داشت که آئین معنوی احیا را در حرم مطهر حضرت امام ، آنهم به خاطر کسی مثل محمد خاتمی لغو نکند . این رفتار های سید حسن خمینی نشانه خوبی نیست و بیش از هر کس به اعتبار خودش در نزد ملت ایران لطمه می زند ، و گرنه اصول و آرمان های امام عزیز با این نوع تصمیمات و رفتارهای نسنجیده مخدوش نشده و نخواهد شد .

    مرحوم حاج سید احمد خمینی در دوره پس از رحلت امام هیچگاه اجازه نداد روابط و رفاقت قدیمی اش با چپ های راست شده ، از ارادت و اطاعت او نسبت به ولایت فقیه و رهبری بکاهد ، بلکه دقیقا" وقتی همین رادیکال های تجدیدنظر طلب از او توقع داشتند تعادل نظام را به نفع مقاصد باندی آنها به هم بزند ، وارد صحنه می شد و با دفاع جانانه از رهبری و نظام ولایی آنها را ناکام می ساخت ، چنانچه مطلبی به این مضمون از یادگار امام باقی مانده که ؛ هر کس ادعا کند خط امامی است ، اما از آیت الله خامنه ای پیروی نکند ، دروغ می گوید .

    این سخن مرحوم حاج احمد ، در واقع بیان یک معیار است و کسانی که تلاش می کنند تا به نحوی مستقیم یا غیر مستقیم پای فرزندش را به عرصه احیای سکولار یزم ، بازسازی گروهک نهضت آزادی ،‌ تطهیر دانشگاه آزاد و مشروعیت بخشیدن به اقدامات ضد انقلابی بازکنند ، نه تنها ارادتی به امام و خانواده اش ندارند ، بلکه در صدد بدنام کردن و به موزه راندن آموزه ها و آرمان های بنیانگذار جمهوری اسلامی و انتقام گیری از نظام ولایی هستند .

    سید حسن خمینی باید بداند که هر چه اعتبار و حرمت دارد ، از جانب توجهات و هدایتهای خمینی کبیر و خامنه ای عزیز است ، وگرنه از حیث شرایط عمومی نظیرسوابق مبارزاتی ، علم ، مدیریت و امثال آن ویژگی ممتازی در ایشان سراغ نداریم تا جایگاه فعلی اش را ناشی از آنها بدانیم . فرصت طلبان نیز نه از دانش و توانایی مدیریتی ، بلکه صرفا" از نوه امام بودن وی برای فریب افکار عمومی و مشروع جلوه دادن اقدامات خائنانه خود علیه اصول نظام و امنیت مردم بهره جسته اند .

    در هر حال آنچه امثال نگارنده را به دادن هشدار به نوه گرامی امام عزیز ترغیب می کند ، دلسوزی و علاقه ای است که به نظام و شخص سیدحسن دارند و البته حفظ نظام در کنار سایر ملاحظات سیاسی و عاطفی واجب تر ، بلکه از اوجب واجبات است .



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   26   27   28   29   30   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی