سفارش تبلیغ
صبا ویژن







جمعه وصال»
85/10/7 3:4 ع

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ، سلام بر آخرین ذخیره الهی و سلام بر مولای خوبان

باز هم پنج شنبه ای دیگر فرا رسید و انتظار جمعه ظهور و چشمهای منتظران در افق ، در محل تلاقی اشعه های آفتاب و کوههای سر به فلک کشیده گره خورده و روحشان با پرتوهای خورشید به سوی مکه پرواز میکند .

بازهم امید در دل مومنان زنده میشود که شاید این همان جمعه باشد " جمعه دیدار و وصال یار " شوق دیدار قلبها را به تپش وا میدارد و تا نیمه های شب فکرم مشغول است که میشود فردا رایحه خوش ظهور در سرزمین تفتیده مکه مشام عاشقان را نوازش کند .

" او کی خواهد آمد " این سئوالی است که هر پنج شنبه بارها و بارها از خودم میپرسم .

در دوران نوجوانی در یکی از از شبهای ماه رمضان واعظ مسجد در مورد ظهور و علائم ونشانه های آن و خصوصیات مردم این عصر بحث میکرد ، آنوقتها من از این بحثها چیز زیادی دستگیرم نمیشد . سالهای بعد بر اساس عشق و علاقه ای که به مولایم داشتم شروع کردم به تحقیق در مورد نشانه های ظهور و تطبیق آنها با زمان حاضر و میخواستم بدانم که آیا وقت دیدار فرا رسیده است ؟ در حین تحقیق به خصوصیات مردم آخر الزمان برخوردم و آنها را از کتب و مقالات مختلف جمع آوری کرده و کنار هم قرار دادم و پس از مقایسه ،  آنهایی که با قرآن و احادیث مطابقت داشت را استخراج کردم و حدوداً چهل نشانه مستدل را دسته بندی کردم و برای اطمینان بیشتر با بعضی از اهل علم و بزرگان دین نیز در میان گذاشتم .

باور بعضی از نشانه ها در آنموقع برایم سخت بود و نمیتوانستم مصادیق آن را در جامعه پیدا کنم و بعضی ها را هم خوب متوجه نمیشدم ولی شوق دیدار آقایم اجازه نمیداد خسته شوم و اینبار به دنبال تطبیق نشانه ها و پیدا کردن مصادیق آنها بودم . نشانه ای که یشتر از همه توجه مرا به خود جلب کرده بود و نمیتوانستم مصداق آن را پیدا کنم این بود که " مردم در آخر الزمان صبح با ایمان از خانه خارج شده و شب بی ایمان به خانه بر میگردند ".

باور این موضوع برایم مشکل بود ، چطور میشود یک نفر در عرض چند ساعت اینگونه تغییر کند ، مگر میشود ؟ و لی در سالهای اخیر می بینم که میشود و متاسفانه شده است با نگاهی گذرا به زندگی روزمره مان میتوان مصادیق آن را به روشنی دید .

صبح که برای امرار معاش روزانه از منزل خارج میشویم از خانه تا محل کار و تحصیل چه دروغها ، تهمتها ، غیبتها و کناهان کبیره دیگرا که مرتکب نمیشویم و در محل کار هم برای هیچ و پوچ جهت حفظ مقام و موقعیت و افزایش درآمد چه کارها که نمیکنیم و با اینهمه خود را پیرو ائمه اطهار میپنداریم و انتظار ظهور هم داریم .

واقعاً خود را برای ظهور آقایمان آماده کرده ایم ؟؟؟؟؟

بقیه درد دلها را میگذارم برای پنچ شنبه دیگر و یک غزل زیبا از حضرت حافظ را تقدیم حضورتان میکنم .

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید                                 گفتم که ماه من شو گفتا اگر بر آید

گفتم ز مهر ورزان رسم وفا بیاموز                                       گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید

گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم                                    گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد                                   گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

گفتم  خوشا هوایی کز باد صبح خیزد                             گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید

گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت                           گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید

گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد                               گفتا مگوی با کس تا وقت آن دراید

گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد               گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سرآید



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی