سفارش تبلیغ
صبا ویژن







 

ازنگاه خواهری خسته، مقتلی داشت یک باغ پر از لاله

در دفتر خوبان بود فیک فصل پر از امضا

در وادی و در صحرا، طوفانی حسینی بود

 یک زینب و یک دریا ،یک موج پر از غمها

سردار سپاهی بود در علقمه ای تنها

صحرا چو به خون خوابید ،دلها همه مجنون شد

از داغ گلی یکتا ،دنیا همه مضمون شد

دریای شده این وادی یک سر همه  شیدایی

چون قافله اش بنشست شد موسم دلداری

برگشت و به سر ها گفت :یاران تماشایی

خوبان و خدا جویان،من زینب و این غم ها

اینجا و شما سرها، در گوشه این وادی

باما سخنی گویید ، از غربت و تنهایی

آقای دو عالم   یک گوشه چشمی کن

رفت است قراراز دل رفت است شکیبایی



  • کلمات کلیدی : سیاست

  • نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی