سفارش تبلیغ
صبا ویژن







بدحجابی و برخی ملاحظات 

 

با فرا رسیدن فصل گرما بار دیگر مسایل مواجهه و مدیریت معضلی به نام بدحجابی به یکی از مسایل مهم جامعه تبدیل شده است. این مساله موجب شد تا امام جمعه تهران و دیگر شهرها در خطبه های نماز جمعه بخشی از سخنان خود را به این مساله اختصاص دهند و در ادامه نیز نمازگزاران به راهپیمایی در حمایت از برخورد نیروی انتظامی با بدحجاب‌ها اقدام نمایند.

منطقی است که ماموریت نیروی انتظامی نیز وارد فاز جدیدی شده و در تابستان با توجه به زمینه‌های طبیعی برای سوء استفاده فرصت‌طلبان، اقدامات جدیدی را سامان دهند. هرچند به لطف تدبیر دست‌اندکاران بالاخص نیروهای خدمتگزار انتظامی، اجرا این طرح روز به روز کیفیت و ارتقاء پیدا کرده است، اما بنظر می‌رسد که حل معضل بدحجابی موضوع عمیقتری از برخورد با بدحجاب‌ها در قالب نیروی انتظامی باشد که باید ابعاد مختلف آن مورد توجه و شرح قرار گیرد.

 

تعریف حجاب و بی‌حجابی شاید اولین گام مهم در این مسیر باشد. به واقع نوع پوشش در عین آنکه در چارچوبی قابل تصور است، بی‌تاثیر از عرف و سلایق متغیر و متنوع نیست. انتظار آنکه همه یک نوع پوشش مشترک داشته باشند و یا یک نوع و مدل را بپسندند، کج اندیشی است که با خصوصیت تنوع گرایی آدمی در تعارض بوده و ما را در مسیر مقابله یا معضل بدحجابی یاری نخواهد کرد. به واقع آنچه مشترک است نه رنگ و مد و مدل، بلکه شاخصه‌های پوشش است. به واقع مبتنی بر شاخصه‌های پوشش صحیح که مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و عرفی - عقلانی است، برخی رنگ‌ها و مدل‌های پوششی در بیرون از دایره حجاب قرار می‌گیرند و همین‌ها هستند که مصداق تبرج و بدحجابی و بی‌حجابی خواهند بود. البته این دایره نباید آنقدر تنگ باشد که امکان انتخاب و تنوع‌ سلب گردد.

‌یکی از مسایل مهمی که در این زمینه این اقدام باید مورد توجه ویژه قرار گیرد مساله اطلاع رسانی صحیح و توجه به افکار عمومی است. به واقع نیروی انتظامی باید با ارائه توضیحات و از طریق صحبت با مردم، نگرانی‌هایی که توسط برخی روزنامه‌های زرد و رسانه‌های بیگانه القاء می‌شود را برطرف نماید. واقعیت آن است که اکثریت مردم در محل برخورد نیروی انتظامی و بدحجاب‌ها حضور ندارند و اذهان ایشان با شایعات و دروغ پراکنی‌هایی پر می‌شود که توسط رسانه‌ها مغرض شکل می‌گیرد و حکایت از نبود آزادی در خیابان‌ها دارد! این فضای دروغین با اطلاع رسانی صحیح و به خدمت گرفتن رسانه ملی و دیگر رسانه‌ها نظام قابل اصلاح است. به نحوی که اکثریت اجتماع که اتفاقا نگران سلامت اخلاقی جامعه و فرزندانشان هستند باید به بزرگترین حامی نیروی انتظامی بدل شوند. این مهم امکان پذیر است، همانطور که در طرح مبارزه با اراذل و اوباش شاهد حمایت مطلق مردم بودیم و فرصت طلبان نتوانستند آن را شاهد مثالی برای محدود نمودن آزادی افراد جامعه معرفی کنند.

باید مشخص گردد که مساله نیروهای انتظامی برخورد با جوانان و زنان جامعه نیست که برای انجام امور روزمره به خیابان آمده‌اند. مساله برخورد با افراد بیماری است که آگاهانه و با هدف تحریک دیگران و آلوده ساختن جوانان جامعه، پای در خیابان و میادین شهر می‌گذراند. لذا فرق است بین بیماری که در فکر آلوده ساختن دیگران است با دختر جوانی که خود نمی‌داند لباس و حجاب نامناسب او دور از شان جامعه اسلامی است و او نباید با این شمایل در محافل عمومی ظاهر شود. منطقی و شرعی است که چنین فردی را باید راهنمایی نمود و با شیوه‌ها و راهکارهایی مناسب که موجب آگاهی و پذیرش وی گردد. لذا نیروی انتظامی در مواجهه با این افراد جز نصیحت و توجیه و راهنمایی شیوه دیگری را به کار نخواهد بست، وظیفه‌ای که در آموزه‌های دینی ما تحت عنوان فریضه "امر به معروف و نهی از منکر" با اصول و آداب خاص خود در صدر وظایف شرعی تعریف شده است. به واقع این مساله تنها محدود به وظایف مامور نیروی انتظامی نیست، بلکه هدایت و راهنمایی دلسوزانه وظیفه شرعی هر شهروند مسلمان در جامعه دینی است که نباید از آن غفلت ورزد.

در همینجاست که مساله ارائه الگوی مناسب برای حضور در جامعه اسلامی و محافل عمومی مطرح می‌شود. بنظر می‌رسد این مساله روی دیگر سکه مواجهه با بدحجابی باشد. به هر حال تا نبود الگویی جایگزین و مناسب،‌ مقابله با بدحجابی، طرحی ناقص و ابتر خواهد بود. منطقی است که این الگو نیز باید دارای وی‍ژگی‌هایی باشد که مهمترین آن به‌روز بودن و مبتنی بر جذابیت و علائق طیف مخاطبین بودن است. باید توجه کرد که اگر مدل جایگزین فاقد حداقل جذابیت برای مخاطب باشد، نمی‌توان آن را موثر و مفید دانست. در این زمینه باید تمامی توان علمی، هنری و اقتصادی کشور به میدان کار آیند تا بتوان بر معضل مد و پوشش نامناسب بالاخص برای جوانان غلبه کرد. بدون توجه به این کار زیربنایی نباید انتظار معجزه از نیروهای انتظامی و طرح ارتقاء امنیت اجتماعی داشت! اقدامی که فصلی و موسمی بوده و بعد از مدتی به تعطیلی کشیده خواهد شد!

نکته بعدی آنکه نباید فراموش کنیم بدحجاب معلولی است که مبتنی بر نقش آفرینی علت‌هایی شکل گرفته است! که برای مقابله با آن باید علل را مهار و مدیریت کرد. مقابله همه جانبه با رسانه‌های بیگانه به عنوان مروجین اصلی اباحی‌گری، مدیریت کارگاه‌های تولید پوشاک نامناسب، جلوگیری از ورود لباس‌های مستهجن،‌ کنترل فروشگاه‌هایی که این لباسها را عرضه می‌کنند، و مواردی از این قبیل بخش مهمی از کار است که تاثیر بیشتری بر بی‌رونق کردن بدحجابی در جامعه خواهد داشت و هزینه کمتری نیز برای نظام به جای خواهد گذاشت. به عنوان نمونه باید پذیرفت که متاسفانه فیلم‌ها و سریال‌ها و برنامه‌های رسانه ملی امروز خود به تریبونی برای ارائه و عادی‌سازی پوشش‌های نادرستی تبدیل شده که با الگوی اسلامی حجاب در تعارض قرار داشته و در اولین گام برای مواردی اینچنینی باید چاره‌ای اندیشید!

سخن آخر آنکه لازمه موفقیت نظام اسلامی در مدیریت ساختن فضای پاک در سطح شهر و جامعه، تلاش و همکاری و تفاهم همه جانبه همه بخش‌های مختلف جامعه، هم در حوزه کلان تفکری و هم در حوزه سیاست‌ها و راهکارها است. بدون رسیدن به این وحدت عملا کارها به پیش نرفته و توان‌ها و فعالیت‌ها متقابلا خنثی شده و به هدر خواهد رفت.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی