سفارش تبلیغ
صبا ویژن







یک: «وحدت ملی»، «آشتی ملی»، «ائتلاف ملی»، «رفاه ملی» و… بعله! از قرار، مد این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، اسم دار شدن دولت های حضرات نامزد است. حکایت یانکی ها که برای هر بلای طبیعی شان، قبل از هر چیز، اسم می گذارند؛ طوفان کاترینا، سیل سندی! من واقعا نمی دانم این قبیل اسامی، صرف نظر از اینکه اغلب برای جامعه مسلمان ایرانی، یاوه و بی ربط اند، دقیقا به چه کار مهم دیگری می آیند؟! و آیا با اسم دار شدن دولت ها مشکلی هم حل می شود؟! اگر برای مردم کشورهایی از قبیل سوریه، به نوعی مصر و خیلی جاهای دیگر، آشتی/ وحدت/ ائتلاف/ یا هر چیز دیگر ملی، ضروری می نماید، ما اما نیاز به این نسخه پیچی ها نداریم. ملت ما هم با هم آشتی اند، هم ائتلاف دارند، هم وحدت. زیر سایه ولایت فقیه، من تعجب می کنم از نامزدهایی که این همه ملی ملی می کنند! آشتی ملی و چیزهایی از این دست، برای آن ملت هایی خوب است که فی الواقع «ملت» نیستند و تقسیم به چند گروه و قبیله شده اند. احزاب ما بعضا سر خودشان درد می کند، خودشان مشکل دارند، خودشان به اختلاف خورده اند، خودشان به بن بست رسیده اند، خودشان از جذب نیرو به معنای حرفه ای کلمه عاجزند، آن وقت، دستمال را به جای اینکه به سر دار و دسته خویش ببندند، بر سر ملت ما می بندند! من حقیقتا این قبیل اسامی را در درجه اول، توهین به ملت نستوه ایران می دانم. محرم و صفر ما، اربعین ما، راهپیمایی های ما، روز عرفه ما، لیالی قدر ما، حضور در صحنه ما، حتی انتخابات های ما، همه و همه حاکی از اتحاد اقوام ایرانی است. ایرانی چه لر باشد و چه کرد و چه عرب، چه شیعه باشد و چه سنی، چه ارمنی و چه تسلیم به هر آئین دیگری، خود، بی نیاز به این اسامی بی خود، و بی احتیاج به این نسخه پیچی های غیر ضرور، هر جا که لازم بوده، بهترین جلوه را از آنچه که در ادبیات سیاسی، «ملت» خوانده می شود، ارائه داده است. لذا همان به نامزدهای محترم به جای این قبیل شیرین کاری ها، چند کلام از برنامه های خود برای ملت بگویند. دیروز یکی از نامزدها در یکی از شهرها گفته بود؛ «برنامه مشخص من، توسعه متوازن سیاسی و اقتصادی است». به این اما «برنامه» نمی گویند، می گویند «شعار». برنامه یعنی: فی المثل نامزدی بگوید؛ برای افزایش ارزش پول ملی، ایده های نظری و راهکارهای عملیاتی اش چیست؟ نامزد انتخابات ریاست جمهوری از این حرف ها باید بزند، و الا آن شعارهایی که مردم از آنها خسته شده اند، نه شعارهای زنده انقلاب اسلامی، بلکه همین شعارهای متاسفانه مرسوم انتخاباتی روی مخ آحاد ملت است. من واقعا متوجه نمی شوم که چرا با وجود این همه رشد در شاخص های مختلف اقتصادی، و پس زدن زیبای تحریم های30 ساله دشمنان، ارزش پول ملی ایرانی باید اینقدر نازل باشد؟! چه خوب، نسخه برای این امراض ارائه کنند، کسانی که خود را در پروژه وحدت ملی، «طبیب سیاست» می خوانند! این «طبیب سیاست» را طرفداران دکتر ولایتی به ایشان چسبانده اند! من قطعا منکر نقش برجسته دکتر ولایتی در مقاطع مختلف انقلاب نیستم، اما کاش نامزدهای عزیز اندکی هواداران شان را توصیه به منع تملق و چاپلوسی کنند. یعنی چه طبیب سیاست؟! اگر همچین است، لابد آقای قالیباف هم «خلبان اقتصاد» است! و حال که چنین است، چرا خاتمی، «عروس سیاست» نباشد؟! و چرا آقای هاشمی، پدر این سیاست بی پدر و مادر نباشد؟! امر سیاست، علم پزشکی نیست که طبیب بخواهد. مرد عمل می خواهد و صداقت. درایت. کاردانی. در سیاست، نسخه را به «کار» می پیچند، نه «شعار».

دو: الحمدالله بعضی نامزدها وعده داده اند که در آینده نزدیک اگر نامزدی شان قطعی شد، مدیران و وزرای خود را پیشاپیش به مردم معرفی می کنند. این باز بهتر است از شیرین زبانی. منتهی به این شرط که فردای انتخابات اگر رئیس جمهور شدند، زیرش نزنند! به این شرط، چیز خوبی است که هر نامزدی، لااقل اعضای برجسته کابینه اش را به مردم معرفی کند تا مردم بدانند فلانی قرار است با چه تیمی، کلید قوه مجریه را دست بگیرد.

سه: حداقل از نامزدهای اصول گرا جای این گله محفوظ است که چرا از «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» هیچ نمی گویند؟! منهای بحث انتخابات و نامزدها، گمانم مجلس و دولت نیز، پیام سال را فراموش کرده باشند. مدت هاست در قوای مقننه و مجریه، حرف از همه چیز هست، الا حرف اصل کاری. در لا به لای همهمه های سیاسی و هیاهوهای تبلیغاتی، فکر کنم دارد قربانی می شود «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی». گاهی من باب این شعار اصیل، البته کارهای نیک خرد و کلان انجام می شود، اما فضا آنقدر شلوغ و سیاست زده است که «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» انگار گم شده! ما اهل رسانه خود در این مورد مقصریم! برنامه ای نداریم که سران قوا و دست اندرکاران، حتی المقدور از روی ریل «تولید ملی…» خارج نشوند! ما نیز تا آخر بهار داغیم! یک چیزهایی می نویسیم و یک کارهایی می کنیم، لیکن از من و ماست که سال هاست پیام های سال، برف زمستان را به خود نمی بیند و فراموش می شود.

چهار: من با دیگران کار ندارم، اما آقایان نامزدهای اصول گرا! به جای طبیب سیاست و خلبان اقتصاد و این حرف ها، گاهی در حد همان حرف، از «تولید ملی…» بگویید. لطفا اجازه ندهید وقتی 91 را در گوگل سرچ کردیم، تنها چیزی که نیاید، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» باشد.

از دست جوانانش، مردانش، مدیرانش، مریدانش، سربازانش… دل «پیر»، گاه هست که همچین می شکند.

جوان/ 28 آذر 1391



  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی