سفارش تبلیغ
صبا ویژن








نوجوانی خام را در نظر بگیرید که درحدود بیست سالگی ، پدر خود را از دست می دهد.

اینک تصور کنید که پدر این نوجوان خام،یکی از مؤثرترین افراد در سرنوشت یک کشور و انقلاب بوده است و البته آن پدر، خود یادگار بزرگمردی است که نه تنها تاریخ یک کشور و یک منطقه ، بلکه تاریخ کره زمین متأثر از قیام و حرکت او شده است و تمام حرکتها و انقلاب ها در کره خاکی  که بر علیه ظلم و ستم به وقوع می پیوندد،الهام گرفته از قیام آن بزرگمرد خواهد بود.

آری صحبت از خمینی کبیر است و مرحوم حاج احمد آقا و فرزند آن مرحوم .

موقعیت ممتاز امام در جامعه نیاز به گفتن و نوشتن ندارد و البته صیانت از این موقعیت ممتاز در جامعه پس از رحلت آن رهبر الهی ، بر عهده فردی قرار گرفت که  سالها تحت تعلیم آن امام قرار داشت،سالهای پیش از خرداد1342و همچنین هنگامه مبارزه با رژیم ستمشاهی را با اعماق وجود درک کرده بود،سختیهای دوران تبعید و گرفتاریهای مبارزه با ابتدائی ترین وسائل و ارتباط با اقشار گوناگون را در نزد امام آموخته بود.

پس از پیروزی انقلاب ، آن استقبال بی نظیر در تاریخ را دیده بود و البته تملق و چاپلوسی برخی را دیده بود که از این طریق و پس از پیروزی قصد داشتند خود را به امام نزدیک کنند درک کرده بود و البته رفتار امام با چاپلوسان را هم دیده بود.

او درک کرده بود زمانی که سازمان منافقین در ابتدای پیروزی انقلاب،شخص امام را برای ریاست جمهوری کاندید کرده بودند به دنبال چه اهداف پلیدی بودند و البته او درک کرده بود زمانی که بنی صدر ملعون پیشنهاد نخست وزیری ایشان را به امام دادند و با پاسخ دندان شکن امام مواجه شد که احمد در هیچیک از مناصب حکومتی مسئولیت نخواهد پذیرفت برای چه بود.

مرحوم حاج احمد آقا به واسطه اینکه امین و معتمد پدر بزرگوارشان بود و تا پایان زندگی حضرت امام و همچنین تا پایان زندگی خویش در راه اعتلای آرمانهای او حرکت کرده و ایستادگی کرده بود و لحظه ای در ولایت پذیری خویش تردید نکرد، لقب یادگار امام را از امت امام دریافت کرد و این لقب براستی زیبنده او بود.

مرحوم حاج احمد آقا اولین نفری بود که پس از رحلت حضرت امام در جلسه مجلس خبرگان رهبری،خاطره خود از جلسه ای که با حضور سران قوا در نزد امام برگزار شد و امام در آن جلسه حضرت آیت اله خامنه ای را مناسبترین فرد برای رهبری معرفی کرده بود را نقل کرد و این در حالی بود که خناسانی در همان زمان وسوسه دیگری را در پیش روی آن بزرگوار مطرح می کردند و البته کوچکترین تأثیری بر آن بزرگوار وارد نشد و این نتیجه تعلیماتی بود که نزد روح خدا دیده بود.

فرزند و یادگار امام راحل هیچگاه نه خود را مدعی برملت می دانستند و نه خود را وارث امام و حتی یادگار امام،ایشان چه در حیات امام و چه پس از آن خود را سرباز ولایت می دانستند و دراین راه از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نکردند.

روح بلند حاج آحمد آقا البته فراق پدر را تاب نیاورد و به سوی او پر کشید و فرزندان کوچک و نوجوانی از ایشان بجا ماند که تکلیف بسیار سنگینی بردوش آنها بود و البته جریانهای سیاسی خاصی نیز چشم طمع به آنها دوخته بودند.

فرزند ارشد ایشان،سید حسن (مصطفوی) در نوجوانی و ناپختگی،مسئولیتی سنگین بر دوشش افتاد.

حال این سؤال پیش می آید که اینک این نوجوان خام چه تکلیفی نسبت به جامعه دارد والبته جامعه نسبت به او؟

ابتدا قبول کنیم که جامعه نسبت به این نوجوان تکلیف خود را بدرستی انجام نداده است و متأسفانه تبعات و آثار این کار امروز به بدترین وجه ممکن بروز کرده است.

جریانهای سیاسی چشم طمع دوختند و هر یک با شگردهای خاص خود ایشان را مجذوب خویش ساختند و ایشان که تا این لحظه وزنه ای در قدرت به حساب نمی آمد،اینک در مراسم مختلف در صدر نشانده می شد و سخنرانی می کرد و ارائه رهنمود می کرد وراهکار نشان میداد و در حین بی تجربگی و خامی در دام گروههای مختلف سیاسی افتاد و شد آنچه شد.

به این سخن ایشان به عنوان شاهد مثال توجه کنید:

 آدم متاسف می شود وقتی می بیند از بال رحمت نظام یاد نمی شود و فقط و فقط بر روی جهات خشونت آمیزی تکیه می شود که مربوط به دوره و شرایط خاصی بوده است.

این جملات را ایشان در دیدار با مسئولین کمیته امداد و در انتقاد به برنامه شاخص گفته اند.

ایشان برخورد امام با ضد انقلاب و لیبرالها و منافقین و طرفداران اسلام آمریکائی را برخوردی از جنس خشونت آمیز میدانند.

ایشان هنوز امام را نشناخته اند و شاید هم اسلام را، و متوجه این ابتدائی ترین اصول نشده اند که در اسلام خشونت وجود ندارد و این رفتار امام نیز جنبه خشونت ندارد و مصداق آیه شریفه"اشداء علی الکفار و رحماء بینهم" است .

متأسفانه ایشان خود را از جمله خواص میدانند،بدون اینکه کوچکترین تعریفی از خواص را بدانند.

آیا ایشان سابقه مبارزاتی ویا سوابق سیاسی خاصی دارند و یا به واسطه نام حضرت امام ، باید ایشان را هم از خواص دانست؟

متأسفانه اشتباهات ایشان هر روز ابعاد جدیدی به خود می گیرد و البته باعث سقوط خود ایشان می شود و کوچکترین آسیبی به نظام وارد نخواهد شد ولی باید بدانیم که خود ما و البته جامعه و در رأس آن برخی سیاسیون فریبکار، در مورد ایشان ظلمی مرتکب شد و آن هم این است که قبل از اینکه ایشان به بلوغ سیاسی برسد،بسیاری نزد ایشان میرفتند و ایشان نیز ارشاد میفرمودند.

متأسفانه فاصله ای که بین ایشان و اعتقادات امت امام ایجاد شده است ،هروز بیشتر می شود و نگاه ایشان به جامعه از بالا به پائین است و چنان شأن و شخصیتی برای خود قائل شده است که هر روز به زوال و سقوط نزدیکتر می شود.

ایشان را نه در راهپیمائی های روز نهم دی دیدیم و نه در راهپیمائی بیست و دوم بهمن ماه که همه مردم و دوستداران نظام و امام و رهبری معظم در آن شرکت داشتند.

در همین حال هر روز خبرهائی از ایشان به گوش می رسد مبنی بر ملاقات ایشان با تفاله های معاند و مهره های بیگانگان،که به واسطه ایستادگی در مقابل نظام مقدس جمهوری اسلامی ،متهم شده و به زندان رفته اند.

هر چند که دیگر به ایشان امیدی نیست لیکن همچنان امیدواریم و البته در نومیدی بسی امید است.



  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی