ماهیت تکنولوژی، سینما و هنر از نگاه شهید آوینی
از آنجا که مواجه شدم با اعتراضات گسترده(!) در خصوص طولانی بودن مصاحبه ی پیشین با ماهنامه سینما رسانه، خلاصه ی مطالب را جهت رفاه حال مخاطبان محترم منتشر می کنم:
1. سرمنشأ تنازعات دقیقاً انقلاب اسلامی است و تعریفی که امامخمینی از دین ارائه میکند. اگر تعریف سنتی که از دین وجود داشت، امامخمینی هم همان تعریف را داشت، چرا باید انقلاب میکرد؟ ... اگر دین در حد تعریفی خصوصی و شخصی و نه چندان مؤثر در ساخت فضای اجتماعی و تمدنی است، نباید در دورهی شاه هم مشکلی میداشتیم. منازعه از تعریفی است که امام از دین ارائه میکند. دین بهعنوان مجموعهای از انگارههاست که مدعیست همهچیز تو را از جمله اقتصاد، فرهنگ، هنر و ... میتواند بسازد. انقلاب اسلامی آغاز این منازعه است، بهسبب ادعایی که دین و هویت اسلامی میکند. پس تو با تکتک اتفاقاتی که اطرافت هست مشکل داری. اول انقلاب، با ورزش مشکل داشتیم. مراجعه کنید به خاطرات مسئولان ورزشیمان. نمیدانستند باید لیگ داشته باشیم یا نه؟ ورزشگاهها را بعضی میگفتند که باید تعطیل کنید. اول انقلاب، دربارهی شئون مدرنیتهای که در کشور ما نهادینه شده است، نوعی سرگشتگی وجود داشت....اما همین سرگشتگی خیلی محترم است. معلوم است که بسیاری این منازعه را درک میکنند که با این شیوهی قانونگذاری، شیوهی محاکمه، شیوهی ورزش، رادیو و تلویزیون و سینما مشکل داریم. حالا، بعضیها سادهترین روش را انتخاب میکنند. سادهترین روش این است که به این چیزها فکر نکنیم، یعنی آنها را حذف کنیم. بگوییم تلویزیون نداشته باشید، رادیو نداشته باشید، ورزش نداشته باشید، سینما نداشته باشید و... که اشتباه است و این اصلاً تمدنسازی نیست. این در یک تمدن، پسزدن خود از حق زیست است. این انتخاب، انفعالیترین روشی است که شکل میگیرد.
نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]