سفارش تبلیغ
صبا ویژن







...مشکل از گیرنده ی شماست! 

راستش مانده ام که با مخاطبان متفاوت و متکثر وبلاگ چطور باید حرف بزنم. حرمت روابط مجازی حکم می کند که مطالب پر از ملاحظه و مراعات باشد، ولی آنوقت دیگر هیچ مطلب صریحی نمی توان نوشت. راه دومش اینکه دائم بعد از تحریر  بنویسم و نیات و انگیزه ها و مقصود اصلی را روشن کنم. این هم یک راهش است دیگر...
این چند نکته کوتاه بجای چند یادداشت و مقاله منتشر میشود. سرعت تحولات و کمبود وقت آخر عاقبتش همین کوتاه نویسی هاست. حالا این چند تا را داشته باشید:

1. هم بخاطر حساسیت ویژه شخصی ام به هنر های نمایشی، هم بخاطر گذراندن ده سال از جوانی ام در صدا وسیما و هم بخاطر عمق اثرگذاری این مدیوم در دورانی که در آن به سر می بریم، طبعا بسیاری از یادداشت هایم راجع به سینما و رسانه است و خواهد بود. هرجا لازم بوده تقدیری هم کرده ام هرچند تعریفی و تقدیری خیلی کم است و صد البته خود مدیران صدا و سیما به تقدیر از خود جدّ و جهد ویژه ای دارند! اما تذکر یک نکته ضروری است. شدت و حدّت انتقاداتم در همه شرایط رخ نمی دهد. چه بسیار که مجبور می شوم عندالضروره و پیش برخی عوام ماهواره پسند اندر فضایل صدا و سیمای خودمان سخنرانی کنم تا همراهی من در انتقاد از رسانه به اصطلاح ملّی آنها را در گرایش به ماهواره مصمم تر نکند. فکرش را بکنید... یکی مثل من دارد از سریال های تلویزیون و مراتب رعایت اخلاق و حرمت ها در آنها برای دیگران صحبت می کند! این بام و دو هوا را چاره ای نیست.

ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    بحمدالله هفته نامه "9 دی" بعد از سه ماه توقیف منتشر شد... این اولین یادداشتم در نخستین شماره از سری جدید: 

    واقعاً وضع اینقدر خراب است؟!
    چگونه جریان اصیل انقلاب به حاشیه می روند؟

    1. «وضع خراب است»؛ «مردم عوض شده اند»؛ «چیزی از انقلاب نمانده است»؛ «مردم از آرمان ها بریده اند»، این جملات و جملاتی شبیه به آنها را هر ازگاهی از زبان برخی شخصیت ها می شنویم. غالباً این جملات استدلالی درپی ندارد و حداکثر به دریافت حضوری اشخاص احاله می شود. شاید مهمترین زمینه ی تایید این احساس، نابسامانی در پوشش در اماکن عمومی و خیابان ها باشد. به عبارتی عمده ی استدلال بر «بدتر شدن اوضاع نسبت به قبل» از همین رویت و احساس عمومی نشأت می گیرد.

    2. مقام معظم رهبری در چند سخنرانی در موضع قضاوت درباره وضعیت فرهنگی و ارزشی کشور به خصوص جوانان و دانشجویان، با نگاهی امیدوارانه امروز را بهتر از گذشته دانسته اند و بر پایداری و وفاداری مردم به آرمان ها و حتی عمیقتر شدن این وفاداری تاکید کرده اند. به طور مثال: «این استقامت تحسین برانگیز از نسل قدیم به نسل کنونی منتقل شده است به گونه ای که جوانان پرنشاط و صادق دانشجو، که دوران پیروزی انقلاب و زمان امام خمینی(ره) را درک نکرده اند، در جلسه امروز همان آرمانها و مطالباتی را مطرح می کنند که نسل اول انقلاب به آن معتقد بوده است...احساسات جوانان امروز همان احساسات جوانان دوران انقلاب است اما عقلانیت شان بیشتر شده است و این مسئله بسیار با ارزش است.»(رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان- مرداد 1390)

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    یک اتفاق نه چندان مهم ولی جالب در تلویزیون

    دو شب پیش همان چند ثانیه ای که از نظرسنجی پیامکی برنامه "پارک ملت" به چشمم خورد، بهانه ای برای تماشای آن پیدا کردم. هرچند همان اول حدسم این بود که طراحان این اتفاق چندان درباره پیامدها و یا معنای واقعی این نظرسنجی نیاندیشیده اند و ظاهرا در مسیر همیشگی برنامه، برای مشارکت مخاطبان به آن متوسل شده اند.

    به هرحال این هم اتفاقی بود که برای امثال من جالب توجه است. مجری محترم برنامه همان ابتدا با ابروهای درهم رفته و لحنی متعجب از پخش نمودار ابتدایی نتایج نظرسنجی امتناع کرد و گفت نتایج جالب است ولی کمی صبر می کنیم شاید تغییر کند!

    کمی بعد معلوم شد علت این آشفتگی چه بود. "اخراجی‌ها" اول بود؛ با فاصله؛ و برخی فیلم های مدنظر که شب پیش در برنامه برای آنها تبلیغ شده بود -به‌ویژه جدایی نادر از سیمین- حتی در سه برگزیده اول هم نبود. این برای ژست بالا شهری و دیپلمات پسند این برنامه (و البته کل صدا و سیما) یک فاجعه به حساب می آمد.

    برای همین کاملاً قابل پیش بینی بود که برای تغییر نتایج آرا و یا رفع و رجوع این فاجعه رسانه ای فرصتی مهیا کنند، لذا نظرسنجی را تمدید کردند تا مجال توضیحات عجیب شب بعد فراهم شود. مجری محترم با پلاتوهای طولانی ضمن درخواست از مخاطبان برای دقت بیشتر در انتخاب‌شان(!) تلاش کرد دل شکسته جریان روشنفکری و دگراندیش سینما را به‌دست آورد؛ به‌ویژه در تسلای دل اصغرفرهادی جدّ و جهد بسیار کرد. مهمان محترم برنامه نیز به همین سیاق سعی کرد عدالت رسانه ای را حق فیلم های انتخاب نشده رعایت کند. او تاکید کرد که اگر به رأی مردم بی احترامی نمی شد، می گفت که اثر انتخاب شده ی مردم در ردیف برخی آثار فاخر دیگر نیست!

    القصه؛ "اخراجی‌ها" علی‌رغم تلاش های تلویزیون و البته دیگر ارگان ها نظیر سایت بالاترین، با فاصله‌ی زیادی منتخب نهایی این نظرسنجی بود. آژانس شیشه ای، نوستالژی 15 ساله‎ی هم نسلی های من، دوم شد. اما خوشحال کننده ترین بخش این اتفاق رسانه ای این بود که اثری از آثار متبخترانه، شبه روشنفکرانه و دختر- پسری در انتخاب مردم دیده نشد!

    در نهایت اینکه به نظرم تامل بر چند نکته برای باقی ماندن این اتفاق در حافظه فرهنگی و رسانه ای خود و دوستان، بی وجه نیست:

    1. سال هاست که وقتی گفته اند اثر فاخر، به ما سکانسی از جنس جدل های روان‌شناختی "هامون" را یادآوری کرده اند. اثر فاخر برای بالانشینان امر هنر و سینما، مساوی و مساوق با شبیه نبودن به مردم و نافهم بودن و در سطح نوعی خودارضایی ذهنی روشنفکرانه دانسته شده است. این یعنی اینکه مردم کوچه و بازار نه هنر را می فهمند و نه ارج می‌گذارند. آن روی سکه‌ی این ادعا، تحقیر عناصر ریشه دار فرهنگی و در رأس آنها دین‌داری است؛ اتفاقی که نشانه های آن بی رودربایستی در آثار سینمایی پس از انقلاب فراوان است.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

       برخورد شما در اینگونه موقعیتها چطور بود؟ گلایه نمیکردید؟

    من این گلایه را همیشه نسبت به مدیران ارشد سازمان مطرح کرده بودم که چرا وقتی این اتفاق این‌طوری می‌افتد، من را کمک نمی‌کنید که اثرگذاری‌ام را شدیدتر و عمیق‌تر بکنم؟ چرا به من کمک فکری نمی‌دهید؟ چرا راهبردهایتان را شفاف‌تر با من در میان نمی‌گذارید؟ چرا همیشه نظارت و کنترل و تأیید و نهی شما بعد از تولید پیام و بعد از اینکه پیام رفت در خانه‌های مردم، اتفاق می‌افتد؟ ولی همیشه این مسئله بوده است. همواره تلاش مدیران سازمان این بوده است که به جای مدیریت متن، حاشیه را مدیریت می‌کنند.

      یعنی؟

    می‌روند ببینند که مجلس می‌خواهد چه کار بکند. حالا با مجلس وارد گفت‌وگو شویم که این حرف را نزند یا بزند یا برویم مصاحبه کنیم در روزنامه‌ها که این برنامه می‌خواهد این را بگوید یا نگوید یا مصاحبه کنیم در تلویزیون که ما می‌خواهیم این کارها را بکنیم... خوب چرا نمی‌روند متن را مدیریت کنند؟ مدیران سازمان انتقادها را دور می‌زنند؛ به جای اینکه کاری بکنند که انتقادی تولید نشود، کاری می‌کنند که منتقدان حرف نزنند؛ یعنی مدیریت حاشیه‌ای. این‌ها همه مدیریت حاشیه است.

       منشأ آن کجاست؟

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    در دو سال اخیر مصاحبه زیاد کرده ام. غیر از گفتگو با حسین قدیانی که خودش یک کتاب شد و اتفاقا حسین در آخرین کتابش هم آنرا چاپ کرد این یکی از همه دقیقتر و مفصل تر است. علتش هم اینکه سه جوان حزب اللهی رسانه شناس جلوی من نشسته بودند و یکی در میان مراقب بودند که هیچ حرفی نگفته باقی نماند... ماهنام "سینما رسانه" یه دونه است! دقیقا به این معنا که تنها رسانه تخصصی سینما رسانه است که از موضع جبهه فرهنگی انقلاب اسلمی می بیند و مطالبه می کند... از همه مهمتر اینکه چند گام در نقد انقلابی صدا و سیما از من جلوتر و تند ترند! خودتان تا آخرش را بخوانید...

    صداوسیما ، مال ماست! 

    گــفـت وگـــــویــی صــریــح بـــا  وحــیــدیــامــیــن پــور

    ماهنامه سینما رسانه

    شهریور 90

    برای نوشتن لید مصاحبه متنی بهتر از معرفی خود وحید یامین‌پور از خودش پیدا نکردم. به‌جای تحمل فشار ذهنی و نوشتن متن دربار? آدمی که خودش بهتر از من خودش را می‌شناسد، توصیفات خودش را کپی می‌کنم و به تقلید از مجله‌های آن‌طرفی اسمش را می‌گذارم یک لید آوانگارد؛ شاید روزی هم در مطبوعات مرسوم شود که لید مصاحبه‌ها را خود مصاحبه‌شوندگان بنویسند، که اگر این‌طور شد مرا به ذکر فاتحه‌ای یاد کنید: «آن‌ها که بیشتر می‌شناسندم می‌دانند که «اهل» سیاست نیستم! ولی به آن مبتلا هستم. معتقدم سیاست «اهل» خودش را دارد و ما اهلیت آن‌را نداریم. سیاست عین زندگی امروز ماست. با تخیل و انتزاع هم کنار نمی‌رود... مگر خدایی ما را نجات دهد! کار تلویزیون را از سال 83 با گروه اجتماعی شبکه یک آغاز کردم. از سال 81 تا 85 بیش از ششصد برنام? زند? رادیویی را نوشتم و گویندگی کردم... از همه دلچسب‌تر «قرار شبانه» بود. اواخر سال 88 به‌خاطر تمرکز روی برنامه‌های تلویزیونی مثل «روبه فردا» و «دیروز امروز فردا» از هم? کارها استعفا دادم... و تدریس به عنوان مهمترین چشم? تولید فکر و انگیزه!»

      اگر موافقید از چیستی برنامة دیروز امروز فردا آغاز کنیم. قالب این برنامه را چطور تعریف میکنید؟

    برنامة گفت‌وگومحور شفاف که غالباً در فرهنگ رسانه‌ای به آن می‌گویند تاک‌شو یا هاردتاک؛ گفت‌وگویی سخت و داغ که چاشنی شفافیت در آن وجود دارد و فانتزی نیست.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   26   27   28   29   30   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی