سفارش تبلیغ
صبا ویژن







 
 

یک بام و دو هوا در دغدغه ی دین و فرهنگ!

 

«در عرصه‌ى فرهنگ، بنده به معناى واقعىِ کلمه، احساس نگرانى مى‌کنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه‌هایى است که آدمى به خاطر آن، گاهى ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند. من چنین دغدغه‌اى دارم»مقام معظم رهبری. 22/4/1373

سید عزت الله ضرغامی در مصاحبه با هفته نامه پنجره 27 مرداد 90:
«صدا و سیما باید الگوسازی کند... البته چادر حجاب برتر است و ما امروز در مورد بسیاری از نقش های نمایشی از چادر استفاده می کنیم که نسبت به گذشته بسیار افزایش یافته و به صورت یک فرهنگ درآمده است که پیش از این در صدا و سیما نبود. اما در کنار آن ترویج حجاب اسلامی متنوع را طبق وظیفه قانونی خود انجام می دهیم. حالا یک نفر سلیقه اش اینطور است که اگر یک روسری آبی ببیند خیال می کند که این اشکال دارد ولی نه هیچ اشکالی ندارد. برخی طرح های زیبای لباس و روسری و مقنعه کامل هیچ اشکالی ندارد و وظیفه ماست که این نوع را تبلیغ کنیم»

حالا شما مقایسه کنید اظهارات کسیکه دستش از همه جا و همه چیز کوتاه است و حتی یک فصلنامه هم به نامش نیست در یک مصاحبه با یک نشریه لایی یک روزنامه می گوید ما به حجاب اعتقاد داریم ولی رنگ سیاه چادر رنگ بدی است و ... با اظهارات رئیس عریض و طویل ترین رسانه و دستگاه تبلیغی کشور که تبلیغ روسری آبی و رنگ های متنوع لباس خانمها را وظیفه خود می داند.

هر وقت این نظر را می‌گوییم اضافه می‌کنیم که چادر حجاب پوشنده‌تری است. نمی‌خواهم بگویم که پوشش غیر چادر حجاب نیست؛ نه. اما شما وقتی از اوجی ترویج می‌کنید، می‌توانید مطمئن باشید که سطوح مختلفِ آن را در جامعه ترویج کرده‌اید.یعنی وقتی از چادر ترویج می‌کنید، اصل حجاب را به بهترین وجهی ترویج کرده‌اید. اگر چادر را از حجابی که باید ترویج کرد حذف کنید، مطمئناً بخشی از رعایت حجاب را از دایره‌ی ترویج خود خارج کرده‌اید. این دیگر برو برگرد ندارد و مطلبی روشن و منطقی است. لذا ما اصرار داریم و مقیّدیم که در رادیو و تلویزیون، حجابِ چادر ترویج شود. مقام معظم رهبری23/12/1373

ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    ژانر اضطراب مخصوص شب‌های ماه مبارک رمضان!
    بهرامیان در ساعت شنی، آل و اینک «سقوط یک فرشته»

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    نمایی را تصور کنید که مادر و دختری تنها در نیمه های شب و در یک باغ وسیع و دلهره آور با اضطراب به صداهای مشکوک اطراف گوش سپرده اند و در همین لحظه مخاطب در پس تصویر، نمایی فلو از شبح یک مرد را می بیند، پیاپی درها به هم می خورد و ضرباهنگ تند موسیقی وحشت و جیغ زنان درهم می آمیزد... این تنها یک سکانس از سریال "سقوط یک فرشته" است که هر شب برای روزه داران از شبکه یک پخش می شود.

    ژانر وحشت در سینما و تلویزیون ایران سابقه زیادی ندارد. شاید برجسته‌ترین نمونه‌های آن را بتوان فیلم "خوابگاه دختران" به کارگردانی محمدحسین لطیفی و "پارک وی" به کارگردانی فریدون جیرانی دانست. در این میان شاید تنها کسی که می توان او را کارگردان این ژانر دانست، بهرام بهرامیان باشد.

    هرچند در ایران به علت محدودیت هایی که در تصویر سازی از صحنه های خشن وجود دارد -و به نظر من باید هم وجود داشته باشد- امکان ساخت یک اثر در ژانر وحشت به معنای سینمایی آن وجود ندارد. بنابراین دقیق تر آن است که به‌جای آن از ژانر اضطراب (Genre anxiety) استفاده کنیم.

    بهرامیان بیش از همه با سریال "ساعت شنی" به شهرت رسید؛ سریالی که بلافاصله پس از پخش نخستین قسمت های آن از شبکه یک سیما، با واکنش های وسیع رسانه ها مواجه شد. به‌ویژه آن‌هایی که دغدغه های جدی تری نسبت به پیام اخلاقی و خانواده محور رسانه داشتند، این سریال را نوعی هنجارشکنی بی‌سابقه در تلویزیون جمهوری اسلامی ارزیابی کردند. زنان خیابانی، فاحشگی، فرار دختران، ظلم به زن، نزاع های خانوادگی، سقط جنین، خیانت همسران و اعتیاد همه مضامین روایت شده در این سریال بودند.

    در واقع می توان "ساعت شنی" را نخستین مجموعه تلویزیونی در ژانر اضطراب دانست. به‌طور مثال تعلیق های نامتعارف (نظیر مراجعه یک زن جوان برای کورتاژ)، لوکیشن های کمتر دیده شده (نظیر خرابه های دهشتناک حاشیه شهر) و رفتار، الفاظ و تعابیر غیر عادی زنانه (نظیر شخصیت پردازی نسرین مقانلو در نقش مینا راضی به عنوان یک زن خیابانی) برخی از ابعاد فراوری اضطراب در این سریال بودند.

    پس از اعتراض نیروی انتظامی به سیما، شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما نیز در نامه ای به شدت از پخش این مجموعه انتقاد کرده و آن را نوعی "پرده دری" و "رعایت نکردن عفت عمومی" دانست. حسین مظفر رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما در این نامه تاکید کرده بود: «سریال "ساعت شنی" که با موضوع آسیب های اجتماعی ، تولید و پخش می شود، دارای بد آموزی و تأثیر نامطلوب در خانواده ها و به‌ویژه افراد کم سن و سال است.»

    سرانجام ضرغامی علی‌رغم حمایت پیشین خود از این سریال، به ناچار بخش های زیادی از قسمت‌های پایانی آن را حذف کرد و دست آخر این مجموعه در شکلی نامتعادل به پایان رسید.

    بهرامیان پس از "ساعت شنی" این‌بار فیلمی سینمایی را در ژانر اضطراب به روی پرده سینماها فرستاد. فیلم "آل" در سال 88 نیز حرف و حدیث هایی را در مورد چیستی ژانر وحشت در سینمای ایران به راه انداخت. هراس و دلهره در فیلم آل با مانور بهرامیان بر پدیده توهم و کابوس شکل می‌گیرد. در واقع، اضطراب بهانه بهرامیان است برای متفاوت بودن و جذابیت. در این فیلم به گفته تهیه کننده‌اش فاصله بین کابوس و واقعیت در هم آمیخته می‌شود تا مخاطب فضای متفاوتی را تجربه کند.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    رسانه، بنیاد گرایی مسیحی و بحران هویت در غرب

    گفتگو با وحید یامین پور

    هفته نامه مثلث

    1.      بهتره گفتگو را با تعریف اصطلاح بنیادگرایی و ریشه شناسی این مفهوم شروع کنیم. شما قائل به چه تعریفی از بنیادگرایی هستید؟

    تعبیر بنیاد گرایی بیشتر با رویکردی تحقیر آمیز و برای تعریف نحله و شیوه جدیدی از بارگشت به اصول دینی در ادبیات سیاسی جهان وارد شد. بطور روشن نیز با پسوند و صفت اسلامی در ادبیات سیاسی و رسانه ای جهان غرب رایج گشت. حقیقت این است که در رایج شدن و رشد استفاده از این مفهوم، نقش انقلاب اسلامی را نباید نادیده گرفت. انقلاب اسلامی مفهیمی را وارد ادبیات سیاسی رایج جهان کرد که تا پیش از ان سابقه و ما به ازایی نداشته است. به عنوان مثال حضرت امام (ره) از واژگانی چون استکبار، مستضعفین و ... استفاده می کرد که ما به ازایی در ادبیات رایج سیاسی دنیا نداشتند و ادبیات سیاسی کلاسیک اینها را فهم نمی کرد، ولی این مفاهیم به همان اندازه که برای دنیای غرب نااشنا و نامفهوم بود، در فرهنگ اسلامی، ما به ازای روشن دینی داشت. بتدریج وقتی این واژگان تکرار شدند یک مجموعه ای از مفاهیم را ایجاد کردند که با خود روح و معنای واحدی را منتقل می کرد. ما در فضای گفتمان انقلاب اسلامی از آن با عنوان «بیداری اسلامی» یا «جنبش های بیداری اسلامی» یاد می کردیم ولی ما به ازای امریکایی این مفهوم «بنیاد گرایی اسلامی» بود. آنها همین هاله تشکیل شده از مفاهیم اصیل اسلامی را برای تحقیر ذیل واژگانی چون رادیکالیسم و بنیاد گرایی اسلامی تعبیر می کردند. چرا که در ادبیات رایج و سیاسی کلاسیک غرب و با توجه به سابقه بنیاد گرایی در مسیحیت، مفهوم بنیاد گرایی با تندروی و رادیکالیسم همراه بوده است که مفهومی غیر قابل گفتگو و غیر منطقی نمایانده می شد. اما در دهه 90 میلادی بنیادگرایی شکل پیچیده تری به خود گرفت. نمونه هایی از بنیاد گرایی در ادبیات سیاسی وارد شد که ارتباطی با فضای اسلامی نداشت. ضمن آنکه ما جریان های متقلبانه ای از اسلام گرایی را در این دهه شاهد هستیم ، نظیر طالبانیسم و القاعده.

    2.      شما به مفهوم بنیاد گرایی در اسلام و به عبارتی بنیادگرایی اسلامی پرداختید و بدرستی اشاره نمودید که در دهه های 70 و 80 میلادی، این مفهوم برای اطلاق به کلیت جریان های اسلامی در غرب بکار می رفت. ولی بسیاری از اسلام شناسان غربی ، مانند اسپوزیتو از بکار بردن این واژه (بنیاد گرایی) در مورد اسلام اکراه دارند و معتقدند که اصطلاح بنیاد گرایی آمیخته با مسیحیت است و در فرهنگ تاریخی و تمدنی مسیحیت ایجاد و رشد یافته است و به عبارتی سابقه ای غربی دارد نه شرقی. نظر شما در این ارتباط چیست؟

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]


    یادداشت وارده:

    یا هنرمندانه پاسخ دهید یا آتش بس یک طرف کنید!

    مطلب زیر یادداشت یکی از دوستان است درباره غائله ی اخیر؛ رفیق شفیق و بصیر ما البته بدلایلی شخصا از انتشارش با نام پرهیز کرده است اما رخصت انتشارش را به «کیستی ما» داده است. از همه دوستان ملتمسانه می خواهم این یادداشت را با دقت بخوانند و اگر جوابی دارند ارائه دهند.

    چند ماه آغازین سال جهاد اقتصادی در فضای رسانه ای و سیاسی مطبوعاتی کشور مسئله ای با عنوان جریان انحرافی پررنگ تر و پرحجم تر از دیگر عناوین مطرح شد. پس از آن بحث وزرا و ادغام وزارت خانه های کلیدی و حساس دولت، مدتی معطل ماند. بسآمد بالای موضوعات فرعی و غیر اصیل در این مدت هم باعث دلزدگی شده بود و هم اینکه حقیقتا شوری آش، آشپزهای این طعام را نیز صدا درآورده بود. اما طرفه آن که همین «نپرداختن به موضوعات اصیل» «حفظ وحدت» و «لزوم عدم توجه به عناوین بدون اولویت» نیز تبدیل به یک مشاعره و تکرار باسمه ای شد که به سرنوشت ملال آور مسئله قبلی دچار شد.
    دسته بندی های سیاسی در کشور پررنگ تر و شفاف تر از آنی است که هر ماست فروشی به راحتی بتواند ادعای شیرینی ماست خود را بکند و بر ناظران بصیر این صحنه دوغ و دوشاب فرصت طلبی جناحی بر دلسوزی انقلابی معلوم نباشد. حتی در میان برخی مخلصان به انقلاب و ا سلام نیز متأسفانه برخی عجله ها و یا خوش مغزی ها برای اظهار « من از قبل می گفتم» ها باعث شد رعایت مصالح و اصول انقلاب زیر پا گذاشته شود.
    به همین مناسبت، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سیزده هم تیر ماه نسبت به این وضعیت ابراز نظر می فرمایند و خواست? قدیمی و بحق خود را به صورت گذرا مطرح می کنند که کلیت حرکت کشور و انقلاب نباید معطل یک مسئله پیش پاافتاده شود: « یکى از چیزهائى هم که حالا در عرصه و در میدان لازم است به آن توجه کنیم، این است که: مراقب باشیم دستگاه‌هاى انقلاب سرشان گرمِ کارهاى غیرمفید و احیاناً مضر در این حرکت پیشرونده نشود، که یکى از اینها، همین مسئله‌ى اختلافات است، که من اگر روى اینها تکیه میکنم، به خاطر این است. یک وقت هست که یک جریانى در مقابل انقلاب مى‌آید قد علم میکند به قصد کوبیدن انقلاب، خب، وظیفه‌ى هر کسى است که دفاع کند.»
    ایشان برای فرق بین خطر اصلی و دل نگرانی های کمتر اولویت دار مشخص شود، مثال می زند: «کمااینکه در سال 88 دیدید این کار اتفاق افتاد. یک وقت این است قضیه، یک وقت نه، قضیه، قضیه‌ى ایستادگى در مقابل یک حرکت براندازانه و اینچنین نیست؛ اختلاف نظر، اختلاف سلیقه، اختلاف عقیده احیاناً است. اینها را بایستى هرچه ممکن است فرو کاست. اینجور چیزها را هرچه ممکن است باید کم کرد. مشتعل کردن این اختلاف نظرها مضر است.»
    البته این نوع موضع گیری حضرت آقا در قبال کج تابی های احمدی نژاد و نزدیکان ایشان جدید نیست. در ماجرای «دوستی با مردم اسرائیل»، در بحث «کنار زدن معاون اول پیشنهادی رئیس جمهور» و بالاتر حتی در اتفاق عجیب تغییر وزیر اطلاعات ایشان همین سعی در فروکاستن مسئله به یک اختلاف نظر و تخفیف اهمیت ماجرا اقدام کردند.
    اما متاسفانه همان کسی که مصداق و هدف این شفقت ها و معاضدت ها قرار گرفت، در اظهارات عجیبی نسبت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دقیقا فردای همین سخنان کریمانه، باز فضای رسانه ای را به شکل حمله انبوه و آتش باری سنگین مشتعل کرد. هر چند این فضا به لطف همان سخنان به سرعت خاموش شد.
    حدود یک ماه از این قصه نگذشته است که دوباره دسته گل جدیدی وارد بازار سیاست کشور شده است. روز شنبه روزنامه ایران ویژه نامه ای برای موضوع حجاب منتشر کرده است و در آن دیدگاه گل منگلی درباره حجاب را تجمیع کرده است و از کم لطفی و طعن بر حجاب رسمی را هم کم نگذاشته است. به همین مناسبت فرصت طلبان سیاسی به همراه برخی دلسوزان عجول و متأسفانه فراموش کار دوباره دست به کار شده اند تا زمین و زمان را به دو بخش تقسیم کنند، موافقان ویژه نامه و مخالفان ویژه نامه.
    با ماهی گیران و بوقلمون های سیاسی سخن از انصاف و عدالت و حق گفتن آب در هاون کوبیدن است. عجیب دوستان انقلاب و دلسوزان هستند که باز همان راه غلط قبل را در پیش گرفته اند اما این بار زرنگی کرده هوشیار شده اند که این عملیات فریب جریان انحرافی است. الله اکبر! اگر شما که به حق متفطن به این معنا هستید پس چرا باز همان روش قبلی را در پیش گرفته اید؟ کدام روش قبلی؟
    همان روشی که در آن یک حرف غلط به جای اینکه پاسخ داده شود، تکرار می شود، گوینده آن ملکوک و هتک می شود بدون اینکه به درستی حرف غلط او نقد شود. روشی که در آن برخی ملاحظات انتخاباتی و دلبستگی های «من در آوردی» بر اخلاق و مصالح اصلی کشور پا می نهدو با گرفتن اظهار نظر و بیانیه و مصاحبه و تولید خبر و تحلیل به صورت پرحجم یک بمباران رسانه ای بسیار گسترده بر رقیب می کند. اما این دفعه خوش دلانه معتقد است که دست دزد را خوانده است که از همین دیوار می خواهد کالای وحدت و ثبات فضای سیاسی کشور را بدزدد.
    برای ناظران جزیی سیاسی مثل نگارنده خسته کننده است از یک سوراخ به تعداد انگشتان دست گزیده شویم و متجرب نشویم و برای ناصح امین چقدر صبر لازم است که فرزندانش توصیه هایی به این شفافی را به چه سرعتی فراموش می کنند، همان دیدار فرماندهان سپاه، سیزده تیر نود: « یک مسئله این است که اگر یک کسى یک حرف غلطى زد، آیا کسى باید به او جواب بدهد یا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شیوه‌ى خودش را دارد، راه خودش را دارد، کار خاص خودش است. یک وقت هست که حالا که کسى یک حرف غلطى زد، ما بیائیم مثلاً صدجا این حرف غلط را تابلو کنیم، شعار کنیم که آقا، فلانى این حرف غلط را زد، تا همه بدانند. این است که اشتباه است، خطاست. من با حرکت روشنگرانه از سوى هر کسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، بلکه علاقه‌مندم و معتقدم به مسئله‌ى تبیین. یعنى اصلاً جزو راهبردهاى اساسى کار ما از اول، مسئله‌ى تبیین بوده است. تبیین لازم است؛ اما این معنایش این نیست که ما به اختلافات درونى، هى دامن بزنیم. مراقب باشید.»
    اسف بار تر فاصله این بوالهوسی نامیمون، از سخنان مهم رهبر معظم انقلاب است که یک هفته قبل در دیدار اخیر ماه رمضانی مسئولان در باب نقاط اولویت در ضعفها و قوت ها زده شده است. فرمایشات راهبردی ای که در آن وضعیت جبهه حق در داخل  و خارج، در ایران و جهان اسلام ارزیابی، هدف گزاری و آینده آن به صورت علمیاتی بررسی شد.
    جریانی سیاسی موسوم به انحرافی به زعم منتقدانش بنای خود را بر « بدنامی بهتر از گمنامی» و « باز کردن جا در دل ضدانقلاب» گذاشته است. بنابر فرمایش کارشناسان راهبردی مواجهه با این جریان، استراتژیست های جریان منحرف به دنبال ایجاد شکاف و خط کشی و تفرقه بین هواداران اصولگرایی و رویکردهای انقلابی در نظام هستند. اما چه خوب است که همین صاحب نظران از رسانه های منتسب به خود سوال کنند حرکت نعل به نعل در همان مسیر مد نظر از چه گونه ای از هوشیاری و ظرافت و ذکاوت برخوردار است؟

    نقل است که یکی از سیاسیون فعلی که قبلا سابقه نظامی داشته از سوی رهبری مورد خطاب و گلایه قرار می گیرند، که چرا در رفتار رسانه های منتسب به خود رعایت مصالح را نمی کنند؟ وی مدعی می شود که رقیب رعایت نمی کند ما هم مجبور به پاسخ می شویم! حضرت آقا آنجا به ایشان می گویند، آقای فلانی شما نظامی هستید، می دانید آتش بس یک طرف چیست، لطفا آتش بس یک طرفه کنید!
    صحت و سقم این حکایت افواهی سیاسی هر چه باشد، پیشنهادی است خدمت دوستان دلسوز انقلاب و ولایت که اگر هنرمندی و ظرافت در برخورد با فتنه های پیش پافتاده و پیچیدگی های سیاسی را ندارید، دندان به جگر بگذارید و آتش بس یک طرفه کنید!


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
    مرا متهم کنید!
    یک برخورد بد با یک نشریه بدتر
    دیروز صبح بیدار شده و نشده، پیامکهایی با مضمون های مشابه از سوی سایتهای خبری بدستم رسید در محکوم کردن ویژه نامه ای بنام «خاتون» که گفته بودند منتسب به جریان انحرافی است. حرفهایی از قول علی اکبر جوانفکر و مهدی کلهر در پیامکها آمده بود که سکر و خواب آلودگی ماه رمضان را از سرم پراند. بعد تر هم رفقا زنگ زدند و نخوانده از من خواستند که در رد و نقد آن یادداشت و مقاله بنویسم.

    ویژه نامه را خریدم؛ مطالب اعم از یادداشت ها، گزارش ها و مصاحبه ها آنگونه است که در زیر می آید:

    آغوش والدین، نوشته دکتر فریده خلج آبادی فراهانی
    مصاحبه خواندنی با آیت الله حائری شیرازی
    مقاله مریم ارشدی در عظمت حضرت زهرا (س)
    تلخیص مقالات مکتب اسلام با عنوان اخلاق جنسی از آزادی تا لذت، با تلاش عاطفه یزدانی
    مصاحبه های علمی آقایان فیاض و قائم مقامی
    مصاحبه حجت الاسلام حاج ابوالقاسم در حول و حوش مفاهیم عرفانی و قرآنی
    مصاحبه خانواده محور بهمن شریف زاده
    گزارش خواندنی با عنوان چرا با حجاب شدم؟ از روی آوردن سرخوردگان فرهنگ غرب به حجاب اسلامی
    یادداشت فائزه نوروزی با عنوان علم حاکمیت خداوند بر زمین در دفاع از حجاب اسلامی در برابر فمینسم
    یادداشت فلسفی غرب ستیزانه اکبر جباری
    نقد مدگرایی در یادداشت نگار طاهری با عنوان مانتوهای تابستانی و مدهایی برای دیده شدن
    گزارش کامل و بی سابقه درباره مروه شربینی شهیده حجاب
    یادداشت «دژی برای حیا» در تبیبن اسلامی مفهوم حیا نوشته اعظم بهرامی
    گزارش هشت سخنرانی رحیم پور ازغدی درباره حجاب که برای اولین بار اتفاق می افتد
    زندگی نامه اسماء بنت عمیس به عنوان زن برتر اسلامی
    نقد بنیادی فمینیسم در مصاحبه با شهریار زرشناس
    خلاصه چند سخنرانی حجت الاسلام قاسمیان در تحلیل قرآنی پدیده زوجیت
    یدداشت وبلاگی جالب «چادر، قانون و اجبار» نوشته ریحانه ذوالفقاری که بدرستی نکته ای مبتلابه را گوشزد میکند و آنهم توهین به چادر در استفاده های نابجا مانند دادگاههاست. او در آخر مینویسد: «باید در قوانین تجدید نظر شود که کجا باید چادر اجباری باشد چرا که چادر نماد مبارزه و اسلام خمینی است و ارزشمند است و...»
    سیره اهل بیت در برخورد با خانواده در مصاحبه با حجت الاسلام فضلعلی
    یادداشت حزب اللهی دوست خوبم حمیدغریب رضا با عنوان «زن ایرانی مادر معنوی تمدن اسلامی-ایرانی»
    یادداشتی خواندنی از مرحوم عین صاد(علی صفایی) درباره لباس برتر
    تبار شناسی پوشش در مقاله سید عباس صالحی
    و... اینها فقط صد و سی صفحه اول این ویژه نامه است. نام ها آشناست. علی الاغلب حزب اللهی و متعلق به گفتمان انقلاب اند.
    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   26   27   28   29   30   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی