سفارش تبلیغ
صبا ویژن







حوادث رسانه ای ماههای اخیر که متاسفانه جراحت معنوی آن بر روح وروان جامعه عمیق بود سوالاتی را در ذهن به وجود می آورد اگر از دوستان طلبه این یاداشت را میبینند خواهش میکنم روی پاسخ های آن کار کرده واگر به بزرگان حوزه دسترسی دارند ما را از ارشادات خود محروم نکنند:
1-آیا در اسلام شیطان به عنوان هویتی مستقل شناخته میشود چون آنچه حقیر از فرمایشات بزرگان دین استنباط کرده بودم این بود که شیطان یکی از فرشتگان الهی بوده وعدم سجود اوبه مخلوق جدید خدا یعنی انسان  که کالبدی خاکی داشت موجب راندن او از درگاه الهی گردیدبر اساس این دیدگاه اسلامی شیطان نیز مخلوق خدای سبحان است و وجود او به اراده الهی برای آزمایش انسان در سیر حیات از تولد تا ممات است ولذا با اراده الهی در هر زمان که اراده کند حیاتش منقطع خواهد شددر این چند ماه اخیر اینطور فهمیدیم که شیطان هویتی است که میتواند به انسانها قدرت های استثنایی بدهد
سوال من از دوستان این است که آیا اصولا بر اساس منابع فقهی و روایات معتبر اسلامی شیطان واجد چنین قدرتی هست  چون
تا حالا استنباطمان این بود که ابزار شیطان وسوسه است و لاغیر
2-ترس از شیطان به عنوان هویت مستقل ویژه منحرف شدگان از آیین مسیحیت است چنانکه آنان را ترسایان میگفتند وهمواره ازبیم شیطان به عنوان هویت مستقل صلیب حمل میکردندوبرتری اسلام نسبت به مسیحیت انحرافی همین است که با آموزه هایی که تا قبل از حوادث چند ماه اخیروتا به امروز برای حقیر و شاید سایر دوستان معتبر بود 
3-در حوادث اخیر گفته شد فردی با اهانت به قرآن کریم نیروی شیطانی یافته است سوال من این است که آیا ذات رحمان که خود فرموده قرآن را حفظ میکند با توجه به سیطره اش بر شیطان رجیم چنین اجازه را به او میدهد که قرآن را ابزار فعل شیطانی خود سازدو آیا طرح این مطلب اهانت به قرآن کریم وزمینه ای را فراهم نمی آورد تا فرصت طلبان سایر ادیان که به قرآن کریم اعتقاد ندارند از این سخنان سواستفاده کرده وبرای دست یابی به نیروی شیطانی به قرآن اهانت کنند؟

4--اعتقاد حقیر این است که فرد یاد شده واجد هیچ نیرویی نیست واحتمالا کسانی قصد داشته اند با ارتباط دادن نیرویی خاص به فرد یادشده اغراض سیاسی و اقتصادی خود را از زبان وی به دیگران منتقل کنند ودیگرانی نیز قصد دارند از زبان وی حرف هایی را درآینده در جامعه منتشروباعث التهاب در کشورشوند

5-حکم شرعی مجازات برای صاحبان رسانه که بنا بر بند3به قرآن کریم اهانت کردندچه میباشد؟وآیا مومنین خود وظیفه ای برای مجازات آنها دارند؟

 

این سوالات را دوستان برای پاسخ به دفتر مراجع بزرگوار ارسال وپاسخ آن را برای انتشار در این وبلاگ برای حقیر ارسال ویا در وبلاگ ها وسایت های خود منتشر نمایند-از همه وبلاگ نویسان ارزشی ودوستان وبلاگ نویس استدعا دارم اسامی سایت ها و وبلاگ ها و افرادی را که در چند ماه اخیر باعث انتشار این مطالب در عرصه رسانه شدند به نحو مقتضی برای حقیر ارسال وسوابق رسانه ای آنها را مرور کنند
تا اوچه خواهد...
والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    دل تنگ از این عمارها
    ابوذرها راآرزوست
    خیلی ها معتقدند کاراکتری که مرحوم شریعتی از ابوذر ارایه داد اغراق آمیز وفانتزی است
      اما نمی دانم چرا یک دفعه دل تنگ کتاب ابوذر شدم
    درمیان کتاب های قدیمی نبود
    دوست دارم ازروی همان چاپ های قدیمی آثار شریعتی که ورق های آن از شدت دست به دست شدن چرک و ژولیده شده بود
    دوباره بخوانمش!
    فکر کنم در جایی از کتاب نوشته بود:
    ابوذرتنها زندگی میکند-تنهامیمیردوتنهامحشور میشود
    یک عده تند تند به خودشان درجه میدهند و افسر جنگ نرم شده اند
    فکر کرده اند حلیم خیرات میکنند
    وقتی سوابق رسانه ای وتولیدات فکریشان را بررسی میکنیم جز یکی دو نفرشان حرفی برای گفتن ندارند
    این چه عمار و افسر جنگی است که با هر شبیخون وتهاجم رسانه ایی سنگر را رها کرده وخودش به دنبال موج رسانه میدود؟
    این چه عماری است که نهیب این عمار نشنیده از رهبر سبقت گرفته وندای این عمارهای جعلی را هزاران بار لبیک میگوید؟
    این چه افسری است که با وجود فرمانده حاضر و در صحنه بدون اشاره و فرمان همه تیر هایش را شلیک میکند؟
    این چه افسری است که خودش به خودش درجه میدهد؟

    این چه عماری است که بیرق پابرهنگان کوفه را در سپاه علی میشکندو آنان را دل شکسته و نا امیدبه سوی اردوگاه
     صاحبان کاخهای انباشته از حرام هدایت میکند؟
    این چه عماری است که قریش را بر غیر قریش و سابقون را بر غیر سابقون در ترنم خوش عدالت علی برتری میدهد
    ؟
    این چه عماری است که خود را میزان حق و باطل میداند؟
    این چه عماری است که زبان روشن و بیان فصیح علی زمانه را نمیفهمد؟
    این چه عماری است که فقط در پی افزودن بر لشکریان خوارج وجمل است؟

    این چه عماری است که پیمان های برادری را گسسته میخواهد؟
    این چه عماری است که در مورد لشگر جنیان داستان سرایی میکند؟
    این چه عماری است که عرق خجلت دوستان نجیب را در برابر شادی و عربده مستانه دشمنان در میآورد؟
    این چه عماری است که مالک ها را دست بسته سوار بر اشتر جهالت خود کرده تحقیر شده وشکسته در برابر لشگر روم و شام و خوارج و جمل رها میکنند؟
    این چه عماری است که فقط نگران و دل مشغول مناصب اهل غنیمت است؟

    باید دوباره جستجو کنم شاید در انباری قدیمی خانه پدری ویا کنج خلوت شاهنشین قدیمی آنجاکتاب خاک گرفته ابوذر را بیابم تا مرحم روح آزار دیده ام از عمار های زمانه باشد

    تا او چه خواهد...
    والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    بعد از انتشار مطلب زیر در تاریخ 90/4/18

    در این وبلاگ :

    حرکت بعدی مافیا ی ثروت وقدرت با کدام مهره است؟

    امروز مصاحبه آقای بهشتیان با فارس که در خصوص مافیای نفت است را خواندم:

    http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=9004203800

    http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=9004200442

    چون هیچگونه هماهنگی بین حقیر وخبرگزاری فارس و آقای بهشتیان در انتشار این مطالب وجود ندارد وبعید میدانم آقای بهشتیان مطلب وبلاگ حقیر را مطالعه کرده باشد حقیقتا از این شباهت مطالب شگفت زده شدم

    آقای بهشتیان از مدیران باسابقه نفت است

    درواقع این مصاحبه گویای آن است که دو فرد جدا از هم و بدون اطلاع از هم در یک سیستم به مطلب تجربی واحدی رسیده اندوهمین امر میتواند دلیل محکمی بر اثبات موضوع باشد

    تعریف عمل گرایانه ایشان از مافیا و فراماسونری نیز جالب است

    تا او چه خواهد...

    والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    روحانیت وخطر بزرگ پیش رو
    روحانیت در ایران در مقاطعی خاص و سرنوشت ساز مدافع ارزش های اصیل اسلام و مامنی در برابر قلدران زمانه گردیده است مشخصه اصلی روحانیت در ایران به ویژه در حیات سیاسی و اجتماعی معاصرش که تقریبا حرکت آن با سید جمال الدین اسد آبادی ومیرزای شیرازی
    آغاز و با روحانیون درگیر در قضیه مشروطه تداوم ونهایت امر با فعالیت های مستمر سیاسی و  اجتماعی میرزای جنگلی و مدرس وکاشانی و نواب صفوی و آیت الله بروجردی دستاوردهای خود را به صورت گنجینه ای بی بدیل از حدود یک قرن فعالیت مستمر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به عنوان سنگ بنای حرکت امام راحل عظیم الشان در سال 42 میگردد
    سرمایه ای که برای اثبات حقانیت خود شیخ فضل الله را بر چوبه دار داشت ونواب را در جوخه تیرباران ومدرسی داشت که شاید بیش از دیگران الهام بخش پیرو مراد جماران نشینمان بود
    رو حانی در شهر های سنتی ایران کسی بود که مادر مارا بر پدرمان حلال کرده بود روز های دوشنبه هر هفته چه با مستمع وچه بدون مستمع در یکی از شبستان های خانه ذکر مصیبت حسین میکردو البته حضور او درکنار اعضای خانواده را بارها در حین خوردن ناهار آب گوشت تجربه کرده بودیم
    شوخی کردن هایش را با بزرگ خانواده وهنر بیانش در ذکر مطالب طنز که گاهی اشک های آدمی را از شدت خنده سرازیر میکردو در غالب سوژه های طنزش خودش را سوژه میکرد
    در مراسم روضه بار ها او را دیده بودیم که پای سماور بزرگ هیئت نشسته وخودش چایی میریزد
    درصبح  عاشورا هم در حمام عمومی با لنگی قرمز سر تا پایش را مانند بقیه در عزای حسین گل میگرفت وبیشتر از دیگران بر سر و صورتش میزداعضای خانواده وقتی با بزرگ خانواده کدورت داشتند حکم حکم او بودو البته این حکم لزوما به نفع ریش سفید خانواده نبود
    بعد از ظهرها غالبا به تمام بازاریان شهر یکی یکی سر میزد
    در سال 42 فیلم سخنرانی امام را بار ها باید دیدبه گریه حضار دقت کنید
    وقتی میگوید به داد اسلام برسید!
    حس مخاطبینش مثل این استکه رسول الله بر کرسی خطابه مدینه و در آستانه نبرد احد چنین فریادی را سر داده است!
    می خواهم بگویم که حوادث ماههای اخیر نگرانمان میکند
    مراجع قم در چند ماه اخیر مطالبی گفتند غالب این مطالب هم تند و احساسی بودند اما نه کسی گریست نه کسی کفن پوشیدونه کسی مرده باد و زنده بادگفت !
    مستمعین فقط شنیدند و دیدند و رد شدند!
    دلیل عمده این مطلب این است که روحانیون عزیز مدتهاست که جایشان در کنار سفره آبگوشت خانواده ایرانی خالیست
    مدتهاست که اداره مراسم عزای حسین در شبستان خانه را به مداحان سپرده اند
    مدتهاست که هنر خنداندن مردم را فراموش کرده اند
    این خطر بزرگ را روحانیت جدی بگیرد قبل از این که به سراغ مجرم بگردد که چرا دختر ایرانی بی حیایی میکند کمی هم از خود بپرسد که من در این راه چه کرده ام؟
    خیلی خنک است که بعداز سی و دوسال تازه به دیوار جدا ساز برسیم

    پس تا حالا چه میکردیم؟
    تا اوچه خواهد...
    والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    حرکت بعدی مافیا ی ثروت وقدرت با کدام مهره است؟
    در کشوری که روال قانونی وعادی وجود داشته باشد هر مسئول و مدیری در هر رده ای که باشد با دوخط نامه منصوب ودر صورت بروز تخلف و ناهماهنگی با یک خط نامه معزول میشود
    مافیای ثروت و قدرت در کشور ما پدیده ای است
    که دیگر به مرحله ای از ظهور
    رسیده که قابل کتمان نیست
    دادن آدرس غلط در خصوص این غول بی شاخ ودم دقیقا به معنای تایید و حمایت از آن است
    تا اینجای کار مافیای ثروت وقدرت توانسته است سیاسیون و جریان های سیاسی کشور را از صحنه تصمیم گیری و تصمیم سازی موثررخداد های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دور کرده و در بهترین حالت آنان را به عنوان پادو های در جه سوم و با اهداف و ماموریت های خاص و ومحدودوارد عرصه کند
    در مواجهه و شناخت مافیای ثروت و قدرت توجه به نکاتی ضروری است:
    1-مافیای ثروت و قدرت کد و آدرس مشخص ندارد لذا هر تلاش و اقدامی که بکوشد آدرس و نقطه مشخصی از نظام را به عنوان محل مافیای ثروت و قدرت معرفی کند  یقینا ازسوی عوامل مافیای ثروت و قدرت و با هدف خاص طراحی گردیده است
    2-در مبارزه و بر خورد با مافیای ثروت وقدرت در عین توجه به مورد اول نسبت به هیچ آدرسی در درون نظام نباید تعصب جاهلانه داشت با فرض صحیح سلامت مسئولان رده اول نظام این خطر وجود داشته و دارد که مافیای ثروت و قدرت عوامل خود را در نقاطی خاص به خدمت گرفته باشد
    3-ریشه حیات و فلسفه وجودی وشکل گیری مافیای ثروت و قدرت دسترسی نامشروع به منابع ثروت عمومی است لذا بودجه سالیانه طرح های عمرانی کشورو اعتباراتی  که از طریق بانک های عامل توزیع میشود ونیز ثروت هنگفت وزارت خانه های دولتی با ابزار غارت خصوصی سازی از اهداف مشخص مافیای ثروت وقدرت است برای رسیدن به این هدف دستیابی به مناصب اجرایی و نیز کمیسیون های اقتصادی مجلس و نهاد های تصمیم ساز نظام در در دستور کار سازمان دهی شده مافیای ثروت و قدرت قرار دارد

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   26   27   28   29   30   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی