سفارش تبلیغ
صبا ویژن







   

همیشه پای یک روحانی فاسد در میان است…

همیشه پای یک روحانی فاسد در میان است…

میرزا ملکم خان ده ها سال پیش فهمیده بود که روش آخوندزاده و طالبوف در از بین بردن فرهنگ و زبان فارسی اشتباه است. پتر کبیر یک روز صبح از خواب بیدار شد و دستور داد همه ی روس ها ریش های بلند شان را بتراشند؛ از نظر او این اقدام برای پیشرفت کشور ضروری بود!

همان دوران امثال آخوند زاده در ایران نظریه ی حذف الفبای فارسی را دادند!

میرزا فتحعلی آخوندزاده، از فراماسونهای دوران مشروطه در اینباره نوشته بود: “حروف الفبای اسلام نیز مانند خطوط یوروپاییان باید مقطع باشند و خط از طرف دست چپ به طرف دست راست نوشته شود و نقطه‌ها بالکلیه ساقط گردند و اشکال حروف از الفبای لاتین انتخاب گردد؛ غرض از تغییر خط اسلام این بود که تعلم علوم و صنایع سهولت پیدا کرده و ملت اسلام، شهری یا دهاتی مانند ملت پروس به تحصیل سواد و تعلیم علوم و صنایع امکان پا به دایره‌ی ترقی گذارده و رفته رفته در عالم تمدن خود را به اهالی اروپا برسانند.”

ولی ملکم خان باهوش تر بود. او می دانست براى تهی کردن ایران از فرهنگ، ادب و زبانش، کاری از دست مسیونرها و لژیونرها بر نمی آید؛ کار کار آخوندها و منبری های تقلبی ست! همانها که درباره شان گفته شده، “روحانی” نیستند، لباس روحانیت را دزدیده اند.

انگلیسی ها بر همین مبنا روش شان را عوض کردند. پروژه ها با روحانیت جعلی پیش می رفت. منبرهای مذهبی در سفارت انگلستان شروع شد… سید محمد علی یزدی و دیگران در سفارت روضه می خواندند و عزاداران بر سر سفره اطعام ملکه انگلیس مهمان بودند! و به همین روش فرجام مشروطه آن شد که شنیدید.

روش ملکه انگلیس عوض نشده است. #نفوذی هایی در لباس روحانی؛ براى به انحطاط کشاندن ایران همیشه پای یک روحانی فاسد در میان است؛ بی شک.

از همان ها که امام خمینی مدام از وجود شان شکوه می کردند و می گفتند تا روحانی اصلاح نشود، دنیا اصلاح نمی شود.

 منبع: کانال تلگرام دکتر یامین پور



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    رسانه، بنیاد گرایی مسیحی و بحران هویت در غرب

    گفتگوی هفته نامه مثلث با دکتر یامین پور

       بهتره گفتگو را با تعریف اصطلاح بنیادگرایی و ریشه شناسی این مفهوم شروع کنیم. شما قائل به چه تعریفی از بنیادگرایی هستید؟

    تعبیر بنیاد گرایی بیشتر با رویکردی تحقیر آمیز و برای تعریف نحله و شیوه جدیدی از بارگشت به اصول دینی در ادبیات سیاسی جهان وارد شد. بطور روشن نیز با پسوند و صفت اسلامی در ادبیات سیاسی و رسانه ای جهان غرب رایج گشت. حقیقت این است که در رایج شدن و رشد استفاده از این مفهوم، نقش انقلاب اسلامی را نباید نادیده گرفت. انقلاب اسلامی مفهیمی را وارد ادبیات سیاسی رایج جهان کرد که تا پیش از ان سابقه و ما به ازایی نداشته است. به عنوان مثال حضرت امام (ره) از واژگانی چون استکبار، مستضعفین و … استفاده می کرد که ما به ازایی در ادبیات رایج سیاسی دنیا نداشتند و ادبیات سیاسی کلاسیک اینها را فهم نمی کرد، ولی این مفاهیم به همان اندازه که برای دنیای غرب نااشنا و نامفهوم بود، در فرهنگ اسلامی، ما به ازای روشن دینی داشت. بتدریج وقتی این واژگان تکرار شدند یک مجموعه ای از مفاهیم را ایجاد کردند که با خود روح و معنای واحدی را منتقل می کرد. ما در فضای گفتمان انقلاب اسلامی از آن با عنوان «بیداری اسلامی» یا «جنبش های بیداری اسلامی» یاد می کردیم ولی ما به ازای امریکایی این مفهوم «بنیاد گرایی اسلامی» بود. آنها همین هاله تشکیل شده از مفاهیم اصیل اسلامی را برای تحقیر ذیل واژگانی چون رادیکالیسم و بنیاد گرایی اسلامی تعبیر می کردند. چرا که در ادبیات رایج و سیاسی کلاسیک غرب و با توجه به سابقه بنیاد گرایی در مسیحیت، مفهوم بنیاد گرایی با تندروی و رادیکالیسم همراه بوده است که مفهومی غیر قابل گفتگو و غیر منطقی نمایانده می شد. اما در دهه 90 میلادی بنیادگرایی شکل پیچیده تری به خود گرفت. نمونه هایی از بنیاد گرایی در ادبیات سیاسی وارد شد که ارتباطی با فضای اسلامی نداشت. ضمن آنکه ما جریان های متقلبانه ای از اسلام گرایی را در این دهه شاهد هستیم ، نظیر طالبانیسم و القاعده.

    2?      شما به مفهوم بنیاد گرایی در اسلام و به عبارتی بنیادگرایی اسلامی پرداختید و بدرستی اشاره نمودید که در دهه های 70 و 80 میلادی، این مفهوم برای اطلاق به کلیت جریان های اسلامی در غرب بکار می رفت. ولی بسیاری از اسلام شناسان غربی ، مانند اسپوزیتو از بکار بردن این واژه (بنیاد گرایی) در مورد اسلام اکراه دارند و معتقدند که اصطلاح بنیاد گرایی آمیخته با مسیحیت است و در فرهنگ تاریخی و تمدنی مسیحیت ایجاد و رشد یافته است و به عبارتی سابقه ای غربی دارد نه شرقی. نظر شما در این ارتباط چیست؟

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
    آیین رونمایی از کتاب "هلی برن از پشت میز " با موضوع اهداف راهبردی ایالات متحده از پیگیری مذاکرات دو جانبه هسته ای با ایران نوشته آقایان مهدی افراز و سید محمد جواد زمانیان با سخنرانی دکتر منوچهر محمدی ، دکتر وحید یامین پور و دکتر کامران غضنفری و با حضور تنی چند از فعالین فرهنگی و سیاسی در محل سازمان هنری رسانه ای اوج برگزار گردید.

    آیین رونمایی از کتاب "هلی برن از پشت میز "  با موضوع اهداف راهبردی ایالات متحده از پیگیری مذاکرات دو جانبه هسته ای با ایران  نوشته آقایان مهدی افراز و سید محمد جواد زمانیان با سخنرانی دکتر منوچهر محمدی ، دکتر وحید یامین پور و دکتر کامران غضنفری و با حضور تنی چند از فعالین فرهنگی و سیاسی در محل سازمان هنری رسانه ای اوج برگزار گردید.

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

     

    علی ( علیه السلام ) در یکی از نامه هایش که در نهج البلاغه ثبت است می فرماید: «فان اعظم الخیانة خیانة الامة و افظع الغش غش الائمة ». "بزرگترین خیانتها خیانت به جامعه است و شنیع ترین دغلبازیها ، دغلبازی با پیشوایان مسلمین است" . زیرا نتیجه آن، دغلبازی علیه مسلمین است. اگر ناخدای یک کشتی آن کشتی را درست هدایت کند و شخصی پیدا شود و آن ناخدا را فریب دهد و کشتی را دچار خطر کند ، تنها به ناخدا خیانت نکرده است ، به همه سکان کشتی خیانت کرده است . در این جمله نیز کلمه " امام " به اعتبار رهبری اجتماعی اطلاق شده است .

     
    متن از کتاب ولاءها و ولایت ها ؛ استاد شهید مرتضی مطهری؛ ص 54
    ***
    دغل بازی با رهبری یعنی بگویی چشم و خلافش عمل کنی، یعنی او را در عمل انجام شده قرار بدهی، یعنی مردم را علیه او بشورانی، یعنی نامه بی سلام و تحیت بفرستی و تهدیدش کنی، یعنی کاری کنی که نفوذ و اقتدارش کاهش یابد... هرچند ان شاء الله با وجود دغلبازان، حضرتشان همیشه موید و مقتدرتر از پیش خواهند بود.


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]

    درباره ی طرح عجیب یک روزنامه

    غرب جدید در قرن 15 و با تجلی خصلت های اومانیستی در هنر ظهور کرده است. داوینچی، رافائل، میکلانژ و… پیشقراولان این نهضت اند. سوژه های هنری هرچند دینی است ولی عمیقا انسان گرایانه و نفسانی است. آنچنان که ارباب کلیسا مجبور می شدند روزهای یکشنبه پرده هایی بر تابلوها و مجسمه های قدیس ها بیاندازند تا برای نیایشگران شهوت انگیز نباشد.

    تصویری که می بینید مجسمه حضرت داوود اثر مایکل آنجلو (میکلانژ) در اوایل قرن شانزدهم است. مجسمه ای هشت متری و کاملا عریان از داوود نبی در حالیکه جنگ افزار خود را بر دوش چپ دارد.

    هنر نفسانی مدرن با برهنگی متولد شده و نخستین کارش تقدس زدایی از قدیس ها و اولیای دین بوده است. برخلاف هنر دینی که عموماً شمایل نگاری را ممنوع می داند و یا حداکثر تمثال قدیس ها را با پرهیز از اندام نمایی، با پوشیدگی و حتی دوری از پرسپکتیو محاکات می کند و این تفاوت هنر “تنزیهی” است با هنر “تشبیهی”. طرح اخیر یک روزنامه در تقدس زدایی از شهدا ادامه همین ادراک نفسانی از هنر است. “تن نمایی” سنخیتی با ادراک ملکوتی در هنر دینی ندارد. تنها تفاوت طرح فوق الذکر با نمونه های کلاسیک هنر رنسانس در این است که شهدا دستان بسته خود را بر عورت های خود گذاشته اند تا پیدا نباشد.
    پ ن: البته کاری با این ندارم که این روزنامه متعلق به چه جریان یا حزبی است. با تحلیل های ماسونی هم بیگانه ام.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
       1   2   3   4   5   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی