سفارش تبلیغ
صبا ویژن







دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهوراز مسیر سوریه و الجزایر عازم سفر سیاسی خود به سازمان ملل متحد شد .
این یک حقیقت اثباتی است که در خلال چند ماه گذشته شکل خاصی از تعامل سیاسی بین ایران و امریکا در جریان بوده است .
به نظر می رسد که سران قطر و ترکیه و برزیل و عمان و افغانستان و عراق در این دیالوگ دو طرفه ایفای نقش کرده اند و شاید دکتر احمدی نژاد با سفر به سوریه و الجزایر قصد دارد تا این کشور ها را نیز وارد کارزار دیپلماتیک  خود گرداند
nakhl258.jpg
اولین تفاهم ایران و امریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی که منجر به آزادی گرو گانهای امریکایی شد با محوریت و میزبانی الجزایر منعقد گردید
طبیعی است که لابی صهیونیست در ایا لات متحده از این تحرکات دیپلماتیک ایران ناخرسند است و اقدام زشت افراطیون امریکا و قرآن سوزی  با هدایت لابی صهیونیست صورت گرفت
خوشبختانه واکنش عاقلانه نخبگان دینی و فرهنگی به این اقدام صهیونیست ها طراحی سیاسی آنها و خروج اوضاع از کنترل دیپلماسی اجرایی کشور را ناکام گذاشت
آزادی سارا شورد جزیی از دیپلماسی دنباله دار دولت در راستای کاهش فشار های بین المللی و تلطیف فضای رسانه ای در آستانه سفر رییس جمهور به امریکا ارزیابی می شود
هر چند کم لطفی برخی دوستان آگاه سبب گردید تا مادر این زندانی امریکایی به جای تشکر از مقامات ایرانی از حاکم عمان به خاطر تامین وثیقه سارا شورد قدر دانی نماید !
خواهش موکد ما از دوستان رسانه ای این است که در خلال سفر ریاست جمهوری به ایا لات متحده از ایجاد امواج رسانه ای احساسی خوداری کنند تا رییس جمهور بتواند به پشتوانه دعای خیر مومنین و توده های مردم دستاوردهای مناسبی برای نظام اسلامی به دست آورد
تا او چه خواهد...
والسلام




نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

nakhl101.jpg


اسفندیار رحیم مشایی به معادله ایی تبدیل شده است که هرچه جلوتر برویم در حل آن عاجز تر خواهیم شد .
برخی عقیده دارند که رفتار ها و گفتار های مشایی پیش زمینه انتخابات  یازدهم ریاست جمهوری است و این عضو بی بدیل کابینه دهم نقش مددوف کابینه را بازی می کند !
اما کیست که نداند تنها یکی دو نفر از آنانی که امروز در صف منتقدین جدی او قرار گرفته اند برای بستن پرونده انتخاباتی او و طیف پیرامونی اش در انتخا بات های آینده ایران کفایت می کند
یک سایت نزدیک به اسفندیار رحیم مشایی دسته گل های اورا در خلال دولت نهم تا به امروز اینگونه تعریف می کند :
موافقت با آبگیری سد سیوند،حراج سر سرباز هخامنشی، وماجرای کتیبه هخامنشی که درخارک کشف شده بوداز مسائلی بود که در زمان ریاست ایشان بر سازمان میراث فرهنگی وگردشگری بوجود آمد.البته داستان به همین ها ختم نشد ومشایی شروع به ایراد نظریه هایی جالب در زمینه های مختلف کرد. اظهاراتی همچون «دوران اسلام‌گرایی به پایان رسیده‌است، «در ایران استفاده از حجاب آزاد است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمی‌شود.»، « استفاده از رنگ سیاه مکروه‌است.»، «ملائکه مرتب در عرصه کشور در حال پرواز هستند.»، «ایران امروز با مردم امریکا و اسرائیل دوست است.» «ما مردم امریکا را از برترین ملت‌های دنیا می‌دانیم.» و «نام خلیج فارس و دریای پارسی از ?? میلیون سال پیش به موازات شکل‌گیری تمدن‌های انسانی در منطقه موجودیت یافته‌است.» و اقداماتی همچون حضور در مجلس رقصی در ترکیه، مراسم حمل قرآن همراه با نوای دف، ادغام سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی گوشه‌ای از عملکرد جنجالی مشایی است. اما چیزی که باعث شد تا اعتراض عمومی را نمایان کند،اظهارات وی در مورد اسراییل بود. مردم اسرائیل را دوست خواند و با این اظهاراتش موجب برانگیخته‌شدن خشم بسیاری از کسانی شد که اسرائیل را دشمن خود می‌دانستند. در پی این ماجرا ??? تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با امضای بیانیه‌ای خواستار برخورد جدی با وی شدند .به موازات این گونه جهت گیریها،رحیم مشایی به کمیسیون امنیت ملی فراخوانده شد تا در مورد سخنانش توضیح بدهد.در ادامه اجتماع مردمی در مقابل سازمان میراث فرهنگی باعث شد تا رهبر معظم انقلاب،در خطبه های نماز جمعه سخنان وی را کاملا اشتباه دانسته وخواستار پایان بخشیدن به این مسئله شوند.که سرانجام مشایی عذر خواهی کرد!
***********
حامیان دولت در روز های اخیر برای کاهش فشار های وارده به دولت تلاش کردند تا اسفندیار را به ساده لوحی متهم کنند و او را انسانی معرفی کنند که علاقمند به ایده پرداری و بیان اندیشه های نو است اما چون از کوزه همان برون تراود که در اوست !
متاسفانه کوزه این ایده پرداز دولت دهم خالی است !
اما هر کوزه خالی آن قدر آب دارد که فرق مرام و مکتب را بداند !
و می شود با رعایت حریم ها نوشته ها و گفته های آتشینی در وصف ایران گفت و اشگ همه را در آورد !
چه لزومی بوده که ایده پرداز عزیز دولت دهم بر شاخه حیات دولت دهم نشسته و آن را با قیاس نا به جا قطع کند ؟
آیا اگر رحیم مشایی در جمع ایرانیان خارج از کشور بیان می کرد :
حضار محترم !
مرام ایرانی که قرین آزادی و انسان دوستی است و با تاریخ هزاران ساله و کهن و پذیرش حق طلبانه مکتب جهانی اسلام حق طلبی خویش را به رخ جهانیان کشیده است در حیات سراسر افتخار تارخ معاصر خود از مشرو طیت تا به امروز و در سایه  انقلاب اسلامی   و گفتمان عدالت ودر کنار همه رنج کشیدگان عالم ظهور منجی موعود را به انتظار نشسته است
و بر همه ما ایرانیان است که این مرام جهانی و عدالت خواهانه را به جهانیان معرفی کنیم .....

 

می مرد!!!!
یا نفسش دیگر بالا نمی آمد ؟
اما اسفندیار قصه ما تعمدی دارد تا مرز تعیین کند و دیگران را به کنش و انتقاد وادارد اسفندیار در حال ترسیم دایره ای است که نگاهی به افراد خارج  دایره کمی ما را نگران می کند
معجزه اسفندیارتا این لحظه کوچک زاده و علی مطهری را چون دو دوست قدیمی در کنار یگدیگر قرار داده است همین چند وقت پیش بود که کوچک زاده و مطهری تا برخورد فیزیکی در مجلس پیش رفتند
کوچک زاده در نامه خود به رییس جمهور می نویسد:
اما یک نکته در مورد حضور آقای مشایی در کنار جنابعالی اثبات شده و در آن شکی نیست و آن پیش بینی است که رهبر معظم انقلاب در نامه شان خطاب به جنابعالی در مورد آقای مشایی به آن توجه نمودند یعنی «به وجود آمدن اختلاف و سرخوردگی میان علاقه مندان به شما!» لذا از شما عاجزانه تقاضا دارم بدون فوت وقت در مورد این مسئله، که پتانسیل بالایی در صدمه زدن و تخریب دستاوردهایی که همه ما به آنها چشم امید دوخته ایم، پیدا کرده است، چاره اندیشی کنید.
**********
سر مایه عظیم احمدی نژاد تا به امروز حامیانش بوده اندقدرت همین حامیان در بسیج افکار عمومی باعث شد تا دولت نهم با عبور از همه موانع داخلی و خارجی در سکوی دولت دهم مستقر شود
دولتی بدون حمایت موثر دستگاه قضایی و مجلس و مصلحت نظام و بدنه مدیریت اجرایی !
تا به اینجا پیش آمده است و با همین حامیان این قدرت را داشت که با بسیج افکار عمومی حتی مصوبه مجلس در مورد دانشگاه آزاد را وتو کند !
همایش ایرانیان خارج از کشور در کنار سخنان جنجالی اسفندیار یک مهمان ناخوانده داشت
که البته بنا بر اسناد منتشره کیهان کاملا خوانده و در این همایش خودی بود
همایش سرد ایرانیان خارج از کشور پروفسور امریکایی را به یاد دیار مردگان انداخت و هزینه بالای کفن و دفن در ایالات متحده اورا وسوسه کرد تا قبری برای خود در کنار زاینده رود دست و پا کند اما تو گویی از قبل سند آن قصر رویایی در اصفهان برای پروفسور عزیز ما آماده شده بود !
یقین دارم که اگر  حقیر چنین درخواستی از رییس جمهور عزیز می کردم
اسفندیار بزرگ بی درنگ سند شش دانگ طبقه سوم یکی از قبر های بهشت زهرا را به شرط اقامت اجباری واگذار می کرد !
آیا اینها اتفاقی بود ؟
موضع گیری بزرگان حوزه علمیه و نخبگان فرهنگی و به خصوص مواضع سر لشگر فیروز آبادی
باعث گردیده تا این موضوع به موضوعی فراتر از نقد درون گفتمانی تبدیل شود
به نظر می رسد که اسفندیار قصه ما از طریق امیر احمدی در حال مذاکره با بخشی از حاکمان کاخ سفید است و گفتار و کنش های خود را به گونه ای ترسیم میکند تا از دولت دهم دولتی مقبول حاکمان کاخ سفید بسازد !

 

اسفندیار رحیم مشایی با معادل کردن خود با دولت دهم و بر آشفته کردن منقدان خود می خواهد به امریکا و غرب این پیام را دهد که شخص او و دولت دهم و ایالات متحده دشمنان مشترکی در ایران دارند و قصد دارداز این طریق به نوعی همدردی سیاسی با طرف یا افراد مورد نظر خود در ایالات متحده امریکا برسد او پیش از این از قول رییس جمهور مطرح کرده بود که عنقریب مرا کافر می دانند!
در سناریوی شخص اسفندیار رحیم مشایی که برای دولت دهم و شخص رییس جمهور نوشته شده است حوزه های علمیه و مراجع شیعی تا حد تکفیر دولت دهم و شخص رییس جمهور پیش خواهند رفت تا از این طریق اسفندیار رحیم مشایی بتواند رویای دولت یازدهم و جهانی خود را در غیاب ارکان نظام و ملت عملی سازد
البته معجزات بزرگی از اسفندیار دیده ایم اما زینت کردن دولتی که بر اساس اهداف مردمی و عدالت خواهانه بر سر کار آمده است به دولتی لائیک و بی ریشه که علیرغم تحریم های جامعه جهانی خواهان اجرای بی چون وچرای نسخه شفا بخش بانک جهانی است معجزتی دشوار است که حتی با داشتن عصای موسی و دم عیسی تحقق آن دشوار به نظر می رسد

 

تا او چه خواهد...
والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    همانطور که در اولین واکنش ها به اظهارات آقای اسفندیار رحیم مشایی عنوان گردید سیر وقایع دقیقا همان گونه پیش رفت که احساس می گردید واکنش چهره های مطرح حوزه علمیه قم و نخبگان سیاسی و فرهنگی در نقد این اظهارات و نیز استفاده اثباتی حریان فتنه به منظور محق نشان دادن خود در نزد افکار عمومی و در ادامه استفاده تبلیغاتی لابی وهابیت و آل سعود در منطقه برای زیر فشار گذاشتن مقاومت اسلامی لبنان آن هم در بدترین شرایط سیاسی منطقه و در زمانی که حزب الله لبنان شدیدا تحت فشار است و حتی تنش های نظامی در مرزهای لبنان و اسراییل و جود دارد و ملک عبدالله شخصا به این کشور برای تحت فشار گذاشتن حزب الله لبنان سفر کرده بود 
    نگاهی به تیتر روزنامه های عربی که توسط برخی سایت ها منعکس گردیده گویای آن است که دشمنان ایران مورد نظر آقای اسفندیار رحیم مشایی  از این گاف بزرگ و بی موقع نهایت بهره برداری را برده اند و این هزینه های سیاسی و معنوی را باید به هزینه هشتاد میلیاردی همایش اضافه کرد
    در بعد داخلی نیز این اظهارات متاسفانه اثر بدی گذاشته و در ادامه خواهد گذاشت
    یقینا اگر شخص رییس جمهور محترم با همین ترکیب معاونین و مجموعه پاستور قصد ادامه راه را داشته باشند مشکلات فراوانی پیش رو خواهند داشت .
    اولین مشکل این است که دیگر فراکسیون چند نفره حامیان دولت که علیرغم قلت با انرژی و پشتکار جلوی برخی تند روی های اصول گرایان سنتی و اقلیت دوم خردادی را بر علیه دولت گرفته بود
    دیگر توان و انگیزه ای برای این کار نخواهد داشت  و این موضوع از لابلای نامه دردمندانه آقای کوچک زاده به رییس جمهور کاملا مشهود بود
    و شاید اقدامات چند روز اخیر آقای لاریجانی در ابلاغ و ابطال قوانین که با اعتماد به نفس بیشتری انجام می شودو نیز سخنان اخیر ریاست دستگاه قضایی در همین راستا باشد
    در بعد اجرایی شاهد دخالت بیشتر نمایندگان مجلس در امور اجرایی خواهیم بود و عملا عمال دولت در استانها تحت امر مستقیم نمایندگان مجلس خواهند شد امری که کم کم با حضور نمایندگان در جلسات اجرایی و اداری سازمانها بیشتر خود را نشان می دهد  چون هرچه  به این منوال جلوتر برویم نقش گفتمانی دولت در دفاع از گفتمان عدالت کم رنگ تر خواهد شد
    در واقع پیروز این بازی سیاسی طیف کارگزارن سازندگی ایران اسلامی و نیرو های فعال آنها در عرصه اجرایی خواهد بود
    جا دارد که به خاطر این پیروزی به جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی تبریک عرض کنیم
    عمال کارگزار در دستگاههای اجرایی به خاطر ماهیت غیر سیاسی و کاراکتر آمفوتر این قابلیت را دارند تا در غیاب نیرو های ارزشی و عدالت خواه سریعا غیبت آنها را پوشش  دهند و به نام سازندگی و تلاش و ساختن ایران لایه های بالای وزارت خانه ها را که به ساختمان پاستور متصلند خام کنند در واقع عملکرد اجرایی و گفتمان فعلی دولت که توسط اطرافیان ریاست محترم جمهور علیرغم میل باطنی ایشان ترویج میشود کپی ناقص همان گفتمان کارگزاران سازندگی است  و البته در انتخابات همواره مردم نسخه اصلی را ترجیح می دهند ! در واقع جناب اسفندیار رحیم مشایی دانسته و یا ندانسته به محملی برای این جریان تبدیل شد
    در چند ماه اخیر وقتی از برخی انتصابات دولت دهم تعجب می کردیم و مسئله را جویا می شدیم متاسفانه مسئله به دفتر رییس جمهور محترم و یکی از معاونین ایشان ختم می شد
    جالب است که با همه شعار تلاش و سازندگی این طیف غالب مصوبات استانی به لحاظ اجرایی با چالش مواجه گردیده و شبکه برق کشور در چهل هزار مگاوات خاموشی می دهد !
    اینها واقعیات تلخی است که طیف عدالت خواه در آینده اگر شخص رییس جمهور ترکیب ساختمان پاستور را تغییر ندهد با آن مواجه خواهیم بود

    تا او چه خواهد...
    والسلام




    نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    n00007689-r-b-000.jpgخیلی بد است که یک ملتی تریبون نداشته باشد آنهایی که در جریان اخبار و رسانه هستنداین حرف مرا درک می کنند یک وقت هست که شما دارید در یک جریانی شنا می کنید و هم سو با این شنا کردن تحلیل می دهید و در این مسیر شناگر های اطرافتان را هم رصد میکنید گاهی وقت ها آدم احساس می کند که مسیر رودخانه بر عکس شده و دیگر
     نمی شود شنا کرد همه ساکت میشوند این سکوت معنا دار است و البته تحلیل کلیشه ای هم دردی را درمان نمی کند
    در جریان وقایع یکسال اخیر و در کنار همه فراز و نشیب ها یک حقیقت مظلوم وجود دارد که گاهی وقت ها آدم برای مظلومیت این حقیقت دوست دارد گریه کند .
    این حقیقت تلخ بیست و چهار میلیون انسان مظلوم و رنج کشیده است که در واقع قربانی تعارفات و کج سلیقگی های سیاسی اند
    همایش ملی ایرانیان تلنگری بود تا به خودمان بیاییم که کجای خط ایستاده ایم ؟
    آدم متاثر میشود وقتی  پیر مردی  مانند فیدل کاسترول با آن اوضاع جسمانی حوادث ایران را زیر نظر دارد و مرتب تحلیل ارایه می دهد سید حسن نصر الله سردار مقاومت در خط مقدم نبرد و در آستان خیمه گاه مقاومت اسلامی ایستاده ونیم نگاهی به مرز های مقاومت و نیم نگاهی به تهران دارد و از همه مهمتر بیست و چها رمیلیون انسان که هر کدامشان در بصیرت در نقطه ای بالاتر از خواص و سابقون ایستاده و البته کم کم حوصله آنها دارد سر می رود که ای بابا ...!
    برای امثال ما که از مردم روحیه می گیریم و سعی می کنیم شنونده خوبی برای حرف های آنها باشیم احسا سمان این است  که راه را عوضی می رویم احساسمان می گوید که ناسیو نالیسم التقاطی قادر نیست در چشم انداز آتی فتنه داخلی  و فشار خارجی تاب بیاورد .
    رضا خان با مشاورانی چون تیمور تاش و نبش قبر ناسیو نالیسم ایرانی در شهریور بیست نتوانست بیست ساعت مقاومت کند
    ناصر با ناسیو نالیسم عربی چه سرنوشتی داشت ؟و مصدق با وجهه ملی در روز کودتا آن طوری دستگیر شد و آن وقت چند ده نفر پاسدار جوان با سلاح ژ3و ایمان به خدا و راه خمینی قریب به یکماه در برابر چند لشگر در خرمشهر مقاومت کردند 
    خود صدام با ناسیو نالیسم بعث چه غلطی کرد ؟
    و چرا راه دور برویم آیا خاموش کردن آتش فتنه اخیر به مدد ناسیو نالیسم ایرانی بود ؟
    التقاط التقاط است یک وقت هست که شما اسلام و تشیع را با فرهنگ سوسیالیستی آمیخته می کنی و نتیجه همان آش شوری می شود که جریان نفاق را از آن خارج کرد و یک وقت آدم های نپخته هوس می کنند که از ترکیب ناسیونالیسم ایرانی و میراث تشیع علوی یک ترکیبی در ست کنند که در طیف آن از فاطمی تا امیر احمدی قرار بگیرند !

     

    بعضی ها بد جوری جوگیر می شوند
    شهادت می دهیم به یگانگی خدا و به رسالت محمد(ص) و ولایت علی(ع) واهل بیت و شهادت می دهیم به این که اسلام در سرزمین عربی مکه و مدینه ریشه دواند و با شمشیر مجاهدان اسلام سلسله فقر و فساد و تبعیض را از ایران پاک کرد
    چه داریم در تاریخ ذلت بار ایران قبل از اسلام جز ضربه شلاق ستم بر گرده ملتی مظلوم و فساد سلسله منحوس پادشاهی؟
    کدام پندار نیک؟
    کدام گفتار نیک؟
    کدام عمل نیک ؟
    کدام یک از آن بیست و چهار میلیون رای دغدغه ستون های گورستان تخت جمشید و قبر کورش را دارد ؟
    تاریخ ذلت بار ایرانی قبل از اسلام هیچ بارقه امیدی برای تفاخر جاهلی نداردامیدوارم که متن سخنان آقای مشایی تحریف شده باشد و باز امیدوارم که عده ای از روی غرض ورزی این حرف ها را به ایشان منصوب کرده باشند اما این گفتار ایشان واقعا در هیچ قالبی قابل دفاع نیست و من احساس می کنم که نوع سخن آن چنان سخیف و نپخته است  که نخبگان دینی و فرهنگی کشور دچار نوعی شوک عصبی شده اند و یقینا بازتاب خیلی بدی برای ارکان دولت خواهد داشت taymortash.jpgجناب مشایی فرموده اند :
     ما باید فرصتی ایجاد کنیم تا نسل‌های نوی ایرانی با درک عالمانه عزت،‌ فلسفه ایران را بفهمند، مکتب ایران را بفهمند. من بر مکتب ایران اصرار دارم.
    مشایی با بیان اینکه برخی‌ها از من خرده می‌گیرند که چرا نمی‌گویی مکتب اسلام و می‌گویی مکتب ایران، متذکر شد از مکتب اسلام دریافت‌های متنوعی وجود دارد اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.
    رئیس شورای هماهنگی مناطق آزاد ویژه اقتصادی بابیان اینکه باور دارم واژه ایران ذکر است در بیان چرایی این گفته خود، تاکید کرد: شما در ذکر دنبال چه چیزی هستید. ذکر واژه مرتبط با روح مؤمن است و به جهان درون باور کردن ارزش‌های متعالی انسان مرتبط است.

     

    وی با ذکر این بیت شعر که " از ذکر چه می‌جویند شاعران، همان را بجویند از ایران " گفت: ایران ذکر است و تاریخ ایران آکنده از ایمان است.
    مگر می‌شود ایمان را در جایی جست‌وجو کنیم که علم و معرفت در آنجا نباشد چرا که حقیقت ایمان منوط به علم و معرفت است.
    مشایی با بیان اینکه هر کجا زیبایی باشد آنجا گوهر ایران است، گفت: اندیشه ایرانی جوهر دارد و گوهر است. همه بروز و ظهور اندیشه ایرانی زیبایی است.
    وی با بیان اینکه در دین خاک با خاک فرق می‌کند و در منطق دینی محل دفن ظالمان با مشهد شهیدان فرق می‌کند، گفت: ویژگی‌های ایران متعدد است. اگر مکتب ایران را بشناسیم شناخت جلوه‌های آن آسانتر خواهد شد.ایران محل تلاقی ارزش‌های آسمان و زمین است خداوند و انسان هر دو در ایران تعظیم شده‌اند.

     

    **************************************

    این گفته ای است که حتی تیمور تاش و دوستانش که حواریون و مشاور رضاخان قزاق بودندو کلاه پهلوی  برسر می گذاشتند و واژه ایران را ابداع کرد ند بر زبان جاری نساختند
    اسلام اسلام است تنوع تا زمانی است که انسان مشرف به دین اسلام و مکتب اهل بیت نشده است و قتی کسی مومن شد به دین حنیف دیگر در ذهن  چند گانگی و تنوع وجود ندارد چون این تنوع مغایر با ایمان اوست
    آیا این گفته بازتاب همان شعار جمهوری ایرانی اهل فتنه نیست؟
    چرا که با همین منطق می شود اثبات کرد که به دلیل وجود روایت های مختلف از اسلام جمهوری اسلامی عینیت خارجی ندارد
    چرا باید انرژی یک دولت بر آمده از اقتدار ملی به جای پرداختن به معضلات اصلی کشور صرف وصله و پینه کردن سخنان یک شخص شود؟
    و چرا در شرایط حساس کشور مطالبی تنش زا می شود که هیچ دردی را از درد های کشور در مان نمی کند ؟

    کدام ایران مورد نظر جناب مشایی است ؟
    یک ایران همان است که نظام طبقاتی آن و فساد اشرافیت کاخ نشین به درجه ایی رسید که نور رهایی بخش اسلام و مجاهدان دلیر عرب با  ضربه شمشیر ابهت پوشالی آن را فرو ریختند و یک ایران بعد از اسلام است که در آن هم جور پادشاهان ستمگر را داریم ما که افتخار و بزرگی در این تاریخ سراسر ستم و فتنه نمی بینیم
    این گفته ها هم آوایی و کمک به خاندان فاسد آل سعود و وهابیت است که سعی دارند تا تشیع را آیینی ایرانی و منحرف معرفی کنند و حقیقت مذهب اهل البیت را به جهان وارونه معرفی کنند
    آقای مشایی که ادعا دارند دعای عهدشان قضا نمی شود به ما بگویند که اعتقاد به منجی موعود را از مکتب ایران استخراج کرده اند یا مکتب اسلام ؟
    جناب مشایی به ما بگویند که آیت الله سیستانی آیا به خاطر قومیت ایرانی مرجع تقلید شیعیان عراق است یا هویت اسلامی؟
    شاید ایشان در ادامه نظریه پردازی های خود به تکرار این ادعا برسند که شهربانو دختر یزدگرد همسر امام حسین بود و مهدی موعود نیز نواده ایرانیان است !
    ومهدویت ریشه در باورهای ایرانی دارد
    در قسمتی دیگر از بیاناتشان جناب مشایی فرموده اند:
    ‌زمانی امام فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند اما من امروز می‌گویم آمریکا هیچ غلطتکی نمی‌تواند بکند.

     


    جناب مشایی به چه حق به خود اجازه داده اند تا من خویش را هم طراز با امام راحل  قرار دهند ؟
    و این توهم شخصیت تا کجا پیش رفته است ؟

    ای کاش این سخنان جناب مشایی توسط خبر گزاری ها سانسور می شد یقینا این سخنان موجی از اعتراضات حق طلبانه از سوی بیست و چهار میلیون انسان فهیم ایجاد خواهد کرد که بیش از گذشته موجب ایجاد تبعات سیاسی خواهد گردید
    تحلیل ما تا حال این بوده که جناب مشایی در یک تقسیم کار سیاسی وظیفه دارند تا باعث جذب بخشی از هواداران فتنه اخیر شوند و در این چارچوب سخنان ایشان را جدی نمی گرفتیم ولی این سخنان اخیر که یقینا بازتاب گسترده ای خواهد داشت ضربات بزرگی بر دولت  و امنیت ملی کشور وارد خواهد کرد

    به دلایل نامعلوم جناب مشایی سعی دارند تا عقبه ارزشی دولت را تخریب کنند و امکان دفاع ارزشی از دولت و رییس جمهور را از بین ببرند نتیجه چنین رویکردی در مدیریت اجرایی کشور به صحنه آمدن طیفی از وابستگان به عمال سازندگی در مدیریت میانی کشور است این طیف که جزو عوامل درجه 3 عمال سازندگی محسوب میشوند آگاهانه در حال تسخیر سنگر های مدیریت اجرایی کشور هستند و حامیان دولت به صورت آگاهانه در عرصه تئوریک خلع سلاح و منزوی میشوندو چون طعمه تقدیم جریان فتنه میشوند تا تخریب و حذف سیاسی و فیزیکی شوند

    امروز فرماندهی اولین خاک  ریز دفاع از سرزمین اسلامی ایران را سردار شجاع عرب سید حسن نصرالله در لبنان به عهده دارد و مسلمانان و مجاهدان عرب و مسلمان غزه  اولین خاکریزهای دفاع از ایران اسلامی اند
    امروز روزی است که می بایست در شیپور شهادت طلبی و ایمان بر خاسته از قرآن عربی و ائمه شیعی دمید و از نفس قدسی آنها یاری جست و با استعانت و توسل به مکتب و مرام اسلامی و علوی که ایرانیان مفتخر به پیروی و اشاعه تعالیم هدایت گر آن در جهان هستند  از نوامیس کشور در برابر تعرض خارجی دفاع کرد
    دفاع از ناموس کشور با غیرت دینی میسر است و نمی توان با تار و سنتور و دف دختران در برابر تهاجم امپریالیستی امریکا مقاومت کردپا بر هنگان و صاحبان اصلی انقلاب و دولت اسلامی که مدیران دولت اسلامی در تمام رده ها افتخار نوکری آنها را دارند بیش از گذشته در حمایت از دولت و نظام اسلامی کوشا باشند و حساب عوامل خودسر را از جریان گفتمان عدالت و دولت بر خاسته از آن جدا کنند

    تا او چه خواهد ...
    والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]

    آدم هایی از جنس غلام حسین الهام نه نیاز به تعریف کسی دارند و نه محتاج
    تقدیر نامه اند حیف است که آدم هایی از این جنس را وارد عرصه رقابت کنیم
    همه می دانیم که اگر جسارت الهام در اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در
    دور اول انتخابات دولت نهم نبود شاید اصلا دولت عدالتی تشکیل نمی شد که
    حالا عده ای به دنبال میراث خواری ایلی و تباری از آن باشند !
    امروز که
    غلام حسین الهام ها را در حاشیه می بینیم حق داریم که از سر غیرت  و درد
    بگوییم ای کاش الهام در آن لحظه تاریخی سکوت کرده بود !!!
    این تحلیلی
    است که خیلی از عدالت خواهان به آن رسیده اند والبته دلیل این عده این است
    که حال که قرار بود سیستم مدیریت اجرایی کشور بر همان پاشنه اصلاحات
    وسازندگی بچرخد و تغییری ساختاری و بنیادین در روش ها و سازوکار ها به وجود
    نیاید و امثال غلامحسین الهام ها و تفکر مدیریتی آنها در حاشیه باشد پس
    این همه هزینه برای چه بود ؟
    یک وقت هست که یک دولتی می آید تا سیستم
    گردانی کند و طفیلی دولت قبل از خود بشود که البته ایرادی هم ندارد کما این
    که در پوستر های انتخاباتی جناب خاتمی نوشته بودند :تداوم سازندگی !
    یعنی
    این که مدیریت اجرایی ما همان روش کارگزاران است و انصافا هم که خاتمی به
    این قول خود تا آخر پایبند بود و در امور اجرایی دخالتی نکرد و به دغدغه
    های مطبو عاتی خود پرداخت
    اما یک وقت هست که یک گفتمانی که در لایه های
    اجتماعی شکل غالب پیدا کرده و به این نتیجه رسیده که روش گذشته موجب ایجاد
    دره های فقر و قله ثروت و شکاف اقتصادی و رانت خواری و فساد سیاسی گردیده و
    این گفتمان در مقطعی از روزنه انتخاباتی از حلقوم یک شخص به نام محمود
    احمدی نژاد خارج میشود و در آن لحظه تردید و دو دلی ها این غلام حسین الهام
    ها هستند که سرنوشت یک کشور را تغییر می دهند


    کم نیستند آدم های هر هری مسلک که تعظیم در برابر قدرت برتر را مشی
    مدیریتی خود می دانند و البته در هر دورانی با سلاح چابلوسی های چندش آور
    عرصه مدیریت اعتقادی را به لجن زار خیانت و دو دلی و فضای گناه آلود رانت و
    رابطه تبدیل می کنند و هم اینانند که با نفوذ در ارکان دولت اسلامی بر
    آنند تا از رییس جمهور شخصیتی چون سردار سازندگی بسازند و بندهای مدیریت
    قوم گرایانه خود را به آن دخیل ببندند
    ایراد چنین افرادی که  در ظاهر
    درد شاخص های سازندگی را دارند و ضریب چسبندگی آنها به میز ریاست تا بدان
    حد است که امداد غیبی و حضرت عزراییل باعث مفارقت آنها از میز ریاست می
    گردداین است که در لحظات سرنوشت ساز فاقد قدرت تصمیم گیری اند و با فرو
    افتادن حجاب قدرت های متوهم آنها چون گربه ای رام و مطیع دست آموز قدرت
    بعدی می شوند !
    ارایه چنین الگوهایی به عنوان نماد مدیریت عدالت خواهانه
    و اسلامی جفای به غیرت عدالت خواهانه و نفس مدیریت ناب اسلامی است
    غلام
    حسین الهام نسخه اصل گفتمان عدالت است و دلیل آن این است که شخص او امروز
    همان تحلیلی را دارد که در موقع اعلام نتایج اولین دوره انتخابات ریاست
    جمهوری احمدی نژاد با همان تحلیل حقیقت را فدای مصلحت نکرد
    اگر شخص
    احمدی نژاد چند نسخه برابر با اصل به لحاظ منش مدیریت اسلامی که پایه های
    آن مبتنی بر حذف بروکراسی و ساده زیستی و اعتماد به نفس داشته باشد قطعا یک
    نسخه آن غلام حسین الهام است
    امروز ساختمان پاستور بیش از هر زمان
    دیگر به حضور غلام حسین الهام نیاز دارد تا حضور او آرامش بخش کسانی باشد
    که با سم پاشی های رسانه ای یکسال اخیر در ماهیت عدالت خواهانه مدیریت
    اجرایی کشور تردید کرده اند و یقینا ریاست جمهور محبوب در راستای سیستم
    سازی ارکان مدیریت دولت اسلامی مقدمات بازگشت تاثیر گذار غلام حسین الهام
    به بدنه دولت را فراهم خواهد کرد


    تا او چه خواهد ...
    والسلام




    نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   36   37   38   39   40   >>   >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی