امـامـت و ولایـت در اسـلام ، از پـایـه هاى اصلى اعتقادى و زیربناى زندگى سیاسى ، اجتماعى و فـرهـنـگى انسان به شمار مى آید. مسلمانان با مذاهب مختلف و نظرات گوناگون ، در ضرورت امامت و رهبرى اتفاق نظر دارند. امّا ولایت در باور شیعه از جایگاه بلند و رفیعى برخوردار است تـا جـایـى که از نماز، روزه ، حج و جهاد نیز برتر و بالاتر است . امام باقر(علیه السلام) در این باره مى فرماید:
"اسـلام بـر پـنـج چـیز پایه گذارى شده است ، بر نماز، زکات ، حج ، روزه و ولایت . زراره مى گوید: از امام (علیه السلام) سؤ ال کردم کدامیک از اینها برتر است ؟ فرمود: ولایت ! زیرا ولایت کلید همه آنهاست و والى ، دلیل و راهنماى آنهاست ."(1)
بـا تـوجه به روایات فوق ، ولایت و امامت را نمى توان باور یا حکمى جداگانه از احکام دینى دانـست ، بلکه بایدگفت تمامى دین به منزله جسم و ولایت روح آن است . دین بى ولایت دین نیست و انـسـان بـى ولایـت را نـمـى تـوان مـسـلمـان واقـعـى دانـسـت . بـر ایـن اسـاس اسـت کـه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود:
مَن ماتَ و لَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَةَ الجاهِلِیَةِ(2) هر کس که امام زمان خویش را نشناسد و بمیرد، به مرگ جاهلى از دنیا رفته است .
فاطمه (سلام الله علیها) و ولایت
حضرت زهرا(سلام الله علیها) ولایت و امامت را با تمام وجود درک کرده بود و نتیجه انحراف خلافت و امامت امت را بـه خـوبـى مـى دیـد. آن حـضـرت در خـطـبـه مـعـروف خـود بـه تـبـیـیـن جـایـگـاه رفـیـع اهل بیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مى پردازد و بیان مى دارد که حکومت حق آنان است :
"شـما بندگان خدا! نگاهبانان حلال و حرام ، و حاملان دین و احکام ، و امانت داران حق و رسانندگان آن به خلقید. حقى را از خدا عهده دارید و عهدى را که با او بسته اید بپذیرید. ما خاندان را در میان شما به خلافت گماشت ، و تاویل کتابُ الله را به عهده ما گذاشت . حـجـت هـاى آن آشـکـار اسـت ، و آنچه درباره ماست پدیدار و برهان آن روشن و از تاریکى گمان بکنار.(3)
از دیـدگـاه فـاطـمـه (سلام الله علیها) ، امـامـت تداوم و استمرار رسالت است و (امام) در اداره امور مـسـلمـانـان و نـظـام اجـتـمـاعـى آنـان از هـمـان شـان و جـایـگـاهـى بـرخـوردار اسـت کـه (رسـول) بـرخـوردار بـود
حـضـرت زهـرا(سلام الله علیها) پـس از تـبـیـیـن مـنـزلت و نـقـش مـحـورى اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در هدایت امت اسلامى و بیان احکام الهى ، به بحث درباره نظام امامت پرداخت و فرمود:
وَ جَعَلَ طاعَتَنا نِظاماً (لِلمِلَةِ) و امامتنا اءمناً مِنَ الفُرقَةِ وَ حُبَّنا عِزّاً لِلاِسْلامِ.(12) خـداى متعال ، اطاعت ما اهل بیت را مایه نظام و انسجام ملت و امامت ما را ضامن وحدت و مانع افتراق و تشتت امت اسلامى و دوستى ما را مایه عزت اسلام قرار داد.(4)
حـضـرت فـاطـمـه (سلام الله علیها) با بیان فوق اشاره عمیقى به نقش نظام امامت در ایجاد همبستگى در بین مـردم کـرده اسـت و در واقـع یـکـى از مـهـمـتـریـن اهـداف تشکیل حکومت در جوامع بشرى را که همانا ایجاد و گسترش نظم و انضباط در جامعه و جلوگیرى از تشتت و نابسامانى در بین اجتماعات انسانى مى باشد را مورد توجه قرار داده است .
حـکـومت هاى پدیدار گشته در جوامع مختلف در طول تاریخ هر یک به گونه اى براى دستیابى بـه نـظـم و انـسـجـام تـلاش کـرده و در راه تحقق این هدف گام برداشته اند، اما تاکید فاطمه زهـرا(سلام الله علیها) بـر ایـن نـکـتـه اسـت کـه اگـر امـامـت و رهـبـرى اهل بیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به عنوان محور اصلى حکومت در جامعه مورد توجه قرار گیرد، دستیابى به ثبات و انسجام اجتماعى و جلوگیرى از نابسامانى و افتراق که در واقع از ابتدایى ترین و بـدیـهـى تـریـن وظـایـف حـکـومـت اسـت ، بـه بـهـتـریـن شـکـل آن تـامـیـن خـواهـد گـردیـد و زمـیـنـه بـراى تـحـقـق اهـداف مـهـمـتـرى کـه از تشکیل حکومت مورد انتظار است فراهم خواهد شد.
مـحـور دیـگـر سـخـن حـضـرت زهـرا(سلام الله علیها) تـرسـیـم وضـعـیـت مـوجـود امـت اسـلامـى پـس از رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله) اسـت کـه وجـود تـشـتت و تفرقه در بین مسلمانان و نابسامانى امور آنها پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) معلول روى گردانى آنها از اهل بیت و انحراف از سیستم حکومتى مبتنى بر امامت و ولایت است .
در واقـع از دیـدگـاه فـاطـمـه (سلام الله علیها) ، امـامـت تداوم و استمرار رسالت است و (امام) در اداره امور مـسـلمـانـان و نـظـام اجـتـمـاعـى آنـان از هـمـان شـان و جـایـگـاهـى بـرخـوردار اسـت کـه (رسـول) بـرخـوردار بـود. لذا اگـر دیـده مـى شـود کـه نـظـام خـلافـت پـس از رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله) نـه تـنـها نتوانست نقش محورى رهبرى را در جامعه اسلامى حفظ کند، بلکه خود عـامـلى بـراى گـسـتـرش نـابـسـامانى گردید، بدین خاطر بود که کسانى در مصدر امور قرار گرفتند که فاقد صلاحیت رهبرى بودند و امام برحق را از حکومت و حق خود محروم ساخته بودند.
حـضـرت زهـرا(سلام الله علیها) چون بر لزوم وجود امام معصوم در کنار قرآن براى هدایت انسانها اعتقاد داشت بـه مـبـارزه بـا حـاکـمـان غـاصـب پـرداخـت ؛ چـنـانـکـه آن حـضرت در خطابه آتشین خود در مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:
شما با پیامبر محبوب و محمود خود پیمان بستید تا دین او را با دست خویش در جهان بگسترانید و جهان را بر محور این دین حنیف و شریف به گردش درآورید. قرآن را مى بینم که به ظاهر آن احترام مى کنید. حقیقت این است که در صفحات مقدس آن ، رازها و رمزها و خواندنى ها و شنیدنى هاى بـسـیـار وجـود دارد. امـا چـشـم به راه خطیب توانایى نشسته است که راز پنهان بداند و رمز بسته بگشاید و خواندنى ها و شنیدنى ها را به جهانیان باز گوید.
فاطمه (س) چون حـق حـکـومـت را از آن عـلى (ع) و اهـل بـیـت پـیـامبر(ص) مى دید به دفاع از آن حضرت پرداخت و هـشـدارهـاى خـود را مـتـوجـه کـسـانـى کـرد کـه بـا اقـدام نـابـخـردانـه خـود حـاصـل تـلاشـها و مجاهدت هاى رسول خدا(ص) را به بازى گرفته اند و امت اسلامى را از آینده مبهم و تاریک که با انحراف در رهبرى در انتظار آنان است بر حذر مى دارد
از سـپـیـدى و سـیـاهـى ایـن کـتـاب ، کـجـا مـى تـوانـیـم راه بـه سـر مـنـزل مـقـصـود بریم ، تا دانشمندى روشنفکر و پرهیزکار، سپیدى را از سیاهى ها باز ننماید و شب را از روز امتیاز ندهد و نقاب ظلمت از چهره نور فرونکشد، ما همچنان حیرت زده و راه گم کرده خـواهـیـم مـاند، او همان دانشمند روشنگر و روشن بینى است که گویا و بینا و شنواست . او کسى اسـت کـه آیات الهى را یکجا در پرده هاى سینه خویش پنهان ساخته است . و در نفس خود قرآنى بـزرگ و عـزیـز بـه وجـود آورده اسـت . او قـرآنـى گـویـا و شـنـوا و راه پیما و راهنماست . این گـنـجینه اسرار، که اینجا و آنجا ذخایر گرانبهایش را گسترش دهد و تشنگان را به فرا خور خـویش سیراب کند همان پیشاهنگ سعادت و کاروان سالار ابدیت است . اوست که پیروان خویش را به جانب مینوى جاویدان راهبرى خواهد کرد.(5)
درسـت هـمین ویژگی ها است که زهرا(سلام الله علیها) را به دفاع از على (علیه السلام) برمى انگیزاند. دفاع حضرت زهـرا(سلام الله علیها) از امـیـر مـؤمـنـان نـسبت به زمامدارى جامعه اسلامى ، دفاع شخصى و خصوصى نبود، بلکه دفاع یک زن مسلمان متعهد و مسؤول از حق عظیمى بود که غصب شده است . فاطمه (سلام الله علیها) چون حـق حـکـومـت را از آن عـلى (علیه السلام) و اهـل بـیـت پـیـامبر(صلی الله علیه و آله) مى دید به دفاع از آن حضرت پرداخت و هـشـدارهـاى خـود را مـتـوجـه کـسـانـى کـرد کـه بـا اقـدام نـابـخـردانـه خـود حـاصـل تـلاشـها و مجاهدت هاى رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را به بازى گرفته اند و اعلام خطر با نویى رنـجـدیـده اسـت کـه بـا شـجـاعـتـى وصـف نـاشـدنـى و اسـتـقـامـتـى سـتـودنـى در مـقـابـل مـنـحـرفـان مـى ایستد و امت اسلامى را از آینده مبهم و تاریک که با انحراف در رهبرى در انتظار آنان است بر حذر مى دارد.
پی نوشت ها:
1. اصول کافى ، ج 2 ، باب دعائم الاسلام ، ح 5 .
2. الذخیره فى علم الکلام ، ص 495 .
3. زندگانى فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ، سید جعفر شهیدى ، ص 128 .
4. همان ، ص 129 .
5. احتجاج طبرسى ، ج 1 ، ص 147 .
منبع:
سید محمد حسینی شاهرودی
نوشته شده توسط :سادات علوی::نظرات دیگران [ نظر]