برخی اوقات بر سر دوراهی قرار میگیریم و نمیدونیم کدام درست است تا انجامش دهیم و دوست داریم راه درست را انتخاب کنیم تا دچار اشتباه نشویم و کلی وقت میذاریم، اما تشخیص درست از نادرست گاهی سخت میشود .
متاسفانه برخی اوقات مسیر را اشتباهی طی میکنیم و برای این کار اشتباه دلایل مختلفی بیان میکنیم که به قول ابن سینا: برای هر کار اشتباهی اگر هزار دلیل بیاوری میشود هزار و یک اشتباه.
به نظر من در فتنه های اخیر نیز بسیاری از افراد دچار سردرگمی شده و بر سر یک دو راهی قرار گرفتند که انتخاب را برایشان دشوار مینمود . در هر دو طرف افرادی وجود داشتند که به شخص مورد نظر رای دادند و بعد پشیمان شدند . ( البته در این مورد تعداد افرادی که به آقای موسوی رای دادند و از کار خود پشیمان شدند بسیار بیشتر از طرف مقابل بود )
جالب اینجاست در فتنه اخیر بیشتر بحث روی ارزشها بود و هر دو طرف خودشان را بر حق وارزشی میدانستند و این امر با توجه به سوابق و حال دو طرف اصلی ماجرا ، انتخاب را برای بسیاری از افراد مشکل کرده بود .
بنده با توجه به فرمایشات امام خمینی ( ره ) دو شاخص بسیار مهم و شفاف برای تشخیص حق از باطل در فتنه اخیر بیان میکنم :
مهمترین شاخص این است : کاری که انجام میدهیم چقدر در بین دشمنان اسلام و ایران باعث خوشحالی یا تنفرخواهد شد .
مثال اینکه اگر در مسیری حرکت کردیم که مورد حمایت صهیونیستهای جنایتکار و دست نشانده های آنان بود ، بدانیم راه اشتباه است.اگر در مسیری برویم که صهیونیستها دوست نداشته باشند سر به تنمان باشد و به خون ما تشنه باشند یعنی مسیر دست است.
سوال اینجاست !
چرا از خودمان نمیپرسیم: چرا امریکا و اسرائیل و غربی ها و وهابی ها و منحرفین و منافقین و تروریستها هم از جنبش سبز حمایت میکنند؟
آیا منافع مشترکی میبینند؟ آیا به اهداف مشترکی رسیدند ؟
مگر میشود بدون دلیل این کشورهای مادی گرا و فاسد از یک گروه خاص حمایت کنند؟
پ ن :انشالله شاخص بعدی در پست اینده
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]