عقب نشینی به چه قیمتی و چرا ؟

دیشب یک سایت منتصب به یکی از دولتمردان سابق را می خوندم که به موارد جالبی برخورد کردم . آقای محمد علی ابطحی برای بیان دیدگاههای خودشان متوسل شدن به بیانات حضرت امام خمینی (ره) و خواستند با قلب واقعیتها فکر و اندیشه خودشان را موجه جلوه دهند . در بخشی از نوشته شان مسئولین نظام را از درگیر شدن با انگلیس متجاوز برحزر کرده و گفته اند که در زمان جنگ حضرت امام (ره) به مسئولین گوشزد کرده بودند که با رفتار و گفتارشان شوروی را تحریک نکنند چرا که ما توان مقابله نظامی با اون کشور را نداشتیم . باید به عرض ایشون برسونم که در زمان حضرت امام (ره) شعار مرگ بر شوروی بر سر زبانها افتاد و اگر امام (ره) از درگیر شدن با شوروی ترسی داشتند و یا مصلحت اندشی میکردند نباید اجازه می دادند در حضور ایشان و در حسینیه جماران این شعار توسط مردم تکرار شود و از طرفی حضرت امام شخصا اون نامه محکم و قوی را به گورپاچف نوشته و کمونیسم را در زباله دانی تاریخ ریختند و مهمتر از آن اگر از غرب و شرق ترسی داشتند انقلاب نمیکرده و سیاست نه شرقی و نه غربی را به عنوان استراتژی انقلاب اعلام نمی نمودند .
و سئوالم از ایشان " به نظر شما در برابر متجاوز چه باید کرد ؟ التماس به او که به کشور ما تجاوز نکند ؟ و یا ایستادگی مردانه و کم نیامدن در مقابل کشور تجاوزکار ؟ " حضرت امام زمانیکه برای اولین بار آمریکا ناو جنگی به خلیج فارس فرستاد به فرمانده جنگ وقت توصیه کردند ناو آمریکایی را مورد هدف قرار بدهند که ایشان با توجیه مصالح کشوری این کار را نکردند و بعدها آمریکایی ها اقرار کردند که ناو را برای آزمودن ایران فرستاده بودند و اگر اون ناو هدف قرار می گرفت ، ناوهای بعدی را روانه خلیج فارس نمی کردند !
در جای دیگر این عزیز معنای جامعی از عدالت ارائه داده و خواسته اند تا عدالت نه فقط در اقتصاد بلکه در همه زمینه ها و از جمله در حقوق انسانها هم رعایت بشه که البته خواننده اگر نگاهی به گذشته نه چندان دور بیاندازد مفهوم بیانات ایشان را بهتر متوجه می شود . ودر بخشی هم از مسئولین خواسته اند که مردم را دریابند و در فکر رفاه و آرامش ایشان باشند و دنبال تشنج نباشند !
خدمت ایشان باید عرض کنم ، در چند سال گذشته  که دولت پیشین سیاست تشنج زدایی را البته با پرداخت بهای آن از عزت مردم در پیش گرفته بود چه حاصلی داشت ؟! و آیا از دشمنی دشمنان کاسته شد ؟ به ما اجازه دادند تا به حقوق حقه خود دست پیدا کنیم ؟ و در کل به سود ما بود و یا ضرر ملت ما و ارزش آن را داشت تا از عزت چندین و چند ساله این ملت عزیز و شریف خرجش کنید ؟
و باز هم فرموده اند که مردم در سال 58 که به جمهوری اسلامی رای دادند پر از امید بودند و به آینده شیرین چشم دوخته بودند و از مسئولین خواسته اند که با قدرتهای بزرگ درگیر نشوند ! انگار که ایشان از دنیا بی خبرند و نمی دانند که این قدرتهای بزرگ هستند که دست از سرما برنمی دارند و اونها تنها خواسته شان اینه که ما از انقلاب و اسلام  و نظاممان دست بکشیم و به کمتر از این هم راضی نمی شوند و سزاوار نیست مردمی را که از اوان انقلاب با انواع دشمنی ها روبرو بوده جنگ طلب معرفی کنیم .
یا علی و در پناه علی  موید و منصور باشید

سلام دوستان عزیزم همانگونه که مطلع هستید بنده با توجه به اهمیت تهاجم فرهنگی به این موضوع بیشتر پرداخته ام و شاید بتوان گفت محوریت مباحث وبلاگم حول این موضوع بوده و سعی ام بر این بوده که وارد جزئیات و مصادیق نشده و بیشتر مباحث کلی را مطرح کنم تا عرصه را برای اظهار نظر دوستان باز نگه داشته باشم و مهمترین انگیزه ام هم از طرح این موضوع شناختی هست که نسبت به تهاجم فرهنگی داشته و به عینه آثار مخرب آن را در جامعه و بخصوص تغییراتی که در افکار نسل جوان بوجود آمده را می بینم .

تهاجم به فرهنگ ناب محمدی (ص) چیز تازه ای نیست بلکه از سالیان درازی حتی قبل از انقلاب شروع شده و دشمنان این ملت سعی دارند تا هویت اسلامی را از فرهنگ مردم بزدایند و بنابه فرموده حضرت امام (ره) یک اسلام آمریکایی را بر ما تحمیل کنند که با پیروزی انقلاب اسلامی از سرعت پروژه تهاجم فرهنگی کاسته شده و پروژه براندازی انقلاب اسلامی با توسل به قوه نظامی را در پیش بگیرند .  کشورهای مستکبر با تجمیع تمامی امکانات خود و کنار گذاشتن اختلافات ذاتی شان همه با هم متحد شده و جنگی را بر این ملت تحمیل کردند که اگر نبود همت و ایثارگری جوانان این مرز و بوم ، می رفت که انقلاب اسلامی از ریشه برکنده شود ولی همت والای مردم با رهبری حضرت امام خمینی (ره) پوزه متجاوزین را بر خاک مالید و آنان را از کرده شان نا امید و مایوس کرد .
نگاهی عمیق و با تانی و یا حتی گذرا به دوران دفاع مقدس نشان می دهد که این مردم با توسل به دین و فرهنگ دینی شان توانستند در برابر دنیای استکبار ایستادگی کنند و دشمنان را سر جای خود بنشانند . ما که در جنگ سلاحهای پیشرفته ای در اختیار نداشتیم که با تکیه بر آن در مقابل متجاوزین ایستادگی کنیم ، در حالی که دشمن بعثی اطلاعات آواکسها و ماهواره های آمریکایی و منافقین به ملت و کشور را در اختیار داشته و با میراژهای فرانسوی و میگهای روسی و کارشناسان اسرائیلی و سلاحهای شیمیایی آلمانی و پول بعضی از کشورهای مرتجع عربی و با حمایت قاطع تمامی مجامع بین المللی به جنگ ما آمده بودند ، رزمندگان اسلام تنها و تنها با تکیه بر سلاح ایمان که بر گرفته از اصول جهاد و شهادت طلبی و با تاسی از ائمه اطهار (ع) بود اجازه ندادند تا این انقلاب نو پا و نوظهور از پای در آید .
درست است که جنگ فی النفسه مذموم و ناپسند است ولی کدام جنگ ؟ جنگ تجاوز کارانه از آن نوعی که آمریکا و ایادی اش بر دیگر کشورها تحمیل می کنند و یا جنگ برای دفاع از حیثیت و شرف و عزت یک ملت ؟ در همان زمان جنگ هم بودند کسانی که چشم بر واقعیتها بسته و همگام با دشمن پس از برتری رزمندگان اسلام بر دشمن دم از سازش می زدند و ملت ما را به جنگ طلبی متهم میکردند و عجبا که ملت ما می بایست در دو جبهبه با دشمنان درگیر می شدند . در جبهه ای با دشمنان غدارِ تا بن دندان مسلح که از طرف تمامی دنیای استکبار حمایت می شد و در سنگری دیگر با ستون پنجم همان دشمن جنایتکار که کودکان و زنان این مردم را صرفاً به جرم ایرانی و مسلمان بودنشان هدف تیر و گلوله و موشک خود قرار داده بود .
یادمان نرفته که آنقدر توپ و موشک تو هویزه زده بودند که حتی یک دیوار نیم متری نمی توانستی در آن پیدا کنی و این شهر به تلی از خاک مبدل شده بود و یا خرمشهر قهرمان با آن دلیرمردان مدافعش تا پای جان ایستاد و خونین شهر نام گرفت .
می دانی شلمچه کجاست ؟ آبادان ، اهواز ، ایلام ، سردشت ، حاج عمران ، فکه و … می دانی موشک چیست ؟ خمسه خمسه ، کاتیوشا ، توپ ، بمباران ، هواپیما ، بمب شیمایی و سوت خمپاره را چطور ؟ می دانی سرمای سی درجه زیر صفر یعنی چه ؟ می دانی کوههای پوشیده از برف یعنی چه ؟ دست و پا و تکه های بدن را دیده ای که با انفجار خمپاره توی سنگر به پرواز در میان ؟ گریه های دختر کوچولوی جانباز شیمیایی را دیده ای که وقتی نفسهای باباش بعد از سرفه های سنگین به شماره افتاده ، رنگش صورتش سیاه میشه و دیگه توان دست و پا زدن هم نداره ، عرق سردی تمام چهره اش را گرفته و چشم دوخته به چشمهای اشکبار دخترکش که مثل بید می لرزد و کاری از دستش برنمیاد ولی باباشو خیلی دوست داره . تو چی دوستش داری ؟ بدن پر از ترکش را دیده ای ؟ میدونی سوز و درد گلوله امان آدمو می بره ؟ اصلا میدونی وقتی گلوله به بدن اصابت میکنه گوشت بدن بهش می چسبه و اونها را از جا میکنه و با خودش میبره و تو بدن تو یک حفره به قطر بیست سانتی متر ایجاد میکنه ؟ میدونی رزمنده ای که تیر خورده همراه با نفس کشیدن خون از جای زخمهاش جاری میشه ؟ انگار که زخمهایش هم نفس میکشن . تا حالا پاهات در اثر سرما یخ زده ؟ مجبوری یک پوتین بزرگ پیدا کنی و توش پنبه بذاری تا گوشت پات با پوتین تماس نداشته باشه ، آخه بعد چند روز تاول پاره میشه و گوشت قرمز از زیر اون پدیدار میشه و چند روزی باید صبر کنی تا پوست جدید روش را بپوشانه . تو هم که رزمنده ای و نمی تونی بری خونه و استراحت کنی ، پس باید با همان وضع بسازی و .....
اینجاها مقتل فرزندان این ملت غیورند ، ملتی که از همه چیزش گذشت تا با عزت زندگی کند و با دست خالی به جنگ سلاحهای پیشرفته رفت .
می دانی که این اولین جنگی هست که در آن ایران سرافراز از میدان بیرون آمد آنهم نه با اتکای به دول بیگانه بلکه با ایثار جوانان مومن و فداکارش ؟
میدانی رزمندگان اسلام در سرمای شدید که من و تو تحملش را نداریم به جنگ ایادی استکبار رفته اند ؟ تا جایی که در زمان درگیری از شدت سرما دست رزمنده به سلاحش چسبیده بوده و وقتی میخواست به طرف دشمن من و تو شلیک کند نه با دست که با گوشت دستش ماشه را فشار داده ، آخه پوست دستش رو اسلحه جا مانده بود .

میدانی که گروهکهای ضد ملت که توسط آمریکا حمایت شده و می شوند بچه های رزمنده را گرفته و سرشان را می بریدند و بدن مطهرشان را تکه تکه میکردند ؟ و می دانی همین تروریستهای آدم نما بسیجیان مظلوم را در عروسی شان سر می بریدند ؟ چرا مظلوم ؟ برای اینکه اونها جان عزیز خود را برای شرف و عزت ما فدا کردند و ما آنها را در زباله دانی تاریخ جستجو می کنیم و باز هم میدانی الان که من و تو در آرامش و امنیت زندگی می کنیم همین انسانهایی که مایه سر افکندگی ما هستند در گوشه گوشه این مرز و بوم در حال جنگ با مزدوران آمریکا هستند و مظلومانه و غریب به شهادت می رسند ؟
می دانی که در این هشت سال دفاع مقدس فرهنگ ناب اسلامی متولد شده ،  پرورش یافته و به فرهنگ غالب جامعه مبدل گشت ؟ مگر می شود ایثار و فداکاری مردم را براحتی به دست فراموشی سپرد و بر آن خط بطلان کشید ؟ از کی تا به حال دشمنان قسم خورده ایران اسلامی دوست شفیق ما شده اند تا ما هم به پیروی از آنها به گذشته درخشان خود پشت کرده و ولی نعمتان خود را فراموش کنیم ؟
تا به حال سردشت رفته ای ؟ در سال 1365 صدام ملعون  با بمبهای اهدایی آلمانی و با حمایت آمریکا مردم مظلوم کرد سردشت را هدف بمبهای شیمیایی خود کردند که اینک با گذشت بیست سال هنوز هم مردم آن دیار از آثار بمباران شیمیایی رنج می برند . میدانی عکس العمل آمریکای جنایتکار در برابر این فاجعه بشری چه بود ؟ حتماً خیال میکنی که این کشور بشر دوست به حمایت از مردم مظلوم سردشت ، عراق را محکوم کرده و در شورای امنیت بر علیه او قعطنامه شدید الحنی را به تصویب رسانده ؟ نه عزیزم او فقط از این اقدام صدام ابراز نگرانی کرد و از هر دو کشور خواست که خویشتن داری کنند و ایران را تهدید کرد که حق ندارد مقابله به مثل کند .
حالا شایسته است که تاریخ این ملت را به زباله دانی تشبیه کنیم و حماسه آفرینان و ایثارگرانش را در آن جستجو کنیم ؟!
غربیها پس از گذشت بیش از شصت سال از جنگ جهانی دوم هنوز هم از بازماندگان آن در مناسبتهای مختلف قدردانی میکنند و امتیازات ویژهای برای ایشان قائل شده اند و در مراسم ملی شان به آنان مدال می دهند و موزه هایی از فداکاری سربازانشان ساخته و کودکان و نوجوانان کشور برای یادآوری گذشته از آن بازدید می کنند ولی به ما که می رسد گذشته را باید مدفون کنیم البته نه همه گذشته ، بلکه همین دوران طلایی را و به ما اجازه میدهند تا 2500 سال به عقب بر گردیم و به آنهم افتخار کنیم !  چرا ؟ نباید کمی تامل کنیم ؟
عجیب نیست که از ترس انگ عقب ماندگی ما را وادار می کنند تا دفاع مقدس این ملت را فراموش کرده و در گذشته ای موهوم سرگرم شویم مبادا که دشمنان دیروز ما را عقب مانده بنامند ؟ بنامند مگر چه می شود ، مگر ما به خوشایند و اجازه آنان زندگی می کنیم که اگر آنان اخم کردند زندگیمان تباه شود ؟ تا به حال همین غربیها برای پیشرفت و بالندگی کشور ما چه کمکی  کرده اند ؟ تاریخ مملو از تجاوزها ، حیله گری و دخالتهای آنان در امورات کشور ماست که همیشه به دنبال مطامع خود بوده اند نه مصالح مردم ما ، اگر هست بگویید تا ما هم بدانیم .
جوانان دیروز در جنگ نظامی با حداقل امکانات و با تکیه بر ایمانشان در برابر متجاوزین به این کشور ایستادند و اجازه ندادند تا آنان به اهدافشان برسند . ما چه کرده ایم ؟ آیا ما هم همانند آنان به تکلیف خود عمل کرده ایم  ؟ آنان از دشمن نترسیدند ، من و تو چطور ؟ به همین سادگی سنگر را خالی کرده و در قبال تهاجم همه جانبه فرهنگی دنیای استکبار خودمان را باخته ایم ؟ و یا خدای ناکرده همنوا با دشمنان گذشته خودمان را به باد تمسخر گرفته و کسانیکه را که در باره ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام نوشته و فرهنگ جبهه و جنگ را زنده نگه می دارند عقب مانده می نامیم ؟ یعنی دویست هزار نفر که برای دفاع از عزت و شرف من و تو جان دادند کار عبثی کردند ؟ چه زود جای دوست و دشمن را عوض کرده و نوک قلمهای زهرآگین خود را به سوی ملت خود نشانه رفته ایم !
بنده به جهت علاقه ای که به امورات فرهنگی ، مخصوصاً در عرصه اینترنت دارم اکثر نوشته ای وبلاگهای منتخب را می خوانم و نیز وبلاگهایی از سایتهایی دیگر از جمله بلگفا ، پرشین بلگ و … را و متاسفم که بعضی ها بدون مطالعه وبلاگهای مذهبی را بی محتوا معرفی میکنند ، این در حالی هست که من وبلاگهای علمی که توسط منتقدین وبلاگهای دینی معرفی شده اند را هم خوانده و میخوانم و همان عیوبی را که به وبلاگهای دینی نسبت داده می شود را در این وبلاگها بیشتر می بینم تا مذهبی ها و بدتر از آن توهین به فرهنگها و گویشها که من شرم دارم از بیان آنها و فکر می کنم اعتراض به وبلاگهای دینی بهانه ای بیش نبوده و منتقدین اگر برای ارتقاء آگاهیی مردم وبلاگ زده و می نویسند نباید دغدغه منتخب شدن داشته باشند و اگر برای خودنمایی که آن بحثش جداست و اگر هم همنوا با دشمان این مرز و بوم به مقابله با فرهنگ ما برخواسته اند بدانند که ره به خطا میروند و خدای نا کرده در این جنگ فرهنگی که همان دنیای استکبار به ما تحمیل کرده اند نقش ستون پنجم را بازی نکنند تا این عملکرد سوءشان در آینده باعث شرمساری شان نشود .

تداوم نفوذ

بهار با همه زیبایی هایش ، با کوهها و دشتهای پر از گل و چشمه های جاری اش ما را به خود میخواند . این روزها بهار در خانه ات را می زند و آمدنش را خبر می دهد ولی زیبایی بهار در کوه و دشت بیشتر نمود دارد.
راستی تا حالا تو این فصل به کوه رفته ای ؟ کوههای سر به فلک کشیده پوشیده از برف ، وقتی پایت را روی برفها می گذاری صدای فرو ریختن بلورهای آن گوشت را نوازش می کند . می دانی همین برفها آرام آرام ذوب شده و در دل زمین نفوذ می کنند ؟ زمین هم مانند بدن انسان رگهایی دارد که آب در آن جریان می یابد . وقتی این رگها بهم وصل می شوند جویباری در دل زمین پدیدار می شود که پس از سرازیر شدن از کوه در نزدیکی های دره روزنه ای پیدا کرده و خود را به سطح زمین میرساند و تو یک چشمه زیبا با آبی گوارا را می بینی که با نماهنگی آرام بخش به سوی رودخانه ای در حرکت است و این حرکت بطور مداوم ادامه دارد .
 بارش باران در دشت و کوه را چطور ، دیده ای ؟ که با رعد و برق و غرش آسمان در عرض چند دقیقه جویبارها و رودهای پر تلاطمی ساخته و پس از فروکش کردن باران با همان سرعت از بین می روند .

می دانی که کار فرهنگی از جنس برف و چشمه است ؟ دراز مدت و دیرپا

پیشنهاد میکنم این مطالب مفید را هم مطالعه فرمائید

ارکان ایمان (وبلاگ ایران اسلام)
عبرت بگیریم (وبلاگ استشهادی)
خاک آسمانی (وبلاگ مدیر پارسی بلاگ)
نماز به افق مریخ (وبلاگ آخوندها از مریخ نیامده اند)
تن آدمی شریف است به جان آدمیت (وبلاگ بهترین آرزوهایم تقدیم تو باد)
یادی از ضابط سیره شهدا (وبلاگ پاک دیده)
آخرین یادداشتهای یکی از ... (وبلاگ قصه بچه بسیجی)
با بلاک در پلاگ! (وبلاگ شب نوشت)
اینجا هم عکسهای اردوی وبلاگ نویسها را می توان دید (عکس فوری)
اگر می خواهید تو بحث اخلاق وبلاگ نویسی شرکت کنید اینجا را کلیک کنید
در (وبلاگ احسن) هم می توانید پیام نوروزی مقام معظم رهبری را بخوانید
محدلی (وبلاگ آهستان)
اندر احوالات پدیده اردو (کشکول جوانی) عکسهای جالبی داره
باز هم اردوی جنوب (وبلاگ با سید علی تا فتح قدس و مکه)
حرکت به سمت جزیره مجنون (وبلاگ روایت فجر )
حسابرسی اعمال (وبلاگ زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست )
و این وبلاگ خیلی زیبا ، حتماً بخونیدش (نوشته های زینب کوچولو )
متن کامل قطعنامه 1474شورای امنیت در خبر گزاری فارس
واکنش کشورهای دیگر در باره قطعنامه شورای امنیت در خبرگزاری فارس

بسم الله الرحمن الرحیم

اربعین سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام  را به همه مسلمین جهان خصوصا پیروان ائمه اطهار علیهم السلام تسلیت عرض می نمائیم .

با توفیقات خداوند متعال و تلاش دوستان ، مسابقه وبلاگ نویسی محرم پایان یافته و آثار برگزیده را به اطلاع همه شرکت کنندگان عزیز میرسانیم ؛ قبل از معرفی آثار منتخب ، گزارشی از نحوه برگزاری مسابقه خدمتتان ارائه میگردد .

مسابقه با مشارکت بیش از 30 وبلاگ نویس متعهد از خانواده بزرگ پارسی بلاگ در تاریخ 28/10/85 همزمان با آغاز دهه اول محرم با 9 موضوع و با محوریت تهاجم فرهنگی آغاز شده و به پیشنهاد شرکت کنندگان تا 30 بهمن تمدید گردید .

از اول اسفند داوری مسابقه و بررسی آثار رسیده (127 اثر) آغاز شد و سه گروه داوری مستقل که شامل دو گروه وبلاگ نویس از وبلاگ نویسان پارسی بلاگ ، پرشین بلاگ ، بلاگفا ، میهن بلاگ و بلاگ اسکای و یک موسسه فرهنگی خارج از اینترنت این آثار را بررسی کرده و بر اساس معیارهای مشخص شده به هریک از آثار امتیاز داده و پس از جمع بندی امتیازها آثار زیر بعنوان برگزیده، انتخاب شده و معرفی میشوند .

 وبلاگهای برگزار کننده :

 وقایع / پائیزی/ احسن/ نافذ / چفیه / بهترین آرزوهایم تقدیم تو باد/ ریحانه/ سئوالهای منتظر جواب/ ایران اسلام/ تاریخ پژوه/ معرفت/ شمیم وصل/ شلمچه / قافله شهدا / آهستان / شهادت/عزیز دل حیدر/ با سیدعلی تا فتح قدس و مکه / امام حسین(ع) / یگان خاک بازان /تکبیر/ قصه بچه بسیجی / سلما / عشقی / مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک / گل دختر/ نقد مفید / هزار و یک نکته /دریادلان /  استشهادی/ زیبایی سایه خداوند بر کهکشانهاست / بندیر/ اصحاب کهف / سیاست روز / ساحل افتاده / اسرائیل باید از بین برود / انتظار

موسسات و سایتهایی که در برگزاری مسابقه همکاری کرده اند :

 مدیریت پارسی بلاگ / دفتر توسعه وبلاگهای دینی / خبرگزاری قرآنی ایران (iqna) / سایت نورالمهدی /  سایت مناجات / موسسه فرهنگی محبان آل یاسین
توضیح : همانطور که در اطلاعیه مسابقه ذکر شده بود ، وبلاگ احسن به هریک از شرکت کنندگان در مسابقه وبلاگ نویسی محرم جوایزی را اهدا خواهند نمود . وبلاگهای شرکت کننده جهت دریافت هدایا امیل و نشانی پستی دقیق محل سکونت خود را به آدرس shahidyi@gmail.com ارسال نمایند . (البته پس از 10 فروردین به بعد )

لینک آثار منتخب :
وای خدا امشب چه شبی است (وبلاگ بهترین آرزوهایم تقدیم تو باد) / روضه از زبان یک تیر (وبلاگ ثقلین) / تهاجم فرهنگی و روشهای مقابله با آن (وبلاگ پائیزی) / عزت حسینی در فرهنگ عاشورا (وبلاگ بین الحرمین) / یا لیتنا کنا معک (وبلاگ ایران اسلام)

چند روزی هست که بعضی از وبلاگها به بهانه  دستگیری تعدادی به اصطلاح فعال سیاسی که البته اون هم جای حرف داره غوغا کردند و با هماهنگی و برنامه  قبلی دارن برنامه هایی را به زعم خودشان برای برابری حقوق زنان به اجرا در می آورند حالا هم که روز جهانی زن فرارسیده و بازارش گرمتر . ما هم  سری هم به وبلاگ دوستان زدیم که ببینیم اینجا چه خبره و دیدیم که نوشته هایی را در نقد و باز خوانی وقایع این روزها در وبلاگهایشان گذاشتند . وبلاگ آهستان دوست عزیزم امید حسینی با مقاله طنزی شعارها و خواسته های این گروه را مورد بررسی قرار داده و وبلاگ خواهرمان گل دختر هم از زاویه دیگر عواملی که موجب بدبختی زن امروز شده را واکاوی کرده و وبلاگ دوست دیگرم عشقی هم از زاویه دیگر به این مبحث پرداخته است و البته بحثی را هم خواهر عزیزمان خانم ناظم در وبلاگشان در همین موضوع دارند که در مجموع بحثهای خیلی خوبی مطرح شده است .

برای همین تصمیم گرفتم تا برای تکمیل نظرات دوستانم من هم چند خطی را برای شما بنویسم .

در سال 1921 گروهی از زنان کارگر آمریکایی به خیابانها ریخته و با شعار نان و گل خواستار برابری حقوق زن و مرد شده اند  و از اون موقع تا به حال این روز به نام روز جهانی زن نامگذاری شده بعد یادم آمد زمانی تحقیقی داشتم در باره نحوه استثمار زن در کشورهای غربی که به این نتیجه رسیدم در اون سالها چون کارتل های آمریکایی احتیاج شدیدی به نیروی کار داشتند ، برای تامین نیروی کار مورد نیاز کارخانه هایشان این ترفند را بکار برده و زن غربی را از کانون گرم خانواده جدا کرده و به بهانه آزادی او را استثمار کردند و بعدها هم او را به کالایی برای سودجویی و شهوترانی مردان بی بند وبار غربی مبدل و به جهانیان تحمیل کردند .

سئوال اول آیا زن امروز مظلوم است یا 100سال پیش  ؟ زنیکه که مرکز توجهات خانواده بود آزاد و رها کشته نه از زندان بلکه از قیدی به نام خانواده و تازه بعد یک قرن تازه متوجه شده که چه کلاهی سرش رفته و الان هوشیارانه به دنبال هویت گمشده خودش هست و متاسفانه بعضی از زنان جامعه ما که کور کورانه پیرو غربیها هستند ظاهرا تازه از خواب بیدار شده و میخواهند تجربه سالهای سال زنان غربی را از نو تجربه کنند !

سئوال دوم چرا بعضی از این روشنفکرها ادعا دارند که نسل انقلاب که 28 سال پیش انقلاب کرده حق نداشته برای آیندگان تصمیم بگیرد ولی وقتی به غرب و آمریکا میرسند دست و پایشان را گم کرده و چشم بسته تصمیمات 86 سال پیش اونها را گرامی میدارند اون هم چه گرامیداشتی ؟!  

سئوال سوم مگر ما الگویی برای زنانمان نداریم که دنبال الگوهای غربی میگردیم . چرا خانم فاطمه زهرا (س) که همه خصوصیات یک انسان کامل را دارا بودند برای ما الگو نباشند ؟ او که مبارز بود و عالمه و مادری مهربان و همسری شایسته و مزین به همه خصوصیاتی را که از یک زن متصور بوده به کناری نهاده و یک واقعه کهنه شده را کپی و در قالب به ظاهر نو به این قشر از جامعه تحمیل کنیم و اونوقت هم افتخار می کنیم که متجددهم هستیم ! بقیه اش را خودتان تحلیل کنید نمیخوام بحث طولانی و خسته کننده شود .

این وبلاگ تازه تاسیس شده را هم بخوانید بد نیست ( انتظار سبز )

یا علی و در پناه علی