سقوط دیکتاتوری های عربی ره آورد معکوس جنگ نرم امریکا علیه ایران
در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی شاهد تحولات سریعی در شاخ افریقا و کشورهای عربی هستیم آن چه امروز از آن به عنوان دومینوی انقلاب در کشورهای استبداد زده عربی یاد می کنیم از جهاتی قابل تحلیل است
1-دیدگاه اول این است که مانند تئوری دایی جان ناپلئون !تغییرات سریع به وجود آمده را ناشی از طراحی اتاق های فکر لندن و واشنگتن ارزیابی کنیم
البته این تحلیلی است که شاید از سوی برخی وابستگان به جریان های منحرف سیاسی ترویج شود ولی بعید به نظر می رسد که ایالات متحده در صدد حاکمیت احزاب و جمعیت های اسلامی در کشور های استبداد زده عربی باشد از طرفی این به وضوح روشن است که از صندوق های رای در کشورهای استبداد زده عربی جز فریاد اسلام خواهی و بازگشت عزت مدارانه به اصل و ریشه هایی که در خلال حکومت مستبدین عرب پایمال گردیده شنیده نخواهد شد
2-دیدگاه دوم این است که ایالات متحده در سیر تحولات به وقوع پیوسته عملا ابتکار عملی ندارد و فی الواقع در این جریانات نقش یک غول شیشه ای و بی تحرک را بازی می کند اعتقاد حقیر این است که تحولات به وجود آمده ناشی از فضای رسانه ای است که ایالات متحده در خلال چند سال اخیر بر علیه جمهوری اسلامی ایران راه اندازی کرد در واقع این امواج به همان نسبت که علیرغم میل باطنی ایالات متحده باعث تقویت ریشه های انقلاب و موج عدالت خواهی در ایران گردید به همان نسبت انعکاس و پس لرزه های آن باعث تضعیف پایه های حکومت مستبدین عربی شد
جنگ نرم امریکا بر علیه ایران بر پایه دفاع از فمینیسم و آزادی انتخابات و نیز برجسته کردن احکام قضایی اعدام وحق آزادی هم جنس گرایان و حقوق صنفی و مسلکی پایه ریزی شده بود
این امواج از سوی امریکا به سوی کشوری ارسال میشد که در آن نیم بیشتر ظرفیت دانشگا ههای کشور را زنان تشکیل می دهند و بخش قابل توجهی از کارکنان دولت زن هستند و قوانین خانواده در ارتباط با مهریه و حق مالکیت زنان به حدی سخت گیرانه است که در برخی موارد با اعتراض مردان مواجه است !
بحث آزادی انتخابات نیز در شرایطی مطرح می گردید که هنوز بعد از یک سال و چند ماه که از فتنه 88 سپری گردیده هنوز مدعیان تقلب و ایالات متحده امریکا دلیل محکمه پسندی بر ای اثبات حقانیت خود ارایه نکرده اند
مخالفت ایالات متحده با احکام قضایی نیز در حالی مطرح می گردید که در شرایط حاضر افکار عمومی کشور ما خواهان تشدید برخورد های قضایی در برخورد با مفاسد اجتماعی و اقتصادی و امنیتی است و به نوعی انتقاد افکار عمومی از قوه قضاییه به خاطر تساهل و تسامح این قوه در مواجهه با اخلال گران سیاسی و اقتصادی است
در مقوله فساد اقتصادی نیز در کشور ما همه مسئولین و به خصوص دولت عدالت و دستگاه قضایی محور شعارها و بر نامه های خود را بر تداوم مبارزه با مفسدان اقتصادی قرار داده اند و آزادی رسانه ای در این خصوص تا حدی و جود دارد که حتی معاون اول رییس جمهور توسط رسانه ملی و نمایندگان مجلس متهم به فساد اقتصادی گردیده و مسئولین ذیربط در این خصوص پاسخ گویی می کنند
اما در کشور های عربی وضع به گونه ای دیگر است
صندوق رای در این کشور ها به یکی از اشیای موزه های سلطنتی تبدیل شده است و در برخی از این کشورها زنان حق رانندگی ندارند
فساد اقتصادی آقازادگان عرب و عدم وجود دستگاه قضایی مستقل و نیز مجالس مردمی و فقر و فساد و تبعیض و نبود رسانه های مستقل و منتقد و عدالت خواه کشور های مستبد عربی را به بشکه ای از باروت تبدیل کرده که آتش بیار این انفجار خود ایالات متحده است
و مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین
تا او چه خواهد ...
والسلام
نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]