سفارش تبلیغ
صبا ویژن







شنه ایم اما نه تشنه تر از حسین. سلام بر حسین. سلام بر سقای دشت کربلا ابالفضل. روزه را با زبان روضه باید گشود. ببخش ما را عباس که گاه بی اذن تو لب به آب می زنیم. در مظلومیت تو همین بس که ما شده ایم هوادارت. هوادار تو علی اکبر حسین بود و گاهی رقیه را می نشاندی روی دوشت و تمام دنیا را نشانش می دادی. ما که جز تو کسی را نداریم. دستی هم بکش بر سر ما. با کریمان کارها دشوار نیست. از تو که چیزی کم نمی شود. من تشنه ام و خدا آب را بر گلوی من تحریم کرده اما تو که روزه نبودی. تو می توانستی آب بنوشی. کسی هم نبود. یعنی جز علقمه کسی نبود. تو بودی و آب و لب تشنه ات. می خواستی گلویی تازه کنی. کسی که نمی فهمید. می دانم؛ تو چرا آب نخوردی. در علقمه داشتی عمو جان! مشک را برای بچه ها پر از آب می کردی، که چهره ات را دیدی در زلال آب. نه که شبیه پدرت علی هستی، یاد ابوتراب افتادی. نه که مو نمی زنی با مادرت، افتادی یاد ام البنین…

  • ببین عباس! در کربلا تو می رسی به یک نهر آب. مبادا از آن آب بنوشی در حالی که مولایت حسین تشنه لب است. همیشه اول حسین، بعد تو. اگر توانستی برای کودکان حسین آب ببری، آن وقت خودت هم گلویی تازه کن. ببین چه دارم به تو می گویم؛ پسرم. همیشه اول حسین، بعد تو.

عمو جان! تو باز رنگ آب را دیدی اما حسین وقتی که تو را دید، رنگش پرید. کمرش شکست. تو خوب برادری بودی برای حسین. همه جا اول حسین بود، بعد تو الا به وقت خطر. تا تو بودی، رقیه یتیم نشده بود و سکینه هنوز بابا داشت. تا تو رفتی، ورق برگشت. تو رفتی آب بیاوری، یا چهره غرق در خونت را؟ چند نفر باید از حسین سراغ عمو را بگیرند. پس علمدار چه شد بابا؟ عمو عباس کجاست؟ رفته بود برای مان آب بیاورد، دیر کرده. کجاست پس عمو. من که تشنه نیستم، دلم برای عمو جانم تنگ شده. من تشنه عباسم. کجا آب خواستم؟ بگو عمو کجاست بابا؟

  • گلویم تشنه آب نیست. چشمم عطش گرفته. نگاهم می خواهد به عباس بیافتد. دلم برای علمدار تنگ شده. اشک امانم نمی دهد. غصه دارد این دل تنگم. شانه عباس آشیانه ماست که بصیرتش نافذ بود؛ رحم الله عمی العباس.

این دو طرح “میلاد” و “عباس” را به قسمت تصاویر کتاب “نه ده” اضافه خواهم کرد و جز این برای تشکر از دوستان عزیز راه دیگری بلد نیستم. فقط “میلاد” لطف کند اسم وبلاگش را برای من در یک کامنت بگذارد، با این نشانی باز نمی شود. از آنجایی هم که “نه ده” به چاپ ? و ?? رسیده، از چاپ ?? به بعد، این ? طرح به کتاب اضافه خواهد شد. این را هم بگویم؛ بعد از همه مشورتهایی که تا کنون کرده ام به این نتیجه رسیدم که دل نوشت های جدید را به همان “نه ده” اضافه کنم و از آنجایی که کتاب “نه ده” با این اضافات به مرز ??? صفحه می رسد، دل نوشت های از این به بعد قطعا می شود جلد دوم کتاب “نه ده”.

http://sayehgraph.persiangig.com/image/bishomar_low.jpg

http://aks98.com/images/k6ka8901e1rourvm3gi.jpg



  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی