فاصله ای میان پاستور و بهارستان!
در عرف شناخت نظام های سیاسی معمولا آن ها را دو گونه پارلمانی و ریاستی تقسیم می کنند. در نظام های پارلمانی قوه مقننه (که در برخی کشورها شامل مجلس شوراست و در برخی دیپر مجلس سنا را نیز شامل می گردد) در تعیین حاکمان جامعه نقش اساسی داشته و ساخت قدرت از این قوه ناشی می گردد. در مقابل، در نظام های ریاستی معمولا قدرت در دست شخص خاصی که عمدتا رئیس جمهور بوده (و یا در پاره ای از کشورها نخست وزیر است) متمرکز شده است و گاهی رئیس جمهور مجوز انحلال پارلمان را نیز دارد. البته نظام جمهوری اسلامی ایران را به لحاظ بدیع بودن ساختار و نیز نوع توزیع قدرت سیاسی، نمی توان در یان نقسیم بندی منطبق بر این دوگونه نظام دانست، بلکه با گونه ای تسامح می توان آن را حالتی میان این دو فرض کرد. این مسئله علت دیگری نیز دارد وآن تأکید ویژه قانون اساسی نظام بر استقلال و تفکیک قواست. اما آن چه در این نوشتار مورد بحث خواهد بود، نوع توزیع قدرت و جایپاه هر یک از قوا در نظام جمهوری اسلامی نیست، بلکه منظور واکاوی پیشینه تعامل قوای مجریه و مقننه در طول سه دهه از انقلاب اسلامی است.
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]