سفارش تبلیغ
صبا ویژن







هفته‌ی قبل که با جناب رها (صاحب کشکول) و همسران مکرمه، در سفر شمال به سر می‌بردیم، به مورد جالبی برخورد کردیم که اگرچه در سطح کشور بازتاب چندانی نداشت، لیکن در شهرهای شمال کشور، علی‌الخصوص نوشهر و چالوس، با واکنش‌های متفاوت مردمی مواجه شد.

ماجرا از این قرار بود که دو هفته قبل در روز پنجشنبه‌، جوانی مجهول‌الحال که ظاهرا از دانشجویان دانشگاه آزاد چالوس بوده، با یک فروند خر! از سمت نوشهر به چالوس آمده و تلاش مذبوحانه‌ای را مصروف ورود به دانشگاه، در حین خرسواری نمود!

 

اگر دو واژه‌ی خر و چالوس را با هم جستجو کنید، چند خبری در این رابطه می‌توانید پیدا کنید. حتی فیلم این اقدام نیز در سایت یوتیوب قرار گرفته است. بالاترین و امثالهم هم که بماند...

اکثر منابع خبری مخالف نظام، این اقدام را مرتبط با کمبود بنزین و اقدامی اعتراضی بر علیه طرح هدفمند‌نمودن یارانه‌ها قلمداد کردند. اما برخی اخبار و شایعات دیگر حاکی از آن است که فرد مذکور، علت رفتار خود را، مرتبط با به سرقت رفتن خودروی شخصی‌اش عنوان نموده است که چند روز قبل، در حالی که دانشگاه اجازه‌ی استفاده از پارکینگ را به او نداده بود، در خارج از دانشگاه پارک نموده بود.

بنده نه قصد اشاعه‌ی این خبر را داشتم و نه اخبار موجود را تائید و یا تکذیب می‌کنم. برای من و بسیاری دیگر از مردم مازندران، این سوال به وجود آمده است که چگونه دانشجوئی با کلی کلاس و کت و شلوار و قرّ و فرّ، به خاطر مشکل بنزین یا سرقت خودرو حاضر می‌شود در منظر یک شهر! و چه بسا دو شهر! بر خر سوار شود و خود را سوژه‌ی عام و خاص کند.

به همین سوال می‌اندیشیدم که برادرم چند شب پیش ماجرائی را برایم تعریف کرد. ماجرا مربوط می‌شود به تحصّن چند تن از دانشجویان یکی از دانشگاه‌های تهران که رهبری آن جریان را یکی از فعالان فرهنگی و طلبه‌ی سابق، و بسیجی اسبق، و عضو انجمن اسلامی دانشگاه به عهده داشت. فردی که پس از ترک طلبگی، و ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی پژوهش‌گری علوم اجتماعی، به علت رهبری این تحصّن، مدتی را در بازداشت گذراند و سپس به مدت یک‌سال تعلیق شد.

جالب این که این عزیز گرام، امروز مدعی است که موضوعی که به خاطرش تحصّن نموده بهانه‌ای بیش نبوده، و اکنون در حال دریافت ویزای آلمان و پذیرش دانشگاهی در آلمان است.

در این یکساله‌ی اخیر، خیلی‌ها از برخورد امنیتی با دانشجویان صحبت کردند و مدعی شدند این برخورد امنیتی باید اصلاح شود. اما از طرف دیگر، گویا کسی متوجه نیست که بسیاری از افرادی که فضای دانشگاه‌ها را امنیتی می‌کنند، در بر هم زدن نظم عمومی کشور، مقاصد دیگری را دنبال می‌کنند.

اکثر فعالان سیاسی جریانات یک ساله ی اخیر، امروزه در خارج از کشور مشغول تحصیل یا کار شده‌اند! اگر خارج رفتن این عده، به خاطر احساس عدم امنیت در ایران بوده، یا اگر تحت تعقیب بوده‌اند، پس چگونه توانسته‌اند به راحتی از کشور خارج شوند؟!

به نظر من این‌گونه موارد را باید گاهی، از آن سو هم مرور کرد. بسیاری از کسانی که دلشان می‌خواهد ویزای کشور دیگری را به راحتی به دست آورند، می‌کوشند که اقدامی ضد امنیتی را مرتکب شوند و از این طریق راه را برای آینده‌ی خود در خارج از ایران هموار کنند.

آیا خیانتی از این بالاتر هم می‌شود پیدا کرد که کسانی، امنیت و آبروی وطنشان را فدای امیال خویش و خواسته‌های دشمنان ملّت کنند؟!



  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی