یک- عدم همنشینی با واقفیه:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَاصِمٍ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا یَقُولُ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَاصِمٍ بَلَغَنِی أَنَّکَ تُجَالِسُ الْوَاقِفَةَ قُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاکَ أُجَالِسُهُمْ وَ أَنَا مُخَالِفٌ لَهُمْ قَالَ لَا تُجَالِسْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ یَعْنِی بِالْآیَاتِ الْأَوْصِیَاءَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِهَا الْوَاقِفَةُ

 منقول است محمد بن عاصم می­گوید: حضرت رضا(ع)فرمود: به من خبر رسیده است که با واقفیه همنشین هستی. عرض کردم: فدایت شوم من با آنها همنشین هستم ولی هم عقیده نیستم. حضرت فرمود: با آنها همنشین مباش، خداوند عزوجل می­فرماید: در کتاب بر شما نازل شده است که چون شنیدید به آیات الهی کفر می­ورزند و مسخره می­کنند با آنها منشینید تا به سخن دیگر پردازند و گرنه شما هم مثل آنها خواهید بود    (نسا:140) و منظور از آیات الهی، اوصیا هستند که واقفیه بر آنها کفر ورزیدند.[1]

 واقفیه گروهی از شیعیان و یاران نزدیک امام موسی کاظم(ع) بودند که از طرف ایشان حکم دریافت وجوهات از مسلمین را داشته و به عنوان نماینده امام در میان مردم نتخاب شده بودند چرا که در آن سالها امام هفتم(ع) مدام در زندان بود و ارتباطش با شیعیان تقریبا قطع بود. پس از شهادت امام هفتم جمعی از این نمایندگان امام(ع) مبالغ هنگفتی از وجوهات را در اختیار داشتند و حاضر به واگذاری آنها به امام بعدی یعنی امام رضا نبودند لذا به خاطر مال دوستی و دنیا پرستی با آنکه حقانیت امام را می­دانستند اما بیان ادعایی واهی بیان کردند امام هفتم زنده است و بعدا ظهور خواهد کرد و بعد از ان امامی نخواهد بود تا بدین وسیله درهم و دیناری چند نزد خود نگه دارند! این گونه بود که این نمایندگان و مدعیان خط امام در برابر امام حی خود صف کشی کردند و زحمات و دردسرهای فراوانی را برای امام رضا(ع) ایجاد نمودند. امام رضا علیه السلام در کلام خود به یکی از یارانش او را حتی از نشستن در کنار این افراد منع می­کند و تبری قلبی را کافی نمی­داند.

دو- ادامه بی بصیرتی:

مقام معظم رهبری امام علی خامنه­ای در بیانات مهم خود در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم‌( 1389/08/24) با تبیین مفهوم بصیرت به بی­بصیرتی برخی بزرگان و خواص در حوادث فتنه 88 اشاره کردند و فرمودند: «خیلى از این کسانى که پشیمان شدند و راه را برگشتند، یک روزى به شکل افراطى انقلابى بودند؛ اما یک روز شما مى‌بینید درست در نقطه‌ مقابل آن روز ایستاده‌اند و در خدمت ضد انقلاب قرار گرفته‌اند! اینها به خاطر ...هوا‌هاى نفسانى، شهوات نفسانى، غرق شدن در مطالبات مادى (است). عامل اصلى اینها هم غفلت از ذکر پروردگار، غفلت از وظیفه، غفلت از مرگ، غفلت از قیامت است؛ اینها موجب می­شود که بکلى صد و هشتاد درجه جهتگیرى‌شان عوض شود». ایشان البته بین معاند و غافل تفاوت قائل شدند و تاکید کردند : «البته بعضى نه به خاطر عناد، نه به خاطر بدخواهى، که گاهى غفلت می­کنند. انسان با اینکه جان خودش را خیلى دوست دارد، اما گاهى ممکن است در حال رانندگى هم یک لحظه حواسش پرت شود، یک لحظه چرت بزند، یک ضایعه‌اى پیش بیاید. لغزشهائى که در این زمینه پیش مى‌آید، اینها را نمی­شود گناه دانست؛ اما اگر چنانچه تداوم پیدا کند، این دیگر بى‌بصیرتى است، این دیگر غیر قابل قبول است».

با این بیان امروز با وجود روشن شدن چهره اصلی فتنه اگر کسی هم چنان حرفهای تابستان 88 را تکرار می­کند حتی اگر ازروی غفلت هم باشد اما برای مردم این امر قابل قبول نخواهد بود.

سه- وظیفه نمایندگی:

در این مدتی که مردم فتنه گران را کنار زده­اند هر از چند گاهی این افراد غالبا به بهانه عروسی فرزندان خود گرد هم جمع شوندو دیداری تازه می­کنند. در آخرین این دیدارها در شب عید غدیر در مراسم عروسی پسر قدرت­الله علیخانی نماینده قزوین در مجلس جمعی از سران فتنه و برخی دیگر از افراد سیاسی مشهور دور یک میز نشسته­اند.

با توجه به مقدمات فوق در این باره باید گفت:

1-سه- ناطق صامت!

یکی از افرادی که در این مجلس حضور داشته است آقای ناطق نوری بوده است که مدتی در کنار موسوی خویینی­ها و کروبی نشسته است. حضور آقای ناطق از این جهت قابل انتقاد است که وی در بخش بازرسی دفتر حضرت آقا حضور دارد و در نماز جمعه 29 خرداد 88 مقام رهبری با توجه به مباحثی که آقای احمدی نژاد در مناظره معروف خود بیان کره بود از آقای ناطق تقدیر کردند. آقای ناطق در این مدت فتنه غالبا سکوت پیشه کردند و هیچ گاه هم چون مردم علیه فتنه­گران موضع روشنی نگرفتند. اگر سکوت ایشان در این مدت را با غفلت بتوان توجیه کرد پس از گذشت این روزها و سخنان آگاهی بخش مقام رهبری حضور ایشان در این مراسم به هیچ وجه قابل توجیه نیست و هم­نشینی با این مدعیان خط امام که علیه امام حی صف کشیده­اند صحیح نیست گر چه شاید قلبا آقای ناطق اعتقادی به انها نداشته باشد. قابل توجه اینکه گفته می­شود حتی شخصی مانند سید محمد خاتمی در میان راه وقتی از حضور کروبی در این مراسم مطلع می­شود از رفتن به مراسم خودداری می­کند! خوب است جناب ناطق قدر تقدیرهای مقام معظم رهبری را بداند و البته در این گونه فتارها نشانی از قدرشناسی دیده نمی­شود!

2-سه- نماینده فتنه­گران یا مردم قزوین؟

قدرت الله علیخانی بازمانده اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی در آغاز جریان فتنه انتخاباتی 88 در نطق پیش از دستوری در مجلس از کاندیدای شکست خورده و اغتشاشگر انتخابات دفاع کرد[2] و پس از ان نیز بارها علیه انتخاب قاطع مردم و رییس جمهور قانونی کشور مواضع تندی گرفته است. اما امروز دعوت از عناصر معلوم الحالی مانند خویینی­ها، کروبی و عبدالله نوری نشان داد همچنان در خط فتنه­گران حرکت میکند و این همان تداوم بی­بصیرتی است و برای مردمی که نهم دی علیه فتنه­گران شعار دادند این عرض ارادت و چاکری یک نماینده مجلس به این عناصر مطرود ملت قابل قبول نخواهد بود. از این رو بایستی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اعتبارنامه این شخص بی­بصیرت و نماینده فتنه­گران در مجلس تجدید نظر نمایند و بی­شک مردم قزوین که در استقبال از رییس جمهور سنگ تمام گذاشتند و یک بار کروبی را از شهر خود بیرون کردند نیز اینک با روشن شدن چهره علیخانی موافق این اقدام نمایندگان خواهند بود. چرا که قابل قبول نیست یک نماینده مجلس برخلاف مشی مردم حرکت کند.

ازا ین رو جا دارد برخی نمایندگان به جای تکاپو برای سوال از رییس جمهور این گونه اقدامات که خواست مردم انقلابی می­باشد را پی­گیری نمایند!

[1] بحارالأنوار، ج. 48 ، ص. 265       [2] روزنامه اعتماد، 27/3/88 ، ش.1978 ص. 1