مهدی عامری از همان روزى که مردم با رویگردانى از احزاب دوم خردادى گفتمان خدمت و عدالت را برگزیدند، حجم وسیعى از انتقادات و تهاجمات علیه آنچه مردم انتخاب کرده بودند آغاز شد. البته این بداخلاقىها استمرار توهینها و حملات زمان انتخابات بود، آنسان که عدهای، سراسیمه و با وحشت، با انواع حربهها در قصد تخریب احمدىنژاد برآمدند و گویى چون تلاششان نتیجه عکس داد، بعد از انتخابات، آن توهینها رنگ انتقام نیز به خود گرفت! از اینرو دولت نهم از آغازین روزهاى کار خود از گلایهها و کنایههاى این گروه شکست خورده بىنصیب نبود. «هر» اقدام و موضعگیرى دولت در نظر اینان «غیر کارشناسانه»، «مغایر با امنیت ملی»، «بىتجربه»، «خلق الساعه» و ... بوده، باید نقد شود! در پارهاى از موارد نیز پا را از انتقاد و تخریب فراتر نهاده و به استهزاء و تمسخر دولت منتخب و شخص رئیس جمهور پرداختند. حجم این بداخلاقىها در برههاى از زمان چنان بالا گرفت که مقام معظم رهبرى در دفاع از مظلومیت دولت فرمودند: «عدهاى در این مدت کوتاه، انتظاراتى از دولت جدید دارند که در طول چند سال از دولتهاى گذشته نداشتند.» جداى از تاختن اصلاحطلبان به دولت، حتى در گروههاى مدعى اصولگرایى نیز انتقاد از دولت کم نیست! و شاید بیجا نباشد اگر دولت نهم را دولتى بنامیم که در معرض بیشترین «انتقادها» قرار داشته است. البته از آنجایى که دولت نهم، تحولگرا بوده و در عرصههاى گوناگون سیاست خارجی، اقتصاد و ... برنامههاى نو و متفاوت با گذشته دارد، از اینرو، گستردگى نقدهاى برنامهها و موضعگیرىهاى آن، چندان هم دور از انتظار نمىباشد. همچنین اگر پر کارى هیئت دولت را نیز بر آن بیفزاییم، باید بپذیریم که حرف و حدیثهاى گوناگونى در کار خواهد بود. دولت نیز از آن سو تا آنجا که توانسته است پاسخگوى نقدها بوده است و در برخى موارد در برابر انتقادهاى دلسوزانه و منطقى و منصفانه از موضع خود عقب نشسته است. چنانچه به عنوان مثال در ماجراى ساختن جایگاههاى ویژه براى زنان در ورزشگاهها هنگامى که با انتقادهایى مواجه شد، به سرعت این موضوع را کنار گذاشت و یا نشست چندین ساعته ریاست جمهورى با منتقدان اقتصادى دولت که نشان از این امر دارد هر جا انتقاد علمى و به دور از غرضورزى باشد، باب بحث و گفتگو مفتوح است، اما هوچىگرىها و تنشهاى سیاسى چیزى جداى از این است و سیاست دولت نیز بر این است تا در برابر چنین تحرکاتى سکوت اختیار کند و وقت خود را صرف خدمت به ملت نماید و لذا در بسیارى موارد، مهرورزانه پاسخ آنها را نداده است. حضور شخص ریاست جمهورى در برنامههاى زنده تلویزیونى و مصاحبههاى متعدد ایشان با خبرنگاران داخلى و خارجى و پاسخگویى ایشان به سوالات و انتقادات، نمونهاى دیگر از رفتار منطقى دولت در مواجهه با انتقادات است. از اینرو آن منتقدانى که از «انتقادناپذیری» دولت سخن مىگویند را نمىتوان «منصف» نامید، چه آنکه همین «انتقاد»شان را بارها دولت پاسخ داده است. یکى از سران حزب اعتماد ملى چنین نگاشته است: «اکنون که از عمر دولت نهم بیش از 2 سال مىگذرد، نقد عملکرد دولت نه تنها غیر منصفانه نبوده، که از اتهام سیاسى کارى نیز به دور است و به عکس، دفاع مطلق و غیر منطقى از عملکرد دولت، خاستگاه سیاسى دارد.» (1) این عضو حزب اعتمادملی، منصفانه بودن نقد عملکرد دولت را مختص به حال (پس از گذشت دو سال از عملکرد دولت) مىنماید و این، تلویحا بدان معنا است که انتقادات گذشته اصلاحطلبان که از همان روز نخست ریاست جمهورى و بلکه پیش از آن شروع شده بود، غیر منصفانه و مشوب به سیاسى کارى هستند. با این حال، اینکه گذر 2 سال از عمر دولت سبب مىشود انتقادها به دور از سیاسى کارى و منصفانه شود، به ظاهر، گزاره صحیحى نمىنماید و التزامى بین این دو دیده نمىشود. اگر چنین باشد، نتیجتا تمامى نقدها بر دولتهاى گذشته که دوره ریاست جمهورى خود را تکمیل کردهاند، کاملا منصفانه و منطقى است! آیا واقعا چنین است؟ آقاى گرامىمقدم که در نطق پیش از دستور مجلس سخنرانى مىکردهاند، با بیان 4 انتقاد اصلى «اصلاحطلبان مجلس به دولت» ادامه مىدهند: «انتظار آن است که حامیان دولت با رویکردى منطقى و پذیرش جدال احسن ... اشتباهات خود را بپذیرند، نه آنکه با اتهام زنى بخواهند منتقدان و اصلاحطلبان را وادار به سکوت کنند ....» عجیب آنجاست که این جماعت حرف انتقادى یا تخریبى خود را مىزنند و آن گاه با مظلومنمایى اظهار مىدارند: «ما را وادار به سکوت نکنید.» در این دو سال، کدامین اصلاحطلب «وادار» به سکوت شده است؟ سزاوارتر، آن است که گفته شود کدام اصلاحطلب، سخن به نقد دولت نگشوده است؟ به عنوان نمونه آشکار، خوب است آقاى گرامىمقدم، ارگان مطبوعاتى خویش را تورقى کنند. چنین گفتارى از ایشان عجیبتر به نظر مىرسد، چرا که روزنامه اعتمادملى از جمله پیشتازان نقد دولت است و به «انتقاد نامهای» علیه دولت بدل گشته است! از سوى دیگر، ایشان در حالى اصولگرایان را به «جدال احسن و رعایت اخلاق دینى و انسانى در رقابتهاى سیاسی» توصیه مىکند که حزب اعتمادملى به بهانه رطب و یابس بر دولت مىتازد. به طور نمونه، روز قبل از نطق ایشان، در روزنامه اعتمادملی(2) درباره مهمانى تیمهاى استقلال و پیروزى که از سوى شهردارى تهران برگزار شد، براى تیتر خود، یک «شایعه» را برگزیده بود و این رویداد را این چنین با رنگ «سیاسی» در صفحه ورزشى منتشر کرده بود: «تیتر: غیبت استقلالىها در ضیافت جمعه شب به دلیل حضور قالیباف... ! شایعه شد بنا به دستور سازمان تربیت بدنى و حضور قالیباف، استقلالىها از رفتن به این مراسم منصرف شدند ... با توجه به اینکه دولت رابطه خوبى با شهردار ندارد چنین شایعهاى نمىتواند دور از واقعیت باشد ... البته استقلالىها این قضیه را تکذیب کردند ....» آیا این نوع اطلاعرسانی، همراه با اخلاق است و عنوان «جدال احسن» را بر مىتابد؟! از این نمونهها در روزنامه اعتمادملى به فراوانى یافت مىشود. آقاى گرامىمقدم البته «رعایت اخلاق دینى و انسانى در رقابتهاى سیاسی» را «کمترین شرط اصولگرایی» دانسته و مىگوید: «نطقهایى که سراسر، اتهامات کذب و توهین به یک جریان فکرى که با راى قاطع مردم در یک برهه زمانى مدیریت کشور را بر عهده داشته است چه نسبت و نشانى با اصولگرایى دارد؟» چنانچه این سالها از زبان اصلاحطلبان بارها شنیده شده است، «کمترین شرط اصلاحطلبی، پذیرش راى و نظر مردم است.» از اینرو اگر توهین و افتراء به کسانى که در برههاى سکاندار مملکت بودهاند ناپسند و غیراخلاقى است، تخریب و اهانت و استهزاى جریان فکرى که اکنون با «راى قاطع مردم» بر سر کار هستند چگونه است؟! البته جناب گرامىمقدم، خود به این سوال جواب داده، در ادامه مىگوید: «لابد دوستان، زمانى که مردم به آنان راى مىدهند، مردم را محترم مىشمارند و زمانى که رقباى آنان را انتخاب مىکنند، آنان فاقد مشروعیت هستند.» تمام آنچه ایشان به زبان آورده است، مقدمهاى است تا این سوال را مطرح کند که آیا «قیمت بنزین 180 تومانى اصلاحطلبان بهتر بود یا سهمیهبندى که طرح اصولگرایان است؟ و آن گاه بلافاصله ادامه مىدهد: «و قضاوت را به آنان واگذار مىکنیم.» با این حال، ایشان فرداى همین روز در روزنامه اعتمادملى در مقام جواب به نایب رئیس مجلس مىنویسد: «بنزین 180 تومانى اصلاحطلبان بهتر بود»( !!3) تا معناى واگذارى قضاوت به مردم آشکار گردد! آقاى گرامىمقدم که در طول سخنان خود بر پذیرش نقد تاکید مىکند، و پاسخ به نقد را «وادار کردن به سکوت» مىداند، به این دلیل، چنین نطقى را انتخاب کرده است که «در یکى از نطقها که خطاهاى اصلاحطلبان بر شمرده مىشد، به یک نمونه از برنامه اقتصادى دولت گذشته، در افزایش قیمت بنزین تا 600 تومان اشاره شد ولى دهها مصوبه ارزشمند ... و قوانین سودمند نادیده گرفته شد.» این در حالى است که سرتاسر سخنان ایشان هم- که به جدال احسن تاکید دارند- یک نمونه از مصوبات و قوانین و برنامههاى ارزشمند دولت نهم و مجلس هفتم به چشم نمىخورد! البته شاید ایشان هم همچون برخى اصلاحطلبان معتقد باشند «دولت نهم هیچ شاخصه مثبتى ندارد و مجلس هفتم و دولت نهم سر و ته یک کرباس هستند.» به نظر مىرسد پیام آقاى گرامىمقدم به اصولگرایان این است که «شما سکوت نمایید تا فقط ما سخن گفته و انتقاد کنیم.»! پىنوشتها: 1- روزنامه اعتمادملی، 23/7/86، شماره 484، ص.2 2- یکشنبه 22/7/86، شماره 483، ص .15 3- سهشنبه 24/7/86، شماره 485، ص .2 |
این هم لیک درسایت خبری رسالت http://www.resalat-news.com/Detail.aspx?cid=86958
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]