هوالمحبوب
زیر پوست این شهر در کنار بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی (س) عدالت به مسلخ برده می شود مردی در سرمای زمستان 89 برای اجرای عدالت در کنار مرقد مردی از تبار علویون و عماریون فریاد عدالتخواهی سر داده است اما در سرزمین همتها و باکریها و حاج احمد متوسلیانها کیست او را یاری دهد! طلبه ای که با تاسی به مولا و مقتدایش علی (ع) جز از حق نمی گوید او هیچ برای خود نمی خواهد او برای اجرای عدالت در سرزمینی که انقلابش برای احیای عدالت بود به محکمه سپرده شده است وطعم تلخ زندان را در نظامی چشیده است که او حاضر است برای حفاظتش همه زندگش را بدهد او چه تنهاست
طلبه سیرجانی مردی با دلی به پاکی ونجابت دریا در چادری در کنار حرمی به انتظار عدالت نشسته است که صاحب حرم خود کشته عدالتخواهی و ولایت مداریش است . چه شده است؟ این چه سکوت خفه کننده ای است این چه بیدادگاه ظالمانه ای است ! روزها می گذرد شبهای سرد می گذرد مسئولین و کسانی که روی سخنان این مرد تنها و عدالتخواه با آنهاست آرام بعد از روزی پرکار که در اطاقهای مجلل و در جلسات مختلف گذشته بر ماشینهای خود سوار می شوند و بخاریهای گرم ماشینهای آخرین مدلشان را روشن می کنند تا شاید بادکی به آنها آسیبی نرساند و به منزل کنار همسر و خانواده خود می روند کنار شومینه های گرم پا روی پا می اندازند و بادی به غبغب که امروز برای خدا چه کارهایی که نکردند؟! و به هیچ وجه هم یادشان نیست طلبه ای از آنسوی کوهها از سیرجان به تظلم خواهی به بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی آمده و در آنجا در چادری زیر سرمای این شهر به انتظار نشسته ! ای وای از اینهمه بیداد
سخنان جالب توجه طلبهی سیرجانی در باره مبارزه با مفاسد اقتصادی؛
نوشته شده توسط :حاج رضا::نظرات دیگران [ نظر]