واژه اعتماد را در همه سطوح اجتماعی یعنی از روابط خصوصی انسانها گرفته تا روابط کلان سیاسی و فرهنگی شنیدهایم. و آوردهاند اگر خدشهایی در این رابطه ایجاد شود، روابط انسانها چنان و چنان میشود. حال من الان به طور دقیق نمیتوانم بگویم در جامعه ایران چقدر اعتماد در سطوح ذکر شده وجود دارد. چون مطالعه دقیق میدانی که حاصل مشاهدات کمی و کیفی باشد در دست ندارم. چون معتقدم لایههای زیرین جامعه آنقدر پیچیدهاند که به این راحتی نمیتوان قضاوت کرد.و بنده هم قصد ندارم در این یادداشت کوتاه همه این زوایا را بسط دهم. فقط میخواهم فتح بابی کرده باشم برای مطالب آیندهام که در وبلاگ شخصی منتشر خواهم کرد.
در متون اجتماعی گفته شده است که وقتی لیداجی.هانیفان ( سال 1916) سرپرست وقت مدارس ویرجینای غربی در آمریکا مفهوم سرمایه اجتماعی را ابداع کرد. و بعد از آن جیمز کلمن در مطالعات شهری و فرانسیس فوکویاما و پاتنام در مطالعات سیاسی و پیر بوردیو در مطالعات فرهنگی به بسط این تئوری پرداختند . مخرج مشترک حرف این صاحبنظران در شاخصهای آگاهی، روابط متقابل و اعتماد مورد سنجش قرار گرفت. اعتماد به نوعی همان چسب روابط اجتماعی ماست. زیرا اگر اعتماد وجود نداشته باشد هیچگاه روابط متقابل شکل نمیگیرد و از آن طرف مشارکت پدیدار نمیشود. فی المثل در روابط زن و شوهری، فرزندان خانواده، اهالی محله، مدیر و ارباب جمعی اداره، شهروندان و دولت اگر این اعتماد از بین برود خوب چه میشود؟؛ معلوم است همانی می شود که همه از آن می ترسیم نوعی هرج و مرج، و بی قانونی و بی هنجاری در روابط اجتماعی
حال وضع چطور است؟
از قدیم و ندیم گفتهاند اعتماد ذره ذره جمع می شود و بی اعتمادی با یک اتفاق از بین میرود. این اتفاق کوچک میتواند یک تهمت، دروغ، حرف ناروا یا کنش نابخردانه باشد.به نظر نگارنده قبل از مطرح کردن اعتماد، باید این به این مبحث پرداخت که چه اتفاقی رخ میدهد اعتماد از بین میرود؟
این حرفهای مرا به عنوان یک فرضیه اولیه بپذیرید. به نظر من نداشتن عدم روحیه مدارا باعث ایجاد خیلی از کدورتها شده است. زیرا خیلی از وقتها بی دلیل و نابخردانه کنشی انجام دادیم و طرف مقابل را متهم به رفتاری کردیم . و این اتهام بی دلیل و اثبات نشده باعث بیاعتمادی در میان یک خانواده و یا ساکنین محله یا اجتماع شده است. ممکن است در جایی زندگی کنیم که ساحت فکری ما را قبول ندارند اما احترام ما را حفظ میکنند. خوب چه دلیلی دارد موضع منفی بگیریم . میتوانیم با سعه صدر به گفتگو پرداخت و همدیگر را تحمل کنیم اما با انگ زنی به کسی که مارا تائید نمی کند چیزی جز کینه، و بی اخلاقی درجامعه رشد نخواهد کرد و درخت سرمایه اجتماعی میوه تلخ و بی مزه بی اعتمادی را به بار خواهد نشاند.
چه نیکو گفت حافظ شیرین سخن:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوســـتان مروتـــ با دشـــمنانــ مــــــدارا
----پی نوشت----
این یادداشت کوتاه به دعوت ساما در بازی وبلاگی اعتماد
نگارنده این مطلب آق مهدی علاقبند، نویسنده وبلاگ رسم روزگار
این ساما هم آخرسالی وقت گیر آورد و بازی وبلاگی راه انداخت که ملت برن تو وبلاگ همدیگه بنویسن و سعی هم کنن که تو وبلاگ های مخالف بنویسن خوب رسم روزگار هم به عنوان یک مخالف مهربون واسه واژگون نوشت من هم یخده سرم شلوغه و فعلآ وقت نکردم برای کسی بنویسم اما علی الحساب این نوشته علاقبند رو گذاشتم تو وبلاگ و با محتوای نوشته هم کاملآ موافقم. گرچه به شکاف های عمیق در جامعه معتقدم ولی به نظرم این شکاف ها گرچه به راحتی از بین رفتنی نیست ولی با گفتگو و مدارا و برقراری روابط قابل کنترله. این شکاف ها نباید منجر به قطع روابط بشه. هرچقدر روابط از هم گسیخته تر باشه به همون میزان ممکنه کینه و نفرت تشدید بشه دوستان مخالف باید برای هم کامنت بگذارند با هم شوخی کنند حرف بزنند بروند سینما بروند کافه بروند سفر البته مدارا با دشمن هم تا جایی که دشمن آدم باشه با شیطان نمیشه مدارا کرد با امریکا نمی شود مدارا کرد فجایع بحرین را داریم می بینیم تجاوز خارجی به یک کشور برای سرکوب قیام مردمی دیگر منتهای وحشی گری و گستاخی است.
سال ?? برای من سال مهمی بود تو این سال با همسرم رفتیم زیر سقف مشترک و پایان نامه ارشد رو هم دفاع کردم .فردا هم میرم سفر و گفتم آخر سالی یه عکس از دوران کودکی هم منتشر کنم که موجب انبساط خاطر باشد. بچه بودم شبیه ژاپنی ها بودم بهم می گفتن هاشیموتو :). خوب سال بعد هم که سال نود میشه فکر کن 1390 خیلی زیاده ها ما همون به شصت و هفتاد و فوقش هشتاد راضی بودیم. عیدتون مبارک
نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]