سفارش تبلیغ
صبا ویژن







تذکری به دوستان»
90/3/9 11:26 ص

این روزها بازار بحث مشایی و بقایی و حتی احمدزاده بسیار داغ شده. اما من از این داغ بودن فضا خیلی بیمناکم. می‌پرسید چرا؟! عرض می‌کنم...

در این که جریان آقای مشایی واقعاً از مواضع انقلاب و اسلام ناب محمدی کمی زاویه داره شکی نیست. اما این که یه برچسب منحرف بودن به کل آدم‌های این جریان بزنیم یه ظلم بزرگه. همان‌طور که رهبر انقلاب هم پیش‌تر گفته بودند؛ نحوه‌ی قضاوت در مورد هر کس، شیوه‌ای داره، و اون شیوه اینه که خوبی‌های اون فرد و خدماتش رو جدای از بدی‌هاش ببینیم و بدی‌ها و ضعف‌هاش رو هم جدای از خوبی‌هاش به معرض نقد بگذاریم.

اما این که تا دستمون به یکی رسید و تونستیم ازش یه آتویی چیزی بگیریم، بریزیم سرش و تا می‌خوره بزنیمش واقعاً در مرام انسانی ما نیست! این روزها جریان اصول‌گرایی داره اجحاف می‌کنه. از هر ابزاری، حتی از ابزار اختلاف بین دو دستگاه دولتی که منجر به صدور حکمی بر علیه یک نفر شده، برای تخریب اون فرد استفاده می‌کنند، بدون این که به اتهام فرد اشاره‌ای بکنند. آیا این بازی با آبروی افراد نیست؟!

من آقای احمدزاده رو هشت سال پیش شناختم. اون زمان هنوز توی دانشگاه بود و بیشتر بهش دسترسی داشتیم. آدمی بود فوق‌العاده خاکی و خودی. اما همون موقع هم وقتی داشت از مارکس برام حرف می‌زد متوجه شدم که مبنای معرفتی غیرقابل رسوخی نداره، اگرچه در امور اجرایی و مدیریت واقعاً باسواد و آگاهه. احتمال این که ایشون خطاهایی هم داشته باشند رو منتفی نمی‌دونم، اما به نظرم در ماجرای انتصاب ایشون به ریاست سازمان میراث فرهنگی کمی اجحاف شد.

روشن‌تر بگم. مسأله اصلاً احمدزاده نیست. اگر هر کس دیگری هم به عنوان جانشین بقایی و مشایی انتخاب می‌شد و به تیم مدیریتی دولت اضافه می‌شد باهاش همین برخورد می‌شد. نمی‌شد؟! اینجوری که پیش می‌ریم به همون وضعیتی می‌رسیم که ملعون‌ترین شخصیت سیاسی جهان، یعنی شیمون پرز از تمام دنیا خواسته بود؛ وقتی که گفته بود: باید کاری کنیم ایستادن در کنار احمدی‌نژاد و بودن با او زیر یک سقف، مایه‌ی شرمساری تلقی بشه!

باز هم عرض می‌کنم؛ در اشتباه بودن طرح مطالبی از نوع مکتب ایرانی تردیدی نیست. این رو هم اضافه می‌کنم که در برابر این مواضع آقای خاص باید ایستاد. اما دامن زدن به این مسأله، و تبدیل اون به مسأل? اصلی کشور، همان طور که رهبر عزیز فرموده بودند، خودش نوعی بی‌بصیرتی است و مایه‌ی سوء استفاده‌ی دشمنان و تفرقه بین مسئولین کشور و افزایش شکاف بین مردم و مسئولین است.

امیدوارم حضرات داخلی، اگر قصد و غرض سوءی از این گونه رفتارهای تنش‌زا ندارند، دست از این رویه بردارند و بیش از این خون به دل ملّت نکنند. همچنین امیدوارم هر چه زودتر، آقای دکتر به خود آمده و از کسانی که او و دولتش را، و به طبع، ملّت ایران را به سمت ناکجا آباد می‌کشانند فاصله بگیرد...

خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند... همین!



  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی