سفارش تبلیغ
صبا ویژن







این روزها سخنان نه چندان شایسته‌ی مسئولین ارشد سپاه در رابطه با مسائل سیاسی جاری کشور، از جمله انتخابات مجلس آتی، دست‌مایه‌ای شده است برای بسیاری از افراد که به بهانه‌ی انتقاد، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حمله کنند. می‌گویم ناشایست چون معتقدم حضور و یا عدم حضور یک طیف سیاسی در آتیه‌ی یک کشور، باید متأثر از خواست مردم باشد و نه اعمال نفوذ کسانی که احساس می‌کنند نفوذی دارند. همان‌طور که آنچه قائله‌‌ی 88 را جمع و جور کرد، تنها حضور نظامی ارگان خاصی مثل سپاه در صحنه نبود. بلکه آخر‌الامر این حضور مردم در نه دی و بیست و دوم بهمن بود که سر و صداها را خواباند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به واسطه‌ی خدماتی که از ابتدای انقلاب به ملّت نموده است شایسته‌ی تقدیر است. به راستی اگر سپاه نبود چه کسی می‌خواست از کیان این ملت صیانت کند؟! همین امروز اگر لحظه‌ای دشمن احساس کند سپاه خلع سلاح شده است، در حمله به کشور تعلل نخواهد کرد. فی‌الواقع اگر سپاه نبود امروز ما وضعی بهتر از عراق و پاکستان و افغانستان نداشتیم.

اما چرا این‌ها را می‌گویم؟! چون امروز سپاه به عنوان نهادی شناخته شده است که جز به رهبری، به کسی پاسخگو نیست. اگرچه طبق قانون اساسی که انصافاً با تأمل نیز نوشته شده است، کنترل نیروهای مسلح با نظر رهبر انجام می‌شود، اما این نباید بدان معنا باشد که این نهادها به سایر اقشار کشور پاسخگو نباشند و نتوان از آن‌ها انتقاد کرد.

سال‌های سال منع شدن مردم از گفتن انتقادهایشان به سپاه موجب شده است امروز این انبوه انتقادهای ریز و درشت در دل‌ها مانده و ایجاد کدورت کند. کدورتی که خیلی ساده می‌شد از به وجود آمدنش جلوگیری کرد. به راستی چرا باید امروز در وضعی باشیم که برخی از اقشار ملت نسبت به سپاه دیدی منفی داشته باشند و سپاه نیز خیلی ساده و با بی‌تفاوتی از کنار این انتقادها عبور کند؟

از طرف دیگر امروزه شاهد آن هستیم که دشمن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هدف اصلی دشمنی‌های خود قرار داده است. از طرفی منتقدین داخلی، در بیان انتقاداتشان ملاحظه‌ی مصالح کشور را نمی‌کنند و توجهی نمی‌کنند که دارند آب به آسیاب دشمن می‌ریزند، و از طرف دیگر دشمن نیز هر چه در چنته دارد برای ضربه زدن به سپاه به کار می‌گیرد.

تردیدی در این نیست که دشمن سپاه را هدف گرفته است. عمده‌ترین فشارهای تحریم اقتصادی به سپاه اختصاص یافته است. فشارهای رسانه‌ای نیز سپاه را مسلسل‌وار می‌کوبند. به گونه‌ای که خبر شهادت شش نفر پاسدار به اندازه‌ی خبر انفجار چندی پیش در یک فاز پالایشگاهی در حال افتتاح که یک کشته هم داشت مورد توجه رسانه‌های مدعی انسان‌دوستی قرار نگرفت. کاری کرده‌اند که مردم بعضاً تمام خدمات سپاه را نادیده می‌گیرند و وقتی می‌شنوند فلانی پاسدار است از او کناره می‌گیرند...

اما این که دشمن سپاه را هدف گرفته است دو دلیل عمده می‌تواند داشته باشد: اول این که دانسته‌اند سپاه نقطه‌ی قوت نظام است. یعنی بسیاری از مسائل نظام متکی بر عملکرد درست و به جای سپاه است. دوم این که سپاه را پاشنه‌ی آشیل نظام دانسته‌اند. یعنی فهمیده‌اند که اگر جایی از نظام باشد که بتوان با زدن آن نظام را ساقط کرد همان سپاه است که چنین است. این یکی یا آن دومی؟! به نظر من هر دو گزینه صحیح می‌باشد!

سپاه هم آنقدر در مسائل نظامی و امنیتی قوی وارد شده است که دشمن را از رسیدن به اهدافش در منطقه بازداشته است و هم آنقدر در مسائل سیاسی و داخلی ورود بدی به مسائل داشته است که تبدیل به پاشنه‌ی آشیل نظام شده است.

من نمی‌دانم برای اصلاح سپاه چه باید کرد. در جایگاهی نیز نیستم که برای مسائل سپاه چاره‌اندیشی کنم. اما این قدر می‌فهمم که نباید به بهانه‌ی ضعف‌هایی که سپاه دارد بگذاریم دشمن این نهاد عزیز و مغتنم را از دل ملت بگیرد و میان سپاه و ملت فاصله بیندازد. به نظر بنده اگر این قدر انصاف نداریم که بتوانیم قضاوتی عادلانه در رابطه با عملکرد سپاه داشته باشیم، لااقل آنقدر بی‌انصاف هم نباید باشیم که تمام خدمات سپاه را نادیده بگیریم و بگذاریم سپاه آماج حملات بی‌رحمانه‌ی ضد انقلاب و دشمنان ملّت باقی بماند.

این سپاه همان سپاهی است که هیچ وقت نگذاشته است ملّت تنها بماند. حتی زمانی که بخش بزرگی از ملت حامی بنی‌صدر بودند این سپاه از ملت دفاع کرد. حال شایسته نیست ملت به بهانه‌ی خطاهایی که احیاناً سپاه داشته است این ذخیره‌ی عظیم انقلاب را به حال خود رها کند.



  • کلمات کلیدی :
  • کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی