یادداشت وارده:
یا هنرمندانه پاسخ دهید یا آتش بس یک طرف کنید!
مطلب زیر یادداشت یکی از دوستان است درباره غائله ی اخیر؛ رفیق شفیق و بصیر ما البته بدلایلی شخصا از انتشارش با نام پرهیز کرده است اما رخصت انتشارش را به «کیستی ما» داده است. از همه دوستان ملتمسانه می خواهم این یادداشت را با دقت بخوانند و اگر جوابی دارند ارائه دهند.
چند ماه آغازین سال جهاد اقتصادی در فضای رسانه ای و سیاسی مطبوعاتی کشور مسئله ای با عنوان جریان انحرافی پررنگ تر و پرحجم تر از دیگر عناوین مطرح شد. پس از آن بحث وزرا و ادغام وزارت خانه های کلیدی و حساس دولت، مدتی معطل ماند. بسآمد بالای موضوعات فرعی و غیر اصیل در این مدت هم باعث دلزدگی شده بود و هم اینکه حقیقتا شوری آش، آشپزهای این طعام را نیز صدا درآورده بود. اما طرفه آن که همین «نپرداختن به موضوعات اصیل» «حفظ وحدت» و «لزوم عدم توجه به عناوین بدون اولویت» نیز تبدیل به یک مشاعره و تکرار باسمه ای شد که به سرنوشت ملال آور مسئله قبلی دچار شد.
دسته بندی های سیاسی در کشور پررنگ تر و شفاف تر از آنی است که هر ماست فروشی به راحتی بتواند ادعای شیرینی ماست خود را بکند و بر ناظران بصیر این صحنه دوغ و دوشاب فرصت طلبی جناحی بر دلسوزی انقلابی معلوم نباشد. حتی در میان برخی مخلصان به انقلاب و ا سلام نیز متأسفانه برخی عجله ها و یا خوش مغزی ها برای اظهار « من از قبل می گفتم» ها باعث شد رعایت مصالح و اصول انقلاب زیر پا گذاشته شود.
به همین مناسبت، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سیزده هم تیر ماه نسبت به این وضعیت ابراز نظر می فرمایند و خواست? قدیمی و بحق خود را به صورت گذرا مطرح می کنند که کلیت حرکت کشور و انقلاب نباید معطل یک مسئله پیش پاافتاده شود: « یکى از چیزهائى هم که حالا در عرصه و در میدان لازم است به آن توجه کنیم، این است که: مراقب باشیم دستگاههاى انقلاب سرشان گرمِ کارهاى غیرمفید و احیاناً مضر در این حرکت پیشرونده نشود، که یکى از اینها، همین مسئلهى اختلافات است، که من اگر روى اینها تکیه میکنم، به خاطر این است. یک وقت هست که یک جریانى در مقابل انقلاب مىآید قد علم میکند به قصد کوبیدن انقلاب، خب، وظیفهى هر کسى است که دفاع کند.»
ایشان برای فرق بین خطر اصلی و دل نگرانی های کمتر اولویت دار مشخص شود، مثال می زند: «کمااینکه در سال 88 دیدید این کار اتفاق افتاد. یک وقت این است قضیه، یک وقت نه، قضیه، قضیهى ایستادگى در مقابل یک حرکت براندازانه و اینچنین نیست؛ اختلاف نظر، اختلاف سلیقه، اختلاف عقیده احیاناً است. اینها را بایستى هرچه ممکن است فرو کاست. اینجور چیزها را هرچه ممکن است باید کم کرد. مشتعل کردن این اختلاف نظرها مضر است.»
البته این نوع موضع گیری حضرت آقا در قبال کج تابی های احمدی نژاد و نزدیکان ایشان جدید نیست. در ماجرای «دوستی با مردم اسرائیل»، در بحث «کنار زدن معاون اول پیشنهادی رئیس جمهور» و بالاتر حتی در اتفاق عجیب تغییر وزیر اطلاعات ایشان همین سعی در فروکاستن مسئله به یک اختلاف نظر و تخفیف اهمیت ماجرا اقدام کردند.
اما متاسفانه همان کسی که مصداق و هدف این شفقت ها و معاضدت ها قرار گرفت، در اظهارات عجیبی نسبت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دقیقا فردای همین سخنان کریمانه، باز فضای رسانه ای را به شکل حمله انبوه و آتش باری سنگین مشتعل کرد. هر چند این فضا به لطف همان سخنان به سرعت خاموش شد.
حدود یک ماه از این قصه نگذشته است که دوباره دسته گل جدیدی وارد بازار سیاست کشور شده است. روز شنبه روزنامه ایران ویژه نامه ای برای موضوع حجاب منتشر کرده است و در آن دیدگاه گل منگلی درباره حجاب را تجمیع کرده است و از کم لطفی و طعن بر حجاب رسمی را هم کم نگذاشته است. به همین مناسبت فرصت طلبان سیاسی به همراه برخی دلسوزان عجول و متأسفانه فراموش کار دوباره دست به کار شده اند تا زمین و زمان را به دو بخش تقسیم کنند، موافقان ویژه نامه و مخالفان ویژه نامه.
با ماهی گیران و بوقلمون های سیاسی سخن از انصاف و عدالت و حق گفتن آب در هاون کوبیدن است. عجیب دوستان انقلاب و دلسوزان هستند که باز همان راه غلط قبل را در پیش گرفته اند اما این بار زرنگی کرده هوشیار شده اند که این عملیات فریب جریان انحرافی است. الله اکبر! اگر شما که به حق متفطن به این معنا هستید پس چرا باز همان روش قبلی را در پیش گرفته اید؟ کدام روش قبلی؟
همان روشی که در آن یک حرف غلط به جای اینکه پاسخ داده شود، تکرار می شود، گوینده آن ملکوک و هتک می شود بدون اینکه به درستی حرف غلط او نقد شود. روشی که در آن برخی ملاحظات انتخاباتی و دلبستگی های «من در آوردی» بر اخلاق و مصالح اصلی کشور پا می نهدو با گرفتن اظهار نظر و بیانیه و مصاحبه و تولید خبر و تحلیل به صورت پرحجم یک بمباران رسانه ای بسیار گسترده بر رقیب می کند. اما این دفعه خوش دلانه معتقد است که دست دزد را خوانده است که از همین دیوار می خواهد کالای وحدت و ثبات فضای سیاسی کشور را بدزدد.
برای ناظران جزیی سیاسی مثل نگارنده خسته کننده است از یک سوراخ به تعداد انگشتان دست گزیده شویم و متجرب نشویم و برای ناصح امین چقدر صبر لازم است که فرزندانش توصیه هایی به این شفافی را به چه سرعتی فراموش می کنند، همان دیدار فرماندهان سپاه، سیزده تیر نود: « یک مسئله این است که اگر یک کسى یک حرف غلطى زد، آیا کسى باید به او جواب بدهد یا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شیوهى خودش را دارد، راه خودش را دارد، کار خاص خودش است. یک وقت هست که حالا که کسى یک حرف غلطى زد، ما بیائیم مثلاً صدجا این حرف غلط را تابلو کنیم، شعار کنیم که آقا، فلانى این حرف غلط را زد، تا همه بدانند. این است که اشتباه است، خطاست. من با حرکت روشنگرانه از سوى هر کسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، بلکه علاقهمندم و معتقدم به مسئلهى تبیین. یعنى اصلاً جزو راهبردهاى اساسى کار ما از اول، مسئلهى تبیین بوده است. تبیین لازم است؛ اما این معنایش این نیست که ما به اختلافات درونى، هى دامن بزنیم. مراقب باشید.»
اسف بار تر فاصله این بوالهوسی نامیمون، از سخنان مهم رهبر معظم انقلاب است که یک هفته قبل در دیدار اخیر ماه رمضانی مسئولان در باب نقاط اولویت در ضعفها و قوت ها زده شده است. فرمایشات راهبردی ای که در آن وضعیت جبهه حق در داخل و خارج، در ایران و جهان اسلام ارزیابی، هدف گزاری و آینده آن به صورت علمیاتی بررسی شد.
جریانی سیاسی موسوم به انحرافی به زعم منتقدانش بنای خود را بر « بدنامی بهتر از گمنامی» و « باز کردن جا در دل ضدانقلاب» گذاشته است. بنابر فرمایش کارشناسان راهبردی مواجهه با این جریان، استراتژیست های جریان منحرف به دنبال ایجاد شکاف و خط کشی و تفرقه بین هواداران اصولگرایی و رویکردهای انقلابی در نظام هستند. اما چه خوب است که همین صاحب نظران از رسانه های منتسب به خود سوال کنند حرکت نعل به نعل در همان مسیر مد نظر از چه گونه ای از هوشیاری و ظرافت و ذکاوت برخوردار است؟
نقل است که یکی از سیاسیون فعلی که قبلا سابقه نظامی داشته از سوی رهبری مورد خطاب و گلایه قرار می گیرند، که چرا در رفتار رسانه های منتسب به خود رعایت مصالح را نمی کنند؟ وی مدعی می شود که رقیب رعایت نمی کند ما هم مجبور به پاسخ می شویم! حضرت آقا آنجا به ایشان می گویند، آقای فلانی شما نظامی هستید، می دانید آتش بس یک طرف چیست، لطفا آتش بس یک طرفه کنید!
صحت و سقم این حکایت افواهی سیاسی هر چه باشد، پیشنهادی است خدمت دوستان دلسوز انقلاب و ولایت که اگر هنرمندی و ظرافت در برخورد با فتنه های پیش پافتاده و پیچیدگی های سیاسی را ندارید، دندان به جگر بگذارید و آتش بس یک طرفه کنید!
دسته بندی های سیاسی در کشور پررنگ تر و شفاف تر از آنی است که هر ماست فروشی به راحتی بتواند ادعای شیرینی ماست خود را بکند و بر ناظران بصیر این صحنه دوغ و دوشاب فرصت طلبی جناحی بر دلسوزی انقلابی معلوم نباشد. حتی در میان برخی مخلصان به انقلاب و ا سلام نیز متأسفانه برخی عجله ها و یا خوش مغزی ها برای اظهار « من از قبل می گفتم» ها باعث شد رعایت مصالح و اصول انقلاب زیر پا گذاشته شود.
به همین مناسبت، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سیزده هم تیر ماه نسبت به این وضعیت ابراز نظر می فرمایند و خواست? قدیمی و بحق خود را به صورت گذرا مطرح می کنند که کلیت حرکت کشور و انقلاب نباید معطل یک مسئله پیش پاافتاده شود: « یکى از چیزهائى هم که حالا در عرصه و در میدان لازم است به آن توجه کنیم، این است که: مراقب باشیم دستگاههاى انقلاب سرشان گرمِ کارهاى غیرمفید و احیاناً مضر در این حرکت پیشرونده نشود، که یکى از اینها، همین مسئلهى اختلافات است، که من اگر روى اینها تکیه میکنم، به خاطر این است. یک وقت هست که یک جریانى در مقابل انقلاب مىآید قد علم میکند به قصد کوبیدن انقلاب، خب، وظیفهى هر کسى است که دفاع کند.»
ایشان برای فرق بین خطر اصلی و دل نگرانی های کمتر اولویت دار مشخص شود، مثال می زند: «کمااینکه در سال 88 دیدید این کار اتفاق افتاد. یک وقت این است قضیه، یک وقت نه، قضیه، قضیهى ایستادگى در مقابل یک حرکت براندازانه و اینچنین نیست؛ اختلاف نظر، اختلاف سلیقه، اختلاف عقیده احیاناً است. اینها را بایستى هرچه ممکن است فرو کاست. اینجور چیزها را هرچه ممکن است باید کم کرد. مشتعل کردن این اختلاف نظرها مضر است.»
البته این نوع موضع گیری حضرت آقا در قبال کج تابی های احمدی نژاد و نزدیکان ایشان جدید نیست. در ماجرای «دوستی با مردم اسرائیل»، در بحث «کنار زدن معاون اول پیشنهادی رئیس جمهور» و بالاتر حتی در اتفاق عجیب تغییر وزیر اطلاعات ایشان همین سعی در فروکاستن مسئله به یک اختلاف نظر و تخفیف اهمیت ماجرا اقدام کردند.
اما متاسفانه همان کسی که مصداق و هدف این شفقت ها و معاضدت ها قرار گرفت، در اظهارات عجیبی نسبت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دقیقا فردای همین سخنان کریمانه، باز فضای رسانه ای را به شکل حمله انبوه و آتش باری سنگین مشتعل کرد. هر چند این فضا به لطف همان سخنان به سرعت خاموش شد.
حدود یک ماه از این قصه نگذشته است که دوباره دسته گل جدیدی وارد بازار سیاست کشور شده است. روز شنبه روزنامه ایران ویژه نامه ای برای موضوع حجاب منتشر کرده است و در آن دیدگاه گل منگلی درباره حجاب را تجمیع کرده است و از کم لطفی و طعن بر حجاب رسمی را هم کم نگذاشته است. به همین مناسبت فرصت طلبان سیاسی به همراه برخی دلسوزان عجول و متأسفانه فراموش کار دوباره دست به کار شده اند تا زمین و زمان را به دو بخش تقسیم کنند، موافقان ویژه نامه و مخالفان ویژه نامه.
با ماهی گیران و بوقلمون های سیاسی سخن از انصاف و عدالت و حق گفتن آب در هاون کوبیدن است. عجیب دوستان انقلاب و دلسوزان هستند که باز همان راه غلط قبل را در پیش گرفته اند اما این بار زرنگی کرده هوشیار شده اند که این عملیات فریب جریان انحرافی است. الله اکبر! اگر شما که به حق متفطن به این معنا هستید پس چرا باز همان روش قبلی را در پیش گرفته اید؟ کدام روش قبلی؟
همان روشی که در آن یک حرف غلط به جای اینکه پاسخ داده شود، تکرار می شود، گوینده آن ملکوک و هتک می شود بدون اینکه به درستی حرف غلط او نقد شود. روشی که در آن برخی ملاحظات انتخاباتی و دلبستگی های «من در آوردی» بر اخلاق و مصالح اصلی کشور پا می نهدو با گرفتن اظهار نظر و بیانیه و مصاحبه و تولید خبر و تحلیل به صورت پرحجم یک بمباران رسانه ای بسیار گسترده بر رقیب می کند. اما این دفعه خوش دلانه معتقد است که دست دزد را خوانده است که از همین دیوار می خواهد کالای وحدت و ثبات فضای سیاسی کشور را بدزدد.
برای ناظران جزیی سیاسی مثل نگارنده خسته کننده است از یک سوراخ به تعداد انگشتان دست گزیده شویم و متجرب نشویم و برای ناصح امین چقدر صبر لازم است که فرزندانش توصیه هایی به این شفافی را به چه سرعتی فراموش می کنند، همان دیدار فرماندهان سپاه، سیزده تیر نود: « یک مسئله این است که اگر یک کسى یک حرف غلطى زد، آیا کسى باید به او جواب بدهد یا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شیوهى خودش را دارد، راه خودش را دارد، کار خاص خودش است. یک وقت هست که حالا که کسى یک حرف غلطى زد، ما بیائیم مثلاً صدجا این حرف غلط را تابلو کنیم، شعار کنیم که آقا، فلانى این حرف غلط را زد، تا همه بدانند. این است که اشتباه است، خطاست. من با حرکت روشنگرانه از سوى هر کسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، بلکه علاقهمندم و معتقدم به مسئلهى تبیین. یعنى اصلاً جزو راهبردهاى اساسى کار ما از اول، مسئلهى تبیین بوده است. تبیین لازم است؛ اما این معنایش این نیست که ما به اختلافات درونى، هى دامن بزنیم. مراقب باشید.»
اسف بار تر فاصله این بوالهوسی نامیمون، از سخنان مهم رهبر معظم انقلاب است که یک هفته قبل در دیدار اخیر ماه رمضانی مسئولان در باب نقاط اولویت در ضعفها و قوت ها زده شده است. فرمایشات راهبردی ای که در آن وضعیت جبهه حق در داخل و خارج، در ایران و جهان اسلام ارزیابی، هدف گزاری و آینده آن به صورت علمیاتی بررسی شد.
جریانی سیاسی موسوم به انحرافی به زعم منتقدانش بنای خود را بر « بدنامی بهتر از گمنامی» و « باز کردن جا در دل ضدانقلاب» گذاشته است. بنابر فرمایش کارشناسان راهبردی مواجهه با این جریان، استراتژیست های جریان منحرف به دنبال ایجاد شکاف و خط کشی و تفرقه بین هواداران اصولگرایی و رویکردهای انقلابی در نظام هستند. اما چه خوب است که همین صاحب نظران از رسانه های منتسب به خود سوال کنند حرکت نعل به نعل در همان مسیر مد نظر از چه گونه ای از هوشیاری و ظرافت و ذکاوت برخوردار است؟
نقل است که یکی از سیاسیون فعلی که قبلا سابقه نظامی داشته از سوی رهبری مورد خطاب و گلایه قرار می گیرند، که چرا در رفتار رسانه های منتسب به خود رعایت مصالح را نمی کنند؟ وی مدعی می شود که رقیب رعایت نمی کند ما هم مجبور به پاسخ می شویم! حضرت آقا آنجا به ایشان می گویند، آقای فلانی شما نظامی هستید، می دانید آتش بس یک طرف چیست، لطفا آتش بس یک طرفه کنید!
صحت و سقم این حکایت افواهی سیاسی هر چه باشد، پیشنهادی است خدمت دوستان دلسوز انقلاب و ولایت که اگر هنرمندی و ظرافت در برخورد با فتنه های پیش پافتاده و پیچیدگی های سیاسی را ندارید، دندان به جگر بگذارید و آتش بس یک طرفه کنید!
نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]