مخالفت باید از روی تأمل، دانایی و کیاسَت باشد نه برآمده از عِناد، دشمنی و تقلید از سایرین!
مخالفت به تبعیت از عوام مصداق عینی «خواهی نشوی رُسوا / بِپَر رو موتور وِسپا»ست!!!
شایسته نیست تابعیت محض از جماعت و به خوش آمد آنان رفتار کردن...
باید به معنی حقیقی کلمه عقل را مطاع خود قرار دهیم، نه اینکه مطیع سیاهی لشکر عوام الناس باشیم.
اگر براساس حجت نهانی که خداوند در درون ما ودیعت نهاده عمل کنیم، طریق الی الله را پیش گرفته ایم...و آنگاه است که هرچه فی سبیل الله باشد آجرکم الله خواهد بود... یقیناً.
اکنون در جامعه خود و در میان جوانان، شاهد مخالفت هایی از نوع دوم هستیم...
مخالفت هایی که یا از روی حسد و عناد است و یا از روی تقلید و مشابهت با سایر افراد...! البته غیرعمد و ناخواسته...
برای نمونه؛ به بحثی که هفته گذشته بین بنده و یکی از دوستان در اتوبوس های خطوطBRTحادث شد؛ نگاهی بیاندازید:
(خواهشاً به دیالوگ های مبادله شده نهایت دقت و توجه را مبذول فرمایید...!)
 
*می بینی محمد...دُوز فاشیستی مملکت ما چقدر بالاست؟!!
- از چه نظر؟
*نه خداییش ببین...هر خانمی تو خیابون هست باید چادر سرش باشه...! هر مردی که توی جامعه هست باید ریش داشته باشه وکذا وکذا...!
هی تکرار و هی تکرار...همشون می خوان مردم همونطوری که اونا دوست دارن، عین هم لباس بپوشن و عین هم رفتار کنن و کلاً کپی برابر اصل باشن...!
- واقعاً فکر می کنی به این میگن فاشیسم...؟!
*پس من از اون موقع تاحالا داشتم واست قصه حسین کُرد می خوندم...! خب معلومه دیگه...!
- حالا بذار من یه خورده حرف بزنم...
به نظر من تنها مملکتی که در دنیا، رنگ و بویی از فاشیسم- به اون معنی که تو میگی- به خود نگرفته فقط و فقط کشور ماست...
چون که؛
اولاً؛ شرایط همین تهرونی که ما الان داریم توش زندگی می کنیم عکس و نقیض حرفای تو رو نشون میده...
مثلاً همین پارک دانشجو که الان از جلوش رد شدیم...یه پارکیه که وسط تهرونه...نه پایین شهره که بگی سنتی و مذهبیه و نه بالا شهره که بگی متجدد و غربیه...دقیقاً وسط شهره...
همین الان بیا باهم بریم توش بگردیم...اگه دوتا جوون هم سن و سال خودم و خودت رو با اون سر و وضعی که گفتی، پیدا کردیم شام مهمون بنده...
ثانیاً؛ الان همین کتابی که تو دستت هست چیه و نویسندش کیه؟
*سفر زیارتی نوشته پائلو کوئلیو...
- خدا پدر مادرت رو بیامرزه...! خب تو این نویسنده رو از کجا می شناسی یا بهتر بگم کی بهت معرفیش کرده؟
*تو فرض کن رفقا...
- خب به نظر خودت این نمونه عینی فاشیسم نیست؟!!
*ای بابا...ما رو بگو با کی داریم مباحثه می کنیم...! تو اول برو چهارتا کتاب از بیکن و فانون و راسل و...بخون بعد بیا تو رینگ...!
- اجازه بده من حرفام رو بزنم بعد هرچی دلت خواست بگو...
می خوام ازت بپرسم که این فاشیسم نیست که همتون-منظورم قشر جوون و دانشجوییه-تا نسخه جدیدی از کتاب فلانیو و بهمانیو میاد، هنوز جوهر چاپش خشک نشده تمومش کردین...!؟
این فاشیسم نیست که همتون سریال 24 و لاست و کوفت و زهرمارو بخرید و یه هفته ای همه قسمت هاش رو ببینید و پدر چشماتون رو دربیارید...!؟
این فاشیسم نیست که همه D&g  بپوشید و فست فود بخورید و گیتار بزنید و قلیون بکشید و هِووی مِتال گوش کنید و... همه به سوی یه هدف برید که نامش اضمحلاله!؟ بازم بگم...!!!
*تو داری مغلطه می کنی...!
(توجه شود؛ این عبارتی است که اینگونه افراد برای گریز از مهلکه بدان متوسل می شوند!)
-کم میاری سوت بزن...!!!
ولی حقیقتاً تا حالا به این چیزها فکر کرده بودی؟
به این میگن فاشیسم نو مثل استعمار نو؛ در حالیکه داری تو باتلاق فاشیسم غربی دست و پا می زنی، خودت رو از مبارزین دوآتیشه نهضت آنتی فاشیسم هم بدونی...!
همینه که میگم ما رو کردن عروسک خیمه شب بازی خودشون...
*خب دیگه من همین ایستگاه باید پیاده شم ... خدافظ مَمَد آقای فیلسوف!!!
***
آری دوستان این ضدیت و اختلاف از همان بدعت های نامبارکی ست که تاریک فکران غربی در اذهان پاک جوانان این مرز و بوم بنیان نهادند...
که این اختلاف از نوع عِناد و خباثت است نه از روی عقل و کیاسَت...
هنگامی که من و شما مواردی امثال آنچه از نظرتان گذشت را در جامعه می بینیم، باید بدانیم که جواب "تک" تضاد و اختلاف افکنی دشمن را با "پاتک" افزایش آگاهی و بصیرت، نداده ایم.
از هرکجا که مانع ضرر شویم منفعتی عاید خواهد شد...پس بسم الله...
درحال حاضر همگان شاهدند که انوار حاصل از انقلاب ما عالمگیر شده و گستره تلألؤ آن اکثر بلاد اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا را منوّر کرده است...
و ان شاء الله این مخالفت فی سبیل الله اخوان المسلمین ما در سایر کشورهای اسلامی برای احیای دین الله بزودی زود به ثمر خواهد نشست...زیراکه..."هو وعدهُ صدق"
آری وعده پیروزی حق بر باطل آن قادر متعال صادق است...یقیناً.