سفارش تبلیغ
صبا ویژن








میزگرد، نقد و آسیب‌شناسی وضعیت صداوسیما با حضور برجی و یامین‌پور؛
ناگفته‌های تأسف‌بار از پوشش خبری جنگ عراق، افغانستان و

لبنان/ منتقد را حذف می‌کنند/ اتاق فکرها کاریکاتوری است

روانشناس‌ها مثال خوبی دارند که دلم می‌خواهد به آن دقت کنید. می‌گویند یک روز روان‌شناس‌ها جمع شدند و عده‌ای را آوردند و گفتند این آجرها را بگذارید روی هم و بعد هم گفتند حالا خرابش کنید. آنها این کار را کردند. بعد گفتند بروید و عده دیگری را آوردند و گفتند ده دلار می‌دهیم که این آجرها را بگذارید روی هم و بعد خرابش کنید. آنها آجرها را گذاشتند روی هم و بعد خراب کردند و ده دلارشان را گرفتند و رفتند. بعد عده دیگری را آوردند و گفتند 100 دلار بگیرید این کار را بکنید. آن وقت هر سه گروه را آوردند و از آنها پرسیدند: «چرا این کار بیهوده را برای چه انجام دادید؟ چرا یک مشت آجر را روی هم چیدید و بعد هم خراب کردید؟»

نتیجه بسیار جالب است! گروه اول که مفت و مجانی این کار بی‌معنی را انجام داده بودند، به‌شدت از کار خود دفاع کردند! چرا؟ چون توجیه منطقی و عاقلانه برای کارشان وجود نداشت و می‌دانستند کار بیهوده و احمقانه‌ای را انجام داده‌اند و لذا از کارشان دفاع می‌کردند، اما آنهایی که پول گرفته بودند، گفتند پول گرفتیم و انجام دادیم. آن گروهی که پول نگرفته بودند، هی استدلال می‌کردند که این ورزش است و می‌شود تمرین کرد و... وقتی یک کار احمقانه صورت می‌گیرد، شما باید کلی دنبالش راه بیفتی و از آن دفاع کنی.

الان یک سال است که سازمان دارد دائماً از کارهایش دفاع می‌کند. سریال ساختمان پزشکان پخش می‌کند، بلافاصله می‌آید و از آن تقدیر می‌کند. خنده‌بازار درست می‌کند، پشت سرش می‌آید تقدیر می‌کند، از این قشر تقدیر می‌کند، از آن قشر تقدیر می‌کند، بعد بیانیه می‌دهد و می‌گوید ما می‌خواهیم این کار را بکنیم، ابلاغیه می‌دهد. یعنی معلوم است که سیاست‌ها، سیاست‌های احمقانه‌ای است. هم آنها می‌دانند و هم مردم که دلیل ندارد آجرها را روی هم بگذاری و خراب کنی، آن هم مفت و هی دنبال این می‌دوند که از ظرفیت رسانه،‌ برای تبلیغات خودشان استفاده کنند.

وضعیت آشفته صداوسیما از حیث مدیریت، تولید و انتقال پیام آن‌قدر بغرنج شده که برخی معتقدند این رسانه قافیه را در کارزار رسانه‌ای و جنگ نرم کاملاً باخته است و عملاً‌ نیز نه تنها برنامه‌ای برای اصلاح این روند وجود ندارد، بلکه مدیران سیاسی و غیر فرهنگی این رسانه با اصرار بر اشتباهات‌شان، دائماً ذائقه مخاطب را نازل می‌کنند. ضعف نظارت در قبال بودجه سالینه هزار میلیارد تومانی و انواع درآمدهای جانبی و نبود قانون جامع اداره صداوسیما نیز بر ادامه این روند دامن می‌زند.

رجانیوز در میزگردی با حضور رضا برجی و وحید یامین‌پور به تفصیل به آسیب شناسی، نقد و راهکارهای برون رفت رادیو تلویزیون ایران که با بودجه بیت المال اداره می‌شود، پرداخت.

هر جا جنگ و نا آرامی هست رضا برجی را هم می‌شود آنجا دید. خودش می‌گوید در 40 جنگ با دوربینش حضور داشته است وهمه آنها راضبط کرده است. حرف‌هایش همان شیرینی فریم‌هایش را دارد. جوان بوده که پایش به جنگ باز می شود ودر میانه جنگ با مرادش شهید  سید مرتضی آوینی آشنا می شود؛ از او که سخن می گوید، از خود بیخود می‌شود، از مرتضی شنیدنش را به وقت دیگری وامی گذاریم. دلش از صدا وسیما و خصوصا خبر نگارانش خون است.

وحید یامین‌پور نیز دانشجوی دوره دکترای حقوق است که چند سال در صداوسیما تولید برنامه کرده و برنامه موفق دیروز امروز فردا را که نقش مهمی در روشنگری داشت،‌ در دوره فتنه روی آنتن برد و اکنون نیز به‌طور جدی در نوشته‌ها و گفته‌هایش به اصلاح صداوسیما اصرار دارد.

متن کامل این میزگرد خواندنی در سه بخش منتشر شد:

بخش اول: آقا مرتضی از اینکه به‌جای مستند سراغ فیلم داستانی رفتم ناراحت شد/ مدیران صداوسیما نگهبانان خواب‌رفته انبار تجهیزات که باید محاکمه شوند

بخش دوم: ناگفته‌هایی از نحوه فضاحت‌بار پوشش خبری جنگ عراق، افغانستان و لبنان/ مدیران صداوسیما دوشکا را به روی خودی‌ها گرفته‌اند

بخش سوم: صداوسیما این‌قدر از ارزش‌ها تنازل کرده که بی‌صفت شده/ منتقد را حذف می‌کنند/ اتاق فکرها کاریکاتوری است

در ادامه مهم‌ترین مباحث مطرح شده در این میزگرد را می‌خوانید:

رضا برجی با یادآوری سال‌های 64، 65 که در صدا و سیما بوده و جنگ را هم تجربه کرده است، گفت: باید بررسی کرد که خون دل‌های مرتضی آوینی چه بود و چرا می‌گفت تلویزیون در مورد جنگ به‌جای تبلیغ، ضد تبلیغ می‌کند.

عضو گروه مستندسازی روایت فتح گفت: در روایت فتح سه اکیپ بودند، عین سه اکیپ کار جنگی می‌کردند، ولی در تلویزیون پنج تا گروه بودند و در هر گروهی چهار پنج اکیپ. معضل و دعوای ما و تلویزیون اساساً از اینجا شروع شد که چرا ما تبلیغات‌مان در مورد جنگ مثلاً در روز یک ساعت است، ولی دشمن در روز هفت ساعت تبلیغ جنگ می‌کند؟

وی با بیان اینکه "در سال 60 یا 61 امام می‌گوید هیچ مردمی به فساد کشیده نمی‌شوند مگر تلویزیون آن کشور، مردم را به فساد بکشاند"، گفت: متولیان صداوسیما در آن دوره می‌گفتند مردم باید روحیه بگیرند، دولت هم حرفش همین بود، برای چه 500 دلار 500 دلار به مردم ارز می‌داد که بروند ترکیه؟

در ادامه وحید یامین‌پور، صداوسیمای فعلی را اساساً فارغ از مسائل اصلی کشور دانست و اظهار داشت: مسئله اصلی کشور درگیری در یک فضای فرهنگی است. رهبر انقلاب می‌گویند تهاجم فرهنگی است و بیدار شوید، تکان نمی‌خوریم؛ بعد می‌گویند شبیخون است، تکان نمی‌خوریم! قتل عام است. جدی بگیرید دیگر! قتل عام یعنی چه؟ یعنی یک روزی سردشت را زدند، امام فرمودند بریزید آنجا. حالا هم آقا می‌گویند شبیخون است، قتل عام است، باید بفهمیم که باید بریزیم و اولویت اصلی را به آن بدهیم.

وی در ادامه افزود: یک وقت می‌بینید به قول آقای برجی، این طرف داریم با یک دشمن تا بن دندان تجهیز شده می‌جنگیم و خودمان گونی نداریم سنگر درست کنیم، آن وقت دولت 500 دلار می‌دهد که طرف برود ترکیه تفریح کند، دقیقاً مثل اینکه بگویید عیب ندارد حالا من چند تا سریال ساختمان پزشکان می‌سازم، شما هم نگاه کن! البته جنگ هم هست، قتل عام هم هست، ولی کاریش نمی‌شود کرد. مردم باید شاد باشند و بخندند!

این کارشناس مسائل رسانه، غفلت فرهنگی مدیران صداوسیما را به خوابیدن نگهبان یک انبار تجهیزات تشبیه کرد و گفت: آیا این نگهبان را محاکمه نمی‌کنند که چرا خوابیدی تا دشمن بیاید و انبار را خالی کند. این که دیگر نگهبان نیست، رفیق دشمن است. گلوله‌هایی مثل ساختمان پزشکان، برنامه نود و اغلب سریال‌هایی که پخش می‌شوند، دقیقاً وسط پیشانی جبهه انقلاب می‌نشیند.

برجی در مورد وضعیت مدیریت خبر در صداوسیما خاطرنشان کرد: تو اگر خبر را درست بدهی، طرف نمی‌رود بی.بی.سی گوش کند. یعنی اینکه مجری خبری می‌گوید بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. امروز فلان‌جا بمباران شده، ده تا کشته داده و پنج تا مجروح... خبرنگار ما چه می‌کند؟ عیناً همان جمله را تکرار می‌کند! پس چرا خبرنگار فرستادی آنجا؟ والله بالله قسم می‌خورم که خبرنگار تلویزیون از صور زنگ می‌زد به بیروت. در جنگ 33 روزه یک نفر در بیروت پای تلویزیون می‌نشست و اخباری را که از تلویزیون‌های دیگر گرفته و ترجمه کرده بود، برایش می‌خواند و او هم از صور برای تهران می‌فرستاد.

وی ادامه داد: من می‌گفتم "آقا! به خدا فاجعه است. خجالت‌آور است. عین هفت تا اکیپی که از ایران آمده‌اند، امروز که پنجشنبه است، دارند در بیروت ناهار می‌خورند." می‌گفتند "اشکالش چیست؟" می‌گفتم "عین هفت تا اکیپ تلویزیون در بیروت دور هم نشسته‌اند و گل می‌گویند و گل می‌شنوند و ناهار می‌خورند، اشکال ندارد؟ این وحشتناک است. اینها آمده‌اند از جنگ، گزارش تهیه کنند. الان هر کدام‌شان باید جایی باشند. یکی صور، یکی صیدا، یکی جاهای دیگر. اگر قرار بود توی بیروت بنشینند و از تلویزیون خبر بگیرند، هفت تا اکیپ را برای چه فرستاده‌اید که همه در بیروت بنشینند؟"

در ادامه یامین‌پور شرایط دهه 60 و اقتضائات دوره جنگ بر صداوسیما را یادآوری کرد و گفت: درست است که در دهه 60، عملکرد صدا و سیما را در جنگ درست نمی‌دانستید‌، ولی بالاخره کشور درگیر جنگ بود و صدا و سیما هم مجبور بود در اخبار خود، جنگ و بچه رزمنده‌ها را نشان بدهد، با تکثر شبکه هم روبرو نبودیم، دو شبکه بیشتر نداشتیم، آن هم ساعت‌های محدود. هر چند سهم معتنابهی به جنگ و بچه حزب‌اللهی‌ها داده نمی‌شد، ولی بالاخره سهمی وجود داشت.

وی ادامه داد: در دهه 60 بالانشینی‌ جریان حزب‌الله و جریان دفاع مقدس و بچه رزمنده‌ها، ولو اینکه حق‌شان ادا نمی‌شد، وجود داشت؛ در دهه 70، یعنی بعد از جنگ و در کوران جریان توسعه و فرآیند نوسازی شتاب‌زده‌ای که اتفاق افتاد، این بالانشینی کم‌کم از بچه حزب‌اللهی‌ها گرفته شد. یعنی حتی کسی مثل شهید آوینی هم وقتی می‌خواهد برود کار جنگی بکند، باید جواب پس بدهد که چرا؟

برجی گفت: اصلاً ممنوع‌الورود می‌شود! و یامین‌پور افزود: در دهه 80 این وضع خیلی بدتر می‌شود. من دهه 80 را آغاز یک جنگ تمام عیار فرهنگی می‌بینم. در اوج فتنه 88 و بعد از آن و در حال حاضر و در سال 1390 که دست‌کم 40 شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان برای جویدن ریشه‌های فرهنگی انقلاب اسلامی دست به کار شده‌اند، بچه حزب‌اللهی‌ها همچنان پشت درهای بسته سازمان مانده‌اند و راهی به داخل سازمان ندارند و یا اگر هم در سازمان هستند، منزوی و در حاشیه‌اند.

مجری برنامه دیروز امروز فردا گفت: حکایت مدیران صدا و سیما مثل این است که دوشکا را داده‌ باشید دست کسی که دشمن را بزند، ولی تا سرتان را می‌چرخانید، برمی‌گردد این طرف و خود شما را می‌زند. هرچه داد می‌زنید "نزن! اینها بچه‌های خودمان هستند! دوشکا را برگردان آن طرف"، گوشش بدهکار نیست و همین طور خودی‌ها را درو می‌کند و جلو می‌رود.

یامین‌پور با بیان اینکه "در صدا سیما انگیزه تولید که وجود ندارد و فقط مصرف می‌کنند"، اظهار داشت: می‌گویند آسوشیتدپرس که تولید می‌کند، ما از تولیدات او استفاده می‌کنیم.

در ادامه، برجی با یدآوری خاطرات جالبی از نحوه انعکاس اخبار جنگ امریکا با رژیم صدام گفت: در جنگ عراق آسوشیتدپرس آمد و لوگوی خودش را از روی اخبار حذف کرد تا خبر را بفروشد! گفت آرم شبکه‌مان را برمی‌داریم و خبر را می‌فروشیم. آن موقعی که لوگو روی خبر بود، ده تا کشور می‌خریدند، یکمرتبه 50 کشور شد، چون هر 50 کشور لوگوی خودشان را روی فیلم می‌چسباندند و در تلویزیون خودشان می‌گذاشتند. ما هم می‌دیدیم هیچ لوگویی ندارد و می‌گفتیم مال خودمان است. اندونزیایی می‌دید مال خودش است، لیبیایی می‌دید مال خودش است. خلاصه هر کسی می‌دید، فکر می‌کرد مال کشور خودش است.

وی اضافه کرد: ما گفتیم این کاری که شما دارید می‌کنید، خیانت و جنایت است! کو گوش شنوا؟ در سلیمانیه سه اکیپ بودند. ما مستندساز بودیم، خبرنگار نبودیم. مثلاً گفته بودند ساعت شش آنجا باشید، ساعت هشت شد. دو سه اکیپ که از تلویزیون آمده بودند، گفتند ما خسته شدیم و می‌رویم. گفتم بچه‌ها نروید، چون این کاک مراد به من گفته امروز کرکوک را می‌گیریم. اینها گفتند نه، می‌رویم.

مستندساز با سابقه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی از ضعف در انعکاس حرکت‌های جهادی در نقاط مختلف دنیا نیز انتقاد کرد و گفت: برای جنگ 30 ساله مجاهدین کشمیری تا به حال از تلویزیون ما حتی یک سریال هم از آن پخش نشده. چند سال است ما در آنجا تلویزیون داریم؟ از زمان شاه! آن موقعی که ما رفتیم، 20 سال هم از انقلاب می‌گذشت. در این 20 سال نباید یک نفر بلند می‌شد و آنجا می رفت؟

وی به حضور نداشتن خبرنگاران صداوسیما در صحنه‌های جنگ نیز اشاره کرد و بیان داشت: خبرنگار صداوسیما دارد جنگ را تعریف می‌کند، می‌گوید درگیری خیلی شدید بود و با مردم در زیرزمین رفتیم و دیدیم بچه‌ها دارند نقاشی می‌کشند! تو را فرستاده‌اند آنجا که بروی جنگ را بگیری، نه اینکه با مردم در زیرزمین بروی و از نقاشی کشیدن بچه‌ها فیلم بگیری!

برجی، وضعیت خبر در تلویزیون را فاجعه دانست و باغیرتخصصی و نگاه صدقه‌ای در اعزام خبرنگاران به مأموریت‌های خارجی گفت: یکی از دلایلی که مردم به دنبال تلویزیون‌های دیگر می‌روند، این است که اخبار ما فشل است. قضیه خبر این‌جوری است که خبرنگار برحسب ثبت‌نام اعزام می‌شود. در لبنان، یکی از این خبرنگارها که دوست‌مان هم هست، جلوی تلویزیون می‌نشست. خبرها را از شبکه‌های مختلف می‌گرفت و می‌نوشت، ترجمه می‌کرد. هر خبرنگاری در هر جای لبنان بود، خبر که می‌‌خواست، زنگ می‌زد به بیروت، می‌پرسید "خبر داری؟" او هم می‌نوشت و می‌فرستاد!

یامین‌پور نیز گفت: تلویزیون لابد می‌خواهد کاری کند که مردم از فردا شب فارسی وان تماشا نکنند و او را نگاه کنند! اینکه هنر نیست که تو یک کاری بسازی که بدتر از فارسی وان باشد! کار تلویزیون هدایت‌گری است. اگر قرار باشد تو کاری کنی که کسی فارسی وان نگاه نکند و این برای یک مدیر هنر بشود، فاجعه است و عقب‌افتادگی ذهن و شعور را می‌رساند. باید کاری کنی که معرفت آدم‌ها یک پله بالاتر برود، نه اینکه دائماً نزول پیدا کنند.

در ادامه، یامین‌پور به نحوه مدیریت صداوسیما پرداخت و اظهار داشت: در سازمان جالب این است که هر کسی کار خودش را می‌کند. مدیران در اتاق‌هایشان نشسته‌اند و تقدیر می‌کنند و ابلاغیه می‌دهند و بیانیه صادر می‌کنند. کارگردان هم کار خودش را می‌کند. شما تصور نکنید وقتی سریالی در شبکه‌ای تولید می‌شود، رئیس سازمان یا معاون سیما خبر دارد که چه اتفاقاتی دارد در آن سریال می‌افتد. واقعاً کسی خبر ندارد. فقط یک کلیاتی را می‌دانند، ولی واقعاً نمی‌دانند قرار است چه چیزی از کار در بیاید. در مورد مهم‌ترین برنامه‌های تلویزیونی هم همین اتفاق می‌افتد. سازمان به‌شدت رهاست.

مجری سابق برنامه دیروز امروز فردا گفت: ابلاغیه صادر کردند که تهیه‌کننده نباید مجری باشد. بعد آمدند گفتند برنامه پارک ملت استثنا، برنامه ماه عسل استثنا، برنامه نود استثنا. فقط همین چند تا تهیه‌کننده و مجری بودند، همه اینها را استثنا کردند!

وی افزود: روزنامه‌ها زده‌‌اند که ابلاغیه معاون سیما در باره اینکه عشق مثلثی نباشد... این یعنی چه؟ مطمئن باشید که فردا بخشنامه‌ خواهد آمد که شبکه‌های 1، 2، 3، 4 و 5 این سریال استثنا و آن برنامه، مستثنی هستند. اینها رفتارهای سیاسی و تبلیغاتی در مدیریت رسانه است، مدیریت رسانه‌ای نیست. آقای مدیر! چه دلیلی دارد ابلاغیه صادر کنی و بدهی به روزنامه‌ها؟ به روزنامه چه ربطی دارد؟ تو مجموعه زیر نظر خودت را مدیریت کن. چرا به روزنامه‌ها اطلاعیه می‌دهی؟ چرا دائماً جلسه می‌گذاری و تقدیر می‌کنی تا تلویزیون تصویر تو را نشان بدهد. اینها اصلاً مدیر رسانه‌ای نیستند، اینها مدیران سیاسی رسانه هستند. عده‌ای آمده‌اند تا برای مدتی در رأس رسانه قرار بگیرند، یک بیلان کاری ارائه بدهند و احتمالاً این منصب پلی برای عبور به مدارج دیگر یا استفاده سیاسی در اتفاقات سیاسی آینده نظام باشد.

یامین‌پور با یادآوری تقدیر از خودهای صداوسیما در یک سال اخیر گفت: سازمان دائماً از کارهایش دفاع می‌کند. سریال ساختمان پزشکان پخش می‌کند، بلافاصله می‌آید و از آن تقدیر می‌کند. خنده‌بازار درست می‌کند، پشت سرش تقدیر می‌کند، بعد بیانیه می‌دهد و می‌گوید ما می‌خواهیم این کار را بکنیم، ابلاغیه می‌دهد. یعنی معلوم است که سیاست‌ها، سیاست‌های احمقانه‌ای است.

وی با طرح این سؤال که "چرا باید از یک مجموعه نمایشی ضعیف تقدیر شود"، گفت: شما انگیزه‌ کارهای متعالی و برتر را با این کارتان کاهش می‌دهید و از طرف دیگر، حاشیه امنی را برای ضعیف‌سازها و مبتذل‌سازها ایجاد می‌کنید.

این استاد دانشگاه به نامه یک سال قبل خود به معاون سیما اشاره کرد و در مورد محتوای آن بیان داشت: معاون سیما تازه منصوب شده بود. به او نامه نوشتم که آقای دارابی! خواهش می‌کنم رسانه را یک وجه بازی منشور سیاسی نبین. به رسانه چه مربوط که بخواهد همه جریان‌ها و احزاب سیاسی را از خودش راضی کند؟ تو یک حرف بیشتر نداری بزنی، آن هم حرف انقلاب اسلامی است. به یک عده برمی‌خورد؟‌ خب بخورد.

وی ادامه داد: اگر بخواهی همه را راضی کنی، بی‌خاصیت و بی‌صفت می‌شوی. رسانه بی‌صفت محکوم به شکست و فناست. الان هر رسانه و سایتی پرچم خاص خودش را دارد و می‌گوید من این هستم. من ایده لیبرالیستی را تبلیغ می‌کنم، ایده وهابیت را تبلیغ می‌کنم، من این هستم. رسانه ما چیست؟ آن‌قدر بریده، آن ‌قدر کوتاه آمده، آن‌ قدر از ارزش‌ها و مطالبات اصلی انقلاب تنازل کرده که تبدیل به یک رسانه بی‌خاصیت و بی‌صفت شده. رسانه ما روسپی‌گری می‌کند، یعنی می‌خواهد به همه نوع گروه و آدمی با هر عقیده و مرامی سرویس بدهد.

مجری سابق برنامه دیروز امروز فردا خاطرنشان کرد: یکی از کارهایی که در یک سال اخیر اتفاق افتاده، این است که ده‌ها حکم و ابلاغ عضویت در شورای راهبردی، اتاق فکر، اتاق تصمیم‌سازی و امثال اینها صادر شده‌اند. این احکام کاریکاتور هستند و عملاً بین احزاب سیاسی مختلف تقسیم شده‌اند. آقا! شما از فلان جا بیا تا هر کسی سهمی داشته باشد، مثل اتفاق لیله‌ی‌‌المبیت، با هم پیغمبر را بکشیم که گردن هیچ کدام‌مان نیفتد! این کاریکاتور است.

وی با بیان اینکه مسئله اصلی این است که بالاخره رسانه ما کی مدیر رسانه‌ای خواهد داشت و کی قرار است کسی آنجا باشد که به‌ جای رفتار سیاسی و تبلیغاتی، رفتار رسانه‌ای داشته باشد؟، افزود: الان ناراحتی ما از این گذشته که فکر کنیم تلویزیون برنامه‌های خوب نشان نمی‌دهد و خوب است که برنامه خوب نشان بدهد. من به این فکر می‌کنم که رسانه ما دارد نابود می‌شود، چون به خود فرصت اصلاح نمی‌دهد. تازه بقیه هم این فرصت را نمی‌دهند. در حال حاضر 40 شبکه ماهواره‌ای فارسی‌زبان هست.

یامین‌پور با یادآوری ضرورت اصلاح صداوسیما گفت: اگر رسانه در اولین فرصت و سریع‌ترین زمان ممکن خودش را اصلاح نکند و به خانه‌های مردم برنگردد، همه را از دست می‌دهد، چون حقیقتاً مدت‌هاست از چشم نخبگان و متدینین و انقلابی‌ها که افتاده. شما یک طیف را پیدا کنید که از رسانه راضی باشد و بگوید این رسانه من است. ممکن است به صورت موردی از برنامه‌ای رضایت داشته باشیم، ولی این رسانه بی‌صفت، ما را راضی نخواهد کرد و کم‌کم از بین خواهد رفت و تبدیل به یک ماشین قراضه قدیمی می‌شود که بنزین می‌خورد، ولی راه نمی‌رود و هوا را هم آلوده می‌کند.

وی اضافه کرد: سازمان سالی هزار میلیارد تومان بودجه می‌خورد و پرهزینه‌ترین، پرمصرف‌ترین و حجیم‌ترین دستگاه تبلیغاتی رسانه‌ای بودجه‌خوار این کشور است، ولی بازخورد فرهنگی آن چقدر است؟ برآیند یک سایت خبری و اثرگذاری آن را در فضای رسانه‌ای کشور با خبرگزاری جمهوری اسلامی با مثلاً 25 میلیارد تومان بودجه سالانه مقایسه کنید.

یامین‌پور با اشاره به مراکز نظارتی و پژوهشی متعدد در سازمان صداوسیما و اینکه مشخص نیست این مراکز به چه کسی گزارش می‌دهند و چرا به مردم گزارش داده نمی‌شود، گفت: سازمان صدا و سیما چندین مرکز پژوهشی دارد: مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما، مرکز پژوهش‌های اسلامی قم، مرکز طرح و برنامه، مرکز نظارت و ارزیابی، اداره کل پژوهش سیما، اداره کل پژوهش صداوسیما و... اینها به چه کسی گزارش می‌دهند؟ من به عنوان مخاطب و به عنوان مردم باید از مرکز تحقیقات سیما انتظار داشته باشم به من گزارش بدهد. چرا فقط می‌گویید مردم از این برنامه راضی هستند و این‌قدر بیننده دارد؟

وی ادامه داد: این سریال ساختمان پزشکان که پخش کردید، چقدر روابط میان نسلی را مخدوش کرد؟ چقدر فهم حیا و حجاب و پوشش اسلامی را مخدوش یا چقدر به آن کمک کرد؟ چرا به من گزارش نمی‌دهید که مردم چقدر از برنامه‌های طنز سازمان راضی هستند؟ چرا گزارش نمی‌دهید که کودکان و نوجوانانی که مخاطب شما در شبکه دو هستند، بعد از این برنامه‌های شما چقدر به موسیقی، رقص و آواز و چقدر به دین و قرآن گرایش پیدا کرده‌اند؟

این استاد دانشگاه خطاب به مدیران صداوسیما گفت: شما که یک نهاد خصوصی نیستید که بگویید به خودم سرویس می‌دهم، با پول ملت اداره می‌شوید و باید به مردم سرویس بدهید.

وی خاطرنشان کرد که ساز و کار مدیریتی صدا و سیما وارونه و تبدیل به یک حزب رسانه‌‌ای شده. یعنی می‌بینید کل نظام مدیریتی، خدماتی، تحقیقاتی و اعتباری سازمان در اختیار یک یا چند فرد است تا مدیریت خود را بر رسانه توجیه کنند.

این کارشناس رسانه، در مورد وضعیت موجود صدوسیما اظهار داشت: سازمان از دو حال خارج نیست. یا اینکه واقعاً نسبت به پدیده‌های مهم در اطرافش هیچ حساسیتی ندارد و یا هیچ فکری ندارد، یعنی از اتفاقاتی که در اطرافش می‌افتد، خالی‌الذهن است و حاضر هم نیست کمک بگیرد. من فکر می‌کنم ترکیبی از هر دو هست، برای همین اتفاقات خوب و بد فقط به صورت تصادفی و بدون برنامه رخ می‌دهند و بدون برنامه هم از بین می‌برند.

در ادامه برجی تأکید کرد: رئیس صدا و سیما منتسب به رهبری است، بنابراین، باید در خط انقلاب که نشان‌دهنده مسیر و نقشه راه آن، رهبری است، حرکت کند.

در بخش دیگری از این میزگرد، یامین‌پور با بیان اینکه "تا چندی پیش احساس می‌کردم می‌شود امیدوار بود ساختار صداوسیما را با مطالبه اصلاح کنیم"، گفت: حالا ناامید شده‌ام، یعنی با مدیریت فعلی هیچ امیدی به اصلاح ساختاری ندارم. مدیریت فعلی نه‌تنها اراده اصلاح ندارد، بلکه اراده‌اش مدیریت حاشیه به نفع یک جریان مدیریتی و سیاسی است که این یک فاجعه است.

وی در توضیح عت این ادعای خود گفت: شما هر منتقدی را حذف می‌کنید و به هر کسی که متملقانه و چاپلوسانه از شما حمایت می‌کند، فضا می‌دهید. این یک استبداد مضمحل‌شده و مفتضح‌کننده رسانه‌ای است که کم‌کم همه حیثیت رسانه را از آن می‌گیرد.

این استاد دانشگاه افزود: جریان حزب‌الله باید به این نتیجه برسد که برای پیشبرد اهداف رسانه‌ایش روی سازمان حساب نکند، باید مستقل رفتار و شبکه رسانه‌ای مستقل خود را تولید کند.

وی با یادآوری ضعف نظارتی بر صداوسیما گفت: چه کسی بر 1000 میلیارد تومان بودجه و اعتبار سالیانه‌ای که به حجیم‌ترین، فربه‌ترین و پرخورترین دستگاه تبلیغاتی رسانه‌ای‌مان دو دستی تقدیم می‌کنیم که از این مقدار 500 میلیارد آن بودجه دولتی و 500 میلیارد آن دریافت آگهی تبلیغاتی است، نظارت می‌کند؟

یامین‌پور افزود: من از قول یکی از نماینده‌های مجلس شنیدم که فقط یک پرونده سازمان صدا و سیما در دیوان محاسبات 150 میلیارد تومان است. چه کسی نظارت می‌کند که پیام محتوایی رسانه چه اثری بر فضای عمومی کشور می‌گذارد؟

وی با اشاره به تصریح قانون اساسی بر قانون اداره صداوسیما گفت: قانون اساسی ما را موظف می‌کند که شورای نظارت بر صدا و سیما فعال شود و قانون داشته باشد، ولی صدا و سیما واقعاً بی‌قانون است و اصلاً معلوم نیست بر اساس کدام قانون اداره می‌شود. بر اساس قانونی که در سال 61 مصوب شده؟ این که خیلی فاجعه است.

یامین‌پور افزود: یکی از اعضای شورای نظارت بر صدا و سیما می‌گفت "سازمان اصلاً ما را جدی نمی‌گیرد. ماه‌هاست درخواست می‌کنیم یک اتاق در سازمان به ما بدهید که امکان نظارت داشته باشیم‌!" حتی سازمان یک اتاق به اینها نمی‌دهد!

وی، بالا نگه داشتن مطالبات انقلابی از صداوسیما را نیز جزو وظایف رسانه‌های انقلابی در وبلاگ‌ها، سایت‌ها، روزنامه‌ها و سخنرانی‌ها دانست.

در بخش پایانی این میزگرد، رضا برجی تصریح کرد: از انقلاب چند سال می‌گذرد؟ ما کارمند قبل از انقلاب نداریم. یعنی همه ورودی‌های تلویزیون مال بعد از انقلاب هستند. چرا تفکر انقلابی در آنها وجود ندارد؟ چون مدیریت نیست و اصلاً انتظار چنین چیزی را ندارند که انقلابی فکر کنند.



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :وحید یامین پور::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی