ملک عبدالله پادشاهی است که هرکسی به دیدار آن نائل می شود ناخواسته به سمت او رفته و خم می شود البته لال هم می شود .
از بزرگترین افراد تا کوچکترین آنها فرقی ندارد چه رئیس جمهور آمریکا باشد چه یک وزیری که به زور یک رئیس دفتر( آقای بوق) شده است وزیر امور خارجه . آلبوم عکس ها را که نگاه می کنی از کلینتون تا اوباما همه خم می شوند. نگویید که آمریکا و عربستان با هم دوست هستند که ناراحت می شوم. دوست و دشمن ندارد حتی ما که این روز ها زیر فشار قطع نامه ای از طرف عربستان هستیم هم دولا می شویم و ادای احترام می کنیم .
تازه آنقدر محو تماشای ملک عبدالله می شویم که تمام خط و مرز هایمان فراموش می شود . بحرین ، تهدید آمریکا ، پرونده پسر سفیر عربستان و…. همه فراموش ، زبان در نیام و خلاصه بنشینیم به زبان غیر رسمی تسلیت و حال و احوال .
اصلا ما را با عربستان چه کار؟ کشور های دوست ملتش کشته می شوند و نابود می شوند ؛ هیچ دولت مردی به فکرش نیست که پیامی بدهد، حرکتی کند ! باز هم دم حلال احمر گرم! بلند می شود و در کمپ ایران آبرو می خرد ولی ولیعهد که مُرد همه برویم که ملک جان خدایی نکرده خم به ابروی مبارکش نیاید. این روز ها خبر تهدید ها و رجز خوانی ها گوش مردم را کر کرده است. عربستان را هم که نگو در این آب گل آلود گیر داده است به سفیر و پسرش که ای دنیا ما از دست ایرانی ها امنیت نداریم قطع نامه ای تصویب کنیم تا امنیتمان تضمین شود.
یادمان نرفته است حرکت آقای صالحی را که برای کم کردن غم از دست دادن ولیعهد عربستان ،چنان عزت ایران را در مقابل پادشاه وهابی خم کرد که گویی پسر دایی ملک عبدالله است و پسرخاله ی ولیعهد جوانمرگ شده .
مصاحبه ای دیدم از آقای وزیر که مدتی در بهت ماندم . جناب صالحی خیلی شیک و با کلاس جلوی دوربین رسانه ی ملی می آید و می گوید ما از دولت عربستان توقع نداشتیم علیه یک کشور مسلمان چنین عملی انجام دهد این کار اصلا به صلاح اسلام و اتحاد و .. نیست .اگر فلان کنید ما بهمان می کنیم و ….. منظورش همان درخواست صدور قطع نامه علیه ایران است .
خیلی ببخشید ، وقتی برای عرض تسلیت خدمت ملک عبدالله رسیدید ماجرای ترور فرزند سفیر عربستان در آمریکا یادتان نبود ؟ آیا شما که سنگ بحرین را به سینه می زنید فراموش کردید همین عربستان از خود ریاض تا منامه لشگر زره ای راه انداخته بود ؟ قربان یقه ی برگردانتان بشوم که هنوز نمی دانید وزیر امور خارجه باید لباس دیپلمات ها در اماکن رسمی حاضر شود ، لکنت زبان داشتید که حرفی نزدید یا دلتان به خاطر داغ از دست دادن عزیز پادشاه سوخت و حرفی در مورد چنین اتهام سنگین نزدید؟
خلاصه تکلیفمان چیست ؟ این آش پخته شده ی آقای رئیس دفتر روغنش از وجب و متر گذشته ، اگر منوچهر متکی بود به راستی چه می کرد ؟ گردن خم می کرد و یادم تو را فراموش ؟ نمیدانم چه بگویم به یاد فیلم حاجی واشنگتون افتادم که استاد انتظامی نقش سفیر دولت ایران را در آمریکا داشت و وقتی در میدان سیاست آمده بود به جدای کار خود، از ترس همه چیز را به باد فراموشی سپرده بود. خلاصه فراموشی بد نیست ولی نه زمانی که پای آبرو و شرف و امنیت ایران اسلامی در میان باشد …
این اتفاق مشتی بود از خروارها نمونه ای که از جنابعالی روی داده است. بد نیست گاهی اوقات نگاهی هم به وصیت نامه سیاسی بنیانگزار انقلاب اسلامی نیز بیاندازید تا بشناسید خادمین حرمین شریفین را.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا!
شادی روح امام وشهدا صلوات
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]