شاید سی و سه سال پیش در اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی بود که سلطنتطلبان و ته ماندهای رژیم سلطنتی و برخی جریانهای چپ مارکسیستی در برابر حرکت ملت بزرگ ایران قد علم کرده و رفراندوم بزرگ "آری به جمهوری اسلامی" در 12 فروردین 1358 را تحریم کردند. آن کوردلان گمان داشتند که تحریم آنها موجب کاهش حضور ملت خواهد شد و مشروعیت نظام اسلامی را زیر سوال خواهند برد، غافل از اینکه اینگونه اقدامات نه تنها موجب کاهش آراء نشد، بلکه ملت را بر حضور در پای صندوق های رای مصممتر نمود و حاصل آن رای 2/98 درصدی ملت به جمهوری اسلامی بود!
در طول این سه دهه نیز جریانهای منحرف بریده از ملت و ایستاده در برابر انقلاب، که جایگاهی در میان تودهها نداشتند، بر خط تحریم پافشاری کرده و از حضور در انتخابات کناره گیری کردند. جریانهای مزدوری چون منافقین، سلطنت طلبان، چریکهای فدایی خلق (اکثریت و اقلیت)، حزب توده، جبهه ملی و نهضت آزادی مشهورترین این جریانها هستند که در انتخابات گذشته ایران اسلامی، با صدور بیانیهای انتخابات را تحریم کردهاند.
آخرین پیوستگاه به خط تحریم
بیاعتمادی ملت به موسوی و همراهان وی و رای آوردن رقیب با فاصله 11 میلیونی کافی بود که شکست خوردگان، تحمل از دست داده و ناامیدانه عمل به نسخههای طراحی شده کودتای مخملین را در دستور کار خود قرار دهند! این سناریو البته با درایت و مدیریت رهبری و ملت حاضر در صحنه به خوبی مهار شد و فتنه گران آبرویی باقیمانده را نیز از دست دادند.
همین افتضاح و خیانت سیاسی کافی بود تا فتنه گران از بازگشت به قدرت در انتخابات بعدی در اسفندماه سال جاری ناامید شوند، چرا که اغلب گزینههای مورد نظرشان برای نامزدی در انتخابات به علت نقش داشتن در فتنه 88، صلاحیت لازم برای تصدی جایگاه نمایندگی مجلس را طبق قانون از دست داده اند. و اینچنین بود که اردوگاهی که با سناریوی "حضور در انتخابات دهم با مهره موسوی" شکل گرفته بود، گزینه "تحریم انتخابات نهم مجلس" را برای ادامه حیات خود برگزیند.
خاتمی و تلاش برای بقاء
تلاشهای سیدمحمدخاتمی با هدف فراهم سازی شرایط برای بازگشت چهره های مردود در انتخابات گذشته، در ماههای اخیر به اوج خود رسید. مدتی پیش وی با طرح شروطی اعلام نمود که در صورت تحقق آن جریان دوم خرداد این بار نیز در انتخابات شرکت خواهد کرد! شروطی غیرقانونی چون اجازه فعالیت سیاسی مجدد به سران فتنه، آزادی همه مجرمین و محکومین فتنه 88، ایجاد نهادی غیرقانونی و موازی با شورای نگهبان برای نظارت بر انتخابات، که از همان ابتدا منتفی بودن آنها مشخص بود. این تلاش خاتمی نتوانست دستاوردی برای این جریان داشته باشد و افکارعمومی نیز بیتوجه از کنار آن گذشت!
به تازگی جمعی از همراهان و حامیان جریان فتنه با تنظیم نامهای به خاتمی تلاش کردهاند تا با بازارگرمی، بار دیگر شروط خاتمی را مورد توجه افکارعمومی قرار دهند. این نامه پارادوکس گونه که به امضای تعدادی از اعضای گروههای غیرقانونی چون نهضت آزادی، سازمان مجاهدین و جبهه مشارکت رسیده است، ضمن تشکر از خاتمی به وی یادآور شده که «در صورت ادامه وضع موجود، کمترین چشمانداز روشنی برای صیانت از آرای مردم و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه وجود نخواهد داشت.»
از سویی دیگر نویسندگان نامه نخواستهاند همه پلها رو پشت سر خود خراب کنند و تنها از تحریم انتخابات سخن بگویند، لذا در بخشی از نامه مینویسند: «ضمن تاکید بر ضرورت ادامه تلاش برای تعامل و متقاعد کردن مسئولان امر به پذیرش حق حاکمیت مردم بر پایه اصول مصرح قانون اساسی و تن دادن آنان به تامین حداقل شرایط برای برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه ...»
1- اردوگاه فتنه، امروز در وضعیتی نیست که بخواهد برای نظام اسلامی شرط تعیین کند و آنقدر انحراف و اتهام در پرونده ایشان ثبت شده است که برای بازگشت، ابتدا باید از خطاهای گذشته در پیشگاه ملت و انقلاب توبه و اعلام برائت نمایند. مشکل بخشی از اصحاب فتنه نیز حتی با این برائت جستن حل نخواهد شد و بدلیل جرائمی که دارند، دستگاه عدالت اسلامی باید تکلیف آنان را مشخص نماید. لذا نامه نگاریهای تکراری و طلبکاری از نظام اسلامی اسلامی مشکلی را از مشکلات آشفته بازار فتنه گران حل نخواهد کرد.
2- خدمت آقای خاتمی و همراهانشان باید یادآوری کرد که در نظام مردمسالاری دینی یکی از مهمترین شاخصهها، رعایت شایستهسالاری در انتخاب و انتصاب مسئولین است. به واقع طبق آموزههای اسلامی، متناسب با هر جایگاه و مسئولیت، ویژگیهایی و صلاحیتهایی را میتوان در نظر گرفت که فرد بدون داشتن آن، مشروعیت تصدی آن پست را ندارد. این اصل اولیه آنقدر بدیهی است که کمتر آشنایی با آموزههای اسلامی را میتوان یافت که نسبت به آن ناآگاه باشد. ضمن آنکه نظام اسلامی نیز طبق هیچ شرایطی نخواهد توانست از این شرط هویت بخش عدول نماید!
حوادث به وقوع پیوسته بعد از انتخابات 22خرداد88، درکارنامه بخشی از همراهان و دوستان آقای خاتمی ثبت گردیده و آنها را برای تصدی سمتهای مهم در نظام اسلامی فاقد صلاحیت نموده است. تلاش برای بازگرداندن این افراد به قدرت، کوبیدن بر طبل توخالی است که چیزی عاید این جریان نخواهد کرد.
خط تحریم
خط تحریم آشکارا با صدور سه بیانیه در آستانه ثبت نام داوطلبان نمایندگی مجلس در اول دیماه به صورت رسمی آغاز شد.
پیش از آن چند بیانیه توسط اصحاب فتنه منتشرشده بود که به نحوی بر خط تحریم تاکید داشت که از جمله آنها میتوان به بیانیهای به امضا 36 نفر از مجرمین حوادث پس از انتخابات اشاره کرد که در میان آنها اسامی اعضای برجسته گروههای غیرقانونی مشارکت و مجاهدین انقلاب به چشم میخورد.
اما در فاز رسمی، اولین بیانیه توسط شورای موسوم به "هماهنگی راه سبز امید" که توسط ضدانقلابیون تازه فراری اداره میشود صادر گردید که در آن با صراحت انتخابات نهم را نمایشی خوانده و از تحریم سخن گفته بود.
حزب غیرقانونی و منحل شده مشارکت نیز با صدور بیانیهای اعلام داشت به این جمع بندی رسیده است که «در انتخاباتی که در فضای آزاد برگزار نشود، نامزدهای مردمی اجازه ورود و رقابت نداشته باشند و از آن مهمتر رأی مردم به هیچ انگاشته شود نمیتوان شرکت کرد« مشارکت که خود میداند اتخاذ این تصمیم به معنای خروج رسمی از حاکمیت است، با نگرانی اضافه میکند که«این تصمیم به منزله قهر با انتخابات نیست. ما بر این اعتقاد هستیم که سرنوشت کشور باید در پای صندوقهای رای و نه لزوماً در کف خیابان روشن شود.»
همچنین 39 نفر از مجرمین سیاسی جریان فتنه از جمله بهزاد نبوی، محسن میردامادی، مصطفی تاجزاده، محسن امین زاده که اغلب سردمداران گروههای منحل شده سازمان مجاهدین و مشارکت هستند نیز برای آنکه از معرکه تحریم کنندگان جا نمانند، با انتشار نامهای سرگشاده و با ادبیاتی خیانت آمیز اعلام داشته اند که «امروز گرم کردن تنور این انتخابات به هر شکل و بای نحو کان، کمک به استبداد و در تقابل با آرمان محوری استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نیز در تقابل با تحقق دمکراسی و تضمین حقوق بشر در کشور عزیزمان ایران است.»
تحریم کنندگان البته در تلاشند تا با کم رنگ کردن انتخابات و ترغیب تودههای مردم به عدم حضور در پای صندوقهای رای، وزن سیاسی خود را به رخ کشیده و با کساد کردن بازار انتخابات، نظام را نامشروع جلوه دهند! اما از این نکته تاریخی و عبرت آموز غافلند که ضدانقلابی پرادعاتراز آنها سه دهه است که تمامی انتخابات کشور را تحریم کرده و با کم ایادی خارجی خود بر طبل تحریم کوفته است! و اگر این سناریو میتوانست ثمربخش باشد که تا به امروز شاهد مشارکت حداکثری ملت در انتخابات های مختلف در طول سی سال گذشته نبودیم! به واقع اگر سناریوی تحریم توانسته در طول این سالها برای سلطنت طلبان، منافقین، ملی گرایان و ... آبرویی کسب کند، برای جریان اصلاحات و فتنه گران نیز آبرویی حاصل خواهدشد و گرنه آن مقدار وجهه و مشروعیت باقی مانده نیز در این "قمار باطل" آغاز شده، برای همیشه از کف ایشان خواهد رفت!
همچنین تکرار مشارکت قریب به 57 درصدی انتخابات مجلس هشتم به خوبی آشکار خواهد ساخت که فتنهگران حداقل پایگاه خود را نیز از دست داده و دیگر در نزد ملت جایگاهی ندارند. بیشک افزایش مشارکت مردمی بیش از 57 درصد، پیامهای سهمگینتری برای فتنهگران خواهد داشت و نشان خواهد داد نه تنها این جریان پایگاه نداشته بلکه همسویی این جریان با دشمنان انقلاب اسلامی در تحریم انتخابات، ملت بصیر ایران را بیش از پیش برای حضور در صحنه مصمم ساخته است.
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]