اشاره: یکی از راههای موثر و مفید انتقال مفاهیم و معارف دینی به مخاطبان و به خصوص جوانان زبان هنر است، چنانچه در همین رابطه امام خامنه ای اعتقاد دارند: «هرچه ما جلو می رویم، نقش ارتباط گیری با هنر بیشتر آشکار می شود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر. امروز آن کسانی که پیامی برای مردم دارند؛ چه پیام رحمانی، چه پیام شیطانی- فرق نمی کند- بهترین وسیله ای که در اختیار می گیرند، وسیله هنر است، لذا شما می بینید به کمک هنر، امروز در دنیا باطل ترین حرف ها را در ذهن یک مجموعه عظیمی از مردم به صورت حق جلوه می دهند که بدون هنر امکان نداشت، اما با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را می کنند... بنابراین هنر این قدر اهمیت پیدا کرده است. (در دیدار با جمعی از مداحان اهل بیت، 4/4/ 1387) در این میان بهره گیری از ادبیات و داستان نویسی از جمله تأثیرگذارترین راه های انتقال این پیام ها است. بانوی شهیده بنت الهدی صدر که حضرت امام راحل(ره) بحق وی را «از مفاخران علم و ادب» یاد کرده اند که از این موهبت الهی برخوردار بود. وی در آثار خود با بیانی شیوا و زیبا توانسته است موضوعات دینی مبتلای زمان خویش را به رشته تحریر در آورد. بانو صدر با امتزاج اصولی منطق و احساس و ترکیب عقل و خیال بسیاری از شبهات اعتقادی را در قالب داستان و مثال های عرفی ساده پاسخ داده و قلب و ذهن مخاطب را آماده پذیرش پیام آسمانی اسلام می کند. کتاب «مرئتان و رجل» که در ایران با نام «سرنوشت دو خواهر» ترجمه شده نمونه ای از آثار این بانوی فاضل و ادیب است.
این کتاب، داستان دو خواهر به نام «حسنات» و «رحاب» است که از نظر فکری و اعتقادی با هم تفاوت هایی دارند. حسنات که دختری فرزانه است نامزدی عاقل و اندیشمند به نام مصطفی دارد و رحاب که دچار تردیدهای اعتقادی است به خواهرش حسادت می کند و تلاش می کند رابطه او و نامزدش را به هم بزند، لذا با فرستادن نامه هایی که حاوی سوالات اعتقادی خاصی است، می کوشد مصطفی را به حسنات بدبین کند، اما مصطفی با سعه صدر پاسخ پرسش های رحاب را می دهد و از آن سو حسنات نیز با راهنمایی خود سبب می شود رحاب از ورطه ظلمانی تردید و حسادت و «سیئات» خارج شود و زندگی تازه ای را با «حسنات» آغاز کند. در ذیل بخش های پایانی این دا ستان زیبا که به کمال رسیدن رحاب را بازگو می کند، آورده شده است.
رحاب احساس کرد که احتیاج دارد تا بیشتر درباره حجاب آگاه شود؛ چون او می خواست با حجاب شود، ولی نمی دانست چرا و چگونه؟
درست سر جایش نشست و با آرامش تمام، به سخنان حسنات گوش فرا داد، سپس گفت: آیا حجاب یک رسمی نیست که از ایران [قبل از اسلام] وارد اسلام شده؟
حسنات در پاسخ گفت: نه، هرگز، قبل از اینکه مسلمین، ایران را فتح کنند و یا تماس و آشنایی بین آنان و ایران به وجود آید، آیه حجاب نازل شده بود. از این گذشته، آن حجابی که اسلام واجب کرده است با حجابی که در ایران [قدیم] معمول بوده است، فرق دارد.
به تعبیر صحیح تر، آنچه اسلام می خواهد، ستر و پوشش بدن است، نه حجاب به معنی بازداشتن و محروم کردن زن از زندگی، چنانچه حجاب در ایران قدیم، به معنی محروم کردن زن از زندگی بود. اگر به سوره نور و آیات حجاب مراجعه کنی، از گفتار من مطمئن خواهی شد.
روی این آیه کریمه (نور:30)، تأمل و دقت کن که می فرماید: «قل ل لموم نین یغضوا م ن ابصار ه م؛ به مردان با ایمان بگو، چشم خود را فرو نهند و نگاه نکنند.» تا آنجا که می-فرماید: «وقل للمومنات یغضضن من ابصارهن؛ و به زنان با ایمان بگو که چشم خود را فرو نهند و نگاه نکنند.» اگر حجاب و پوششی که اسلام واجب کرده است به منزله محروم کردن زن از زندگی است، پس چرا، اسلام امر به نگاه نکردن زنان به مردان می-کند؟ چون نگاه نکردن مرد به زن، یعنی در جایی که مرد در کنار زن باشد و نگاه نکردن زن به مرد نیز یعنی در جایی که زن در کنار مرد باشد، (از این دستور فهمیده می شود که زن نیز می تواند در کنار مرد در جامعه کار کند، بنابراین حجاب اسلامی، به معنی برکنار کردن زن از زندگی اجتماعی نیست : مترجم) ولی به خاطر جلوگیری از تحریک احساسات و بی بندوباری جنسی و اجتماعی از طرفی و محبوس داشتن و محرومیت از طرف دیگر، که هر دو سبب بیماری های گوناگون روانی و عصبی می شوند، برای پیشگیری از تهییج دائمی و برای امکان زندگی اجتماعی زن و مرد در کنار یکدیگر، اسلام دستور به پوشش داده است که موجب حفظ زن و مرد به طور یکسان است. آیا نمی بینی که بیشتر بدبختی ها و مشکلات اجتماعی از همین اختلاط بی قید و شرط زن و مرد است؟
در اینجا حسنات ساکت شد و منتظر پاسخ خواهرش ماند.
رحاب، با آرامی به سخنان او گوش می داد و وقتی که او خاموش شد، گفت: من شنیده ام که حجاب در اسلام نوعی تفکر رهبانی و مقدس مآبی و ترک لذت است. به جهت اینکه زن که یکی از مهم ترین لذت های زندگی برای مرد است، حجاب را مانند سایر واجبات خشن دیگر، بر خود تحمیل کرده و واجب شمرده است.
حسنات گفت: متأسفم از اینکه چیزهایی شنیده ای که مفهوم حجاب را در نظرت زشت و ناپسند جلوه داده است. از جمله همین مسئله ای که ذکر کردی، در صورتی که اسلام هیچ گاه به افکار رهبانی گری و ترک لذات زندگی، دعوت نکرده است، بلکه کاملاً بر عکس به اینها دستور داده است.
رسول خدا(ص) مردی را با موهای ژولیده و لباس های کثیف و ظاهری بدنما و زشت دید، فرمود: «برخورداری و تمتع جزء دین است». «برخورداری ای» که مورد نظر رسول خدا(ص) بود، برخورداری از لذت های زندگی است که خداوند برای بندگانش آفرید.
و اما، امیرالمومنین(ع) فرمود: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.» و امام صادق(ع) به اصحابش قریب به این مضمون فرمود: «خداوند به شما نعمت عطا کرده است، نعمت های خدا را مخفی نکنید.» اصحاب گفتند یابن رسول الله(ص)، چگونه و چطور؟ امام فرمود: «سزاوار است لباس هر یک از شما تمیز و بدنش خوشبو و دیوارش سفید و خانه اش نورانی و روشن باشد؛ زیرا بدین وسیله روزی اش گسترش می یابد.» سه زن نزد رسول خدا(ص) از شوهران خود شکایت بردند، یکی از آنان گفت: شوهرم گوشت نمی خورد. دومی گفت: شوهر من عطر و بوی خوش به کار نمی برد. سومی گفت: شوهر من از آمیزش با زنان خودداری می کند.
آثار ناراحتی بر پیامبر(ص) ظاهر شد، از خانه اش به سوی مسجد رفت، بر منبر نشست و فرمود: «به من خبر دادند که بعضی از اصحاب من گوشت و بوی خوش و آمیزش با زنان را ترک کرده اند، در صورتی که من گوشت می خورم و عطر به کار می برم و از زنان بهره مند می شوم و هر کس که از این روش من پیروی نکند، او از من نیست.» رسول خدا(ص) قبل از رفتن پیش اصحابش، مویش را شانه می زد و به جای آینه، به یک ظرف آب نگاه می کرد و می فرمود: «خدا دوست دارد که بنده با ظاهری آراسته و زیبا نزد یاران خود برود.» آیا در این مثال ها، چیزی که بیانگر تفکر رهبانی و ترک لذت در اسلام باشد، دیدی؟ پس چگونه ممکن است که حجاب اسلامی را به رهبانیت و ترک لذات، نسبت دهیم؟ همانگونه که می بینی اسلام با تفکر گوشه گیری و ترک دنیا مبارزه می کند.
کتاب «العفاف بین السلب والایجاب» نوشته زین الدین را به تو می دهم تا هر چه بیشتر از فواید حجاب و ضررهای بی حجابی آگاه شوی. یک هدیه ای برایت آماده کرده بودم که می خواستم بدون اطلاع قبلی تو و ناگهانی باشد، ولی ضرر ندارد که همین حالا به تو بگویم که من یک دست حجاب کامل برایت تهیه کرده ام تا هر وقت که خواستی با حجاب شوی، به تو بدهم. امیدوارم که انتظارم به طول نکشد و هر چه زودتر، به حجاب متمایل گردی
نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]