اهداف و پیشینهی فتنه
در این جا لازم است به این موضع پرداخته شود که پیشینه و سابقهی فتنهی 88 به چه تاریخی باز میگردد. برخی تلاش کردهاند این فتنه را مرتبط با برخی تحولات دورهی انتخابات دهم تلقی کنند و آن را صرفاً به اعتراض جمعی از هواداران کاندیداهای ناکام انتخابات محدود نمایند. حال آن که از دیدگاه رهبر فرزانهی انقلاب، فتنه بسیار پیچیده و مسبوق به سابقه است: «فتنهی 88 تنها آن چیزی نبود که توی خیابان به وسیلهی تعدادی آدم دیده شد، ریشه دار بود، یک بیماری درست کرده و زمینهها و مقدمات فراوانی برایش چیده بودند، کارهای بزرگی شده بود و اهداف خطرناکی داشتند؛ که با این برخوردهای گوناگون سیاسی و امنیتی، حل نمیشد؛ یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت 9 دی بود که مردم آمدند و بساط فتنه و فتنه گران را در هم پیچیدند.»[8]معظمله در تبیین ریشهها و اهداف فتنهی 88 به استراتژیهای مختلف استکبار جهانی برای سرنگونی انقلاب اشاره داشته و فتنهی 88 را بخشی از همین راهبرد بلند مدت دشمن میدانند: «هدفهایى که آنها دنبال میکردند، در درجهى اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهورى اسلامى بود. هدف اول، براندازى بود. هدف بعدى این بود که اگر براندازى نظام جمهورى اسلامى تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنى صورت انقلاب باقى بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود.
در این زمینه خیلى تلاش کردند؛ که آخرین نمایشنامهى آنها که روى صحنه آمد، همین فتنهى 88 بود. در حقیقت، یک تلاشى بود. یک عدهاى در داخل، به خاطر حب به نفس، حب به مقام - از این قبیل امراض خطرناک نفسانى - اسیر این توطئه شدند. من بارها گفتهام؛ طراح و نقشهکش و مدیر صحنه، در بیرون از این مرزها بود و هست. در داخل با آنها همکارى کردند؛ بعضى دانسته، بعضى ندانسته. این هم هدف دوم. هدف سوم هم باز این بود و هست که کارى کنند که اگر نظام اسلامى باقى میماند، از عناصر ضعیف النفسى که میتوان در آنها نفوذ کرد، استفاده کنند و اینها را در مسایل کشور، در واقع طرفهاى اصلى خودشان قرار بدهند. بالاخره نظامى به وجود بیاید و ادامه پیدا کند که قدرت کافى نداشته باشد، ضعیف باشد، مطیع باشد عمده این است که سرسپرده باشد، مطیع باشد - در مقابل آمریکا نایستد، قد علم نکند. اهداف اینهاست.»[9]
از منظر مقام معظم رهبری، این فرآیند حاصل یک برنامهریزی به قدمت دو دهه است که در قالبهای گوناگون به اجرا در آمده و فتنهی 88 آخرین برگ این دفتر قطور است: «دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام(ره)، آغاز فروپاشى این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام(ره) که رفت، به تدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهى امام(ره)، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کارى که خبرگان کردند، اینها را مأیوس کرد. یک برنامهریزى ده ساله کردند - این تحلیل من است، این به معناى اطلاع نیست؛ تحلیلى است که قرائن آن را براى ما اثبات میکند - ده سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد.
سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسى که این حوادث را خنثى کرد، مردم بودند. روز 23 تیر سال 78 مردم آمدند در خیابانها، توطئهى دشمن را که سالها برایش برنامهریزى کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامهریزى ده ساله بود تا سال 88 .»[10]آری! فتنهی تیر ماه 1378 نیز محصول اهمال کاری و تعمد برخی چهرههای سیاسی دولت وقت بود که اتفاقاً در جریان فتنهی 88 از آتش بیاران اصلی معرکه بودند. دولتی که رهبر فرزانهی انقلاب در خصوص رویکرد جریانی خاص در آن میفرمایند: «به شعارهامان دستاندازى کردند؛ شعارهامان را تحریف کردند، خیلى اوقات شعارهامان را غلط معنا کردند. خیلى اوقات تلاش شد – تلاشهاى سازماندهى شده، نه تلاش فردى - براى این که مردم را نسبت به اصل انقلاب مسألهدار کنند. در آن گذشتهاى که چندان هم از ما دور نیست، بارها قانون شکنى کردند، بارها براى قانون شکنىها عناوین و ظواهر و بهانههاى موجه درست کردند، تراشیدند؛ کارهاى گوناگونى انجام گرفت. ولى مردم و انقلاب ایستادند»[11]
عوامل فتنه
بررسی نقش هر یک از عوامل فتنه و نیز این که اساساً فتنهی 88 دارای منشأیی خارجی بوده یا داخلی یکی از پرسشهای مهمی است که در تحلیل این موضوع باید بدان پرداخته شود. از منظر رهبر فرزانهی انقلاب، فتنهی 88 به طور کلی بخشی از پازل اقدامهای وسیع جریان استکبار جهانی و نظام سلطه برضد ملت ایران و انقلاب اسلامی بود که متأسفانه به واسطهی برخی غفلتها و خیانتها توسط برخی عوامل داخلی و نخبگان سیاسی در داخل، اجرایی گردید. با این تفاصیل میتوان گفت که فتنهی 88 دو عامل اساسی دارد: «نخست عامل خارجی، نظام سلطه که نقش طراح، بازیگر اصلی و هدایت کلی این فرآیند را به عهده داشته است و دیگر عوامل داخلی که در نقش پیاده نظام و بازیچهی استکبار فعال شدند.» با این نگاه کلی میتوان نقش هریک از این دو عامل را بررسی نمود:
نقش بیگانگان و عوامل خارجی
همان گونه که پیشتر ذکر گردید، بر اساس نگاه معظم له، بیگانگان و دشمنان خارجی نظام اسلامی و در رأس آنها به طور کلی سالهاست که برای سرنگونی جمهوری اسلامی اقدام میکنند و در این راه انواع راهبردها و راهکارهای گوناگون را آزمایش نمودهاند و فتنهی 88 نیز در حقیقیت از آخرین سری اقدامهای پی در پی آنان به شمار میآید. شاید به نحوی بتوان فتنهی 88 را هشداری دانست برای آنانی که ساده اندیشانه گمان میکنند که دشمنان از توطئه برضد انقلاب اسلامی دست برداشتهاند: «به نظر من، فتنهى سال 88 هم همین بود؛ براى ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدار باش بود.
بعد از آنى که در یک انتخاباتى، 40 میلیون شرکت میکنند و همهى ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند که پاى صندوقهاى رأى مردم جمع شدند و تا آخر شب رأى دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت میبردند - ناگهان از یک گوشهاى، فتنهاى شروع میشود؛ ما را بیدار میکند؛ میگوید: به خواب نروید، غفلت نکنید، خطرهایى در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اینهاست. به نظر من، همهى حوادث را این جورى باید نگاه کرد.»[12]با این نگاه میتوان به درستی درک کرد که کانون اصلی و عمق راهبردی فتنهی 88 در خارج از مرزهای کشور و در اتاقهای فکر و دستگاههای اطلاعاتی و رسانهای نظام سلطه قرار داشته و در حقیقت متهم اصلی بروز این فتنه،همانها هستند. رهبر فرزانهی انقلاب همچنین در خصوص چگونگی همراهی عوامل داخلی با طراحان خارجی فتنه میفرمایند: «این کسانى که شما بهشان میگویید سران فتنه، کسانى بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. عامل اصلى دیگرانى بودند که طراحى کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند.
به گمان آنها بساط جمهورى اسلامى بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّى شعارهاى دینى هم باقى نمانَد؛ برنامه این بود. طراحى این بود که اگر توانستند قاعدهى دولت را به شکل مطلوبِ خودشان بچینند که بعد از آن، راه حرکتشان روشن بود که چه کار میکردند؛ اگر هم قاعدهى حکومت و دولت طبق میل آنها چیده نشد و برایشان ممکن نشد، کشور را به آشوب بکشانند؛ با خیال خودشان - من یک وقتى گفتم - کاریکاتور انقلاب اسلامى را درست کنند؛ مثل سایههایى که حرکت یک قهرمان را تقلید میکنند، اداى قهرمانها را، اداى انقلاب را در بیاورند؛ برنامهشان این بود.»[13]در این جا بد نیست به یکی از ابزارهای راهبردی بیگانگان در جریان فتنهی 88 اشاره نماییم و آن فضای رسانهای در اختیار استکبار جهانی بود که تلاش مینمود از سویی در داخل فضا را برای اغتشاشگری و فتنه انگیزی تند نماید و در سطح بین المللی نیز تصویری خلاف واقع از آن چه در حال وقوع در ایران بود به نمایش بگذارد. این ها بخشی از استراتژی دشمنان در بهرهگیری از ابزارهای «جنگ نرم» است که حضرت امام خامنهای(دامتبرکاته) در تبیین این اقدامها میفرمایند: «آنچه که براى فهم درست قضایا لازم است، از جمله این است که ببینیم دشمن چه خطى را دارد دنبال میکند.
امروز یکى از خطوط اصلى کار دشمن - که از عناصر مهم جنگ نرم به حساب مىآید - این است که واقعیات را دگرگون جلوه دهد، حوادث گوناگون را دگرگون جلوه دهد. خود تبلیغاتى که دشمن در این زمینه انجام میدهد، نشانهى ضعف اوست. دشمن هر جا که در میدان واقعیت دچار مشکل میشود و کم مىآورد، بر حجم تبلیغات مىافزاید.امروز اگر کسى کارهاى دشمن را در عرصهى عظیم شیوههاى تبلیغاتى ملاحظه کند؛ از وسایل اینترنتى گرفته تا وسایل صوتى و تصویرى، تا بلندگوهایى که در جاهاى مختلف دارند - در داخل هم دارند - مىبیند یک قلم عمده این است که حوادث کشور را دگرگون جلوه دهند؛ وضع کشور را مأیوسکننده، ناامید کننده، رو به زوال، رو به انحطاط، رو به بنبست نشان دهند. تلاش زیاد آنها در این زمینه، خود نشانهى ضعف آنها در میدان واقعیت است.»[14]
نقش عوامل داخلی و خواص مردود
در ادامه بایستی به نقش برخی نخبگان و جریانهای سیاسی که با اهداف گوناگون آتش بیاران در صحنهی معرکه شده و در حقیقت در نقش پیاده نظام سناریوی نظام سلطه بازیگری کردند، بپردازیم. همان گونه که پیشتر هم تأکید شد، با توجه به اطلاعات موجود و نیز ویژگیهای فردی نمیتوان برای چهرههای داخلی فتنه نقش راهبردی در هدایت این سناریوی توطئه آمیز قائل شد. به تعبیر مقام معظم رهبری: «این کسانى که شما بهشان میگوییدسران فتنه، کسانى بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستى انسان بازیچهى دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتى کرده است، وسط کار وقتى فهمید، بلافاصله بایستى راه را عوض کند. خب، نکردند.»[15]به نظر میرسد آن چه در درجهی نخست عوامل داخلی فتنه – که بعضاً از چهرههای انقلابی کشور و مسؤولین سابق بودند- را با دشمنان قسم خوردهی انقلاب پیوند داد، امیدی بود که دشمنان به رویکرد و رفتار اینان و هوادارانشان پیدا کردند. بنا به فرمودهی رهبر معظم انقلاب: «گناه بزرگى که برخى از دستاندرکاران فتنهها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذى در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسؤولان نظام باز کند.
دشمن سال گذشته با کارهاى اینها امیدوار شد؛ در حالى که آن انتخابات عظیم، آن حضور به آن عظمت، آن شرکت عظیم مردم در انتخابات، میتوانست کار را خیلى پیش ببرد و ملت ایران را در بسیارى از میدانهاى سیاسى موفق کند. اینها ایجاد فتنه کردند؛ لذا دشمن که از حرکت عظیم مردم مأیوس میشد، امیدوار شد که بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند.»[16]در خصوص چرایی این رویکرد اصحاب داخلی فتنه و نیز جریانهای همسوی آنان –یعنی خیانت به انقلاب و نظام اسلامی- دلایل مختلفی میتوان ذکر کرد. دنیا طلبی، غرب زدگی، تمکین نکردن به قانون و رأی مردم و نیز بی بصیرتی در تشخیص حق و حقیقت برخی از این دلایل میتوانند، باشند. رهبر معظم انقلاب در تبیین نقش محوری دنیا طلبی در فتنه انگیزی میفرمایند: «دنیا طلبان براى این که به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد میکنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاست بازىهاى ناجوانمردانه؛ اینها ناشى از همین دنیا طلبىهاست.
در محیط فتنه محیط فتنه به معناى محیط غبارآلود است - و وقتى فتنه در جامعهاى به وجود آمد، فضاى ذهنى مردم مثل محیط غبارآلود و مه آلود است که گاهى انسان نمیتواند دو مترى خودش را هم ببیند. یک چنین وضعى به وجود مىآید. در یک چنین وضعیتى است که خیلىها اشتباه میکنند، بصیرتشان را از دست میدهند. تعصبهاى بیخود، عصبیتهاى جاهلى در چنین فضایى رشد پیدا میکند. آن وقت مىبینید محور، دنیا طلبانند، اما یک عده کسانى که اهل دنیا هم نیستند، به خاطر فتنه در جهت هدفهاى آنها حرکت میکنند؛ وضع دنیا این جور میشود. بنابراین «الدنیا رأس کل خطیئة». حب دنیا، دل بستن به دنیا، در رأس همهى خطایا و همهى گناهان است.»[17]شدت و حدت خیانت ورزی فتنه گران داخلی تا آن جا پیش رفت که از هیچ گونه تهمت و افترا به نظام اسلامی دریغ نورزیدند: «در این فتنههاى بعد از انتخابات، آن چیزى که اساس قضیه است، این است که رأى مردم و حضور مردم از نظر یک عدهاى نفى شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگى که انجام دادند، این بود.» [18]
در کنار اینها نیز برخی از خواص که از جایگاه ویژهای در نظام و انقلاب برخوردار بودند به دلایلی همچون بیبصیرتی و... با جریان فتنه همراه شدند و برخی نیز با سکوت خود آن را همراهی کردند. به تعبیر حضرت آیت الله خامنهای: «دیدید بعضىها نتوانستند واقعیاتِ جلوى چشم را ببینند، نتوانستند تشخیص بدهند.در فتنهى طراحىشدهى پیچیدهى سال 88 حقایقى جلوى چشم مردم بود؛ نگذاشتند یک عدهاى این حقایق را ببینند، بفهمند؛ ندیدند، نفهمیدند. وقتى در یک کشور فتنهگرانى پیدا میشوند که براى جاهطلبى خودشان، براى دست یافتن به قدرت، براى رسیدن به اهدافى که به صورت آرزو در وجود خودشان متراکم و انباشته کردند، حاضر میشوند به مصلحت یک کشور، به حقانیت یک راه پشت کنند و لگد بزنند؛ کارى میکنند که سردمداران غربى و دشمنان درجهى یک ملت ایران به هیجان مىآیند و سر شوق مىآیند و از آنها حمایت میکنند، این یک حقیقت روشن است؛ این چیزى نیست که وقتى نور هست، انسان آن را نبیند؛ اما بعضى ندیدند، بعضى نمىبینند، بعضى درک نمیکنند.»[19]
[8]- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت 9 دی، 21/9/1390
[9]- خطبههای نماز جمعهی تهران، 1389/11/15
[10]- بیانات در بیست و دومین سالگرد امام خمینی(ره)، 1390/03/14
[11]- بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، 1389/06/25
[12]- همان
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]