یکی از پدیدههای مهمی که فضای عمومی کشور را در سالهای اخیر متاثر ساخته است، فعالیت رسانههای بیگانه و ضدانقلاب است که با گسترش استفاده از ماهواره و اینترنت، امکان دسترسی به آنان در داخل کشور آسان شده است. این مساله به فرصتی برای ضدانقلاب و دشمنان انقلاب اسلامی تبدیل شده تا اذهان عمومی توده های ملت را هدف قرار داده و انحرافات و بیمارهای خود را به اذهان عمومی سرایت دهند که برای مقابله با آن باید چاره ای اندیشید.
آثار این دسترسی آسان و فرصتی طلبی مغرضان و معاندان را میتوان در گسترش شایعات و تحلیلهای ناروا از حوادث مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی ورزشی مشاهده نمود.
به عنوان نمونه می توان به ماجرای موفقیت کاروان ورزشی و ورزشکاران ما در آوردگاه المپیک لندن اشاره کرد که چگونه رسانه های ضدانقلاب و برخی از دوستان داخلی آنها تلاش کردند تا آن را تخریب نمایند. در حالی که کسب جایگاه هفدهمی المپیک با کسب 12 مدال رنگین و بالاتر قرار گرفتن از کشورهای صاحب نامی چون اسپانیا، برزیل، کانادا، کرواسی، جمهوری چک، ترکیه، سوئیس، آرژانتین و ... و بدست آوردن رکوردهایی تاریخی چون کسب اولین مدل المپیک در رشته دوومیدانی، قهرمانی در کشتی فرنگی برای اولین بار با کسب 3 مدال طلا، کسب 4 مدال رنگین توسط تیم وزنه برداری، تنها گوشه ای از موفقیتهای تمام عیار در میدان المپیک برای نظام اسلامی و دولت اصولگرا به حساب میآید، رسانه های ضدانقلاب برای کوچک شماردن این موفقیت بزرگ وارد میدان دروغ پراکنی تبلیغاتی شدند.
این جریان رسانهای تلاش کرد تا برخی از شکستها و ناکامیهای ورزشکاران که در صحنه بزرگی چون المپیک طبیعی بنظر میرسد را بزرگنمایی کرده و علت آن را نه در عملکرد ضعیف ورزشکاران بلکه تنها در سوء مدیریت مسئولین جستجو کنند و در مقابل با مصادره به مطلوب موفقیتها و انتساب آن به تلاش ورزشکاران، سهمی برای مسئولین ورزشی کشور در موفقیتهای حاصله در نظر نگیرند!
اقدام دیگر در این مسیر تلاش برای وارد کردن مسایل تفرقه افکن سیاسی به اردوگاه کاروان ورزشی کشور و جناح جناح کردن آنان بود. در حالی که تیم اعزامی وزنه برداری ایران توانستند یکی از موفقیت آمیزترین نتایج را در طول تاریخ المپیک با مدیریت قهرمان اسطوره ای کشور - حسین رضازاده - کسب کند، این جریان فتنه افکن تلاش نمود تا با تخریب رضازاده که جرمی جز حمایت از نظام اسلامی و رهبری ندارد، از بزرگی این موفقیت بکاهد! همین وضعیت و نگاه پرکینه را متاسفانه در مواجه با اسطوره ورزش تکواندو کشور - هادی ساعی - و بزرگ مرد کشتی ایران - رسول خادم - نیز میتوان مشاهده نمود!
نمونهای دیگری از این رفتار فرصت طلبانه را میتوان در حادثه زلزله آذربایجان نیز مشاهده نمود که سایتهای وابسته به ضدانقلاب در اقدامی روانی بلافاصله وارد میدان شده و در لباس "دایهای دلسوزتر از مادر" مدعی شدند که نظام از رسیدگی به زلزله زدگان طفره رفته و خودمان باید دست بالازده و کاری بکنیم! این جریان که تا دیروز تودههای مستضعف و روستای نشین کشور را به جرم حمایت از احمدی نژاد و نظام فاقد صلاحیت شهروندی دانسته و برای آنها بهایی قائل نبود، امروز به حامی تمام عیار ایشان بدل گشته اند!
آنها حتی تلاشهای مردمی ورزشکاران، هنرمندان و همه دلسوزان ایران زمین را که در اقدامی انسان دوستانه و مومنانه برای کمک به زلزله زدگان شتافتند، مصادره به مطلوب کرده و با فرصت طلبی سیاسی نمادی از ضدیت با نظام و همسو با اردوگاه فرسوده اپوزیسیون قلمداد کردند!
این دو موضوع تنها نمونه ای از اقدامات رسانهای ضدانقلاب و بیگانگان برای ایجاد آشفتگی فضای عمومی و دودستگی اجتماعی و ایجاد فاصله بین مردم و مسئولین و تعمیق شکاف دولت - ملت در روزهای گذشته است که باید برای آن چارهای اندیشید. مسئولین دستگاههای امنیتی، فرهنگی و متولیان رسانههای عمومی هر یک متناسب با وظایف قانونی برای مقابله با این فضای بیمار رسانهای و برخورد با برخی دستاندرکاران پشت پرده آن باید چارهای اندیشیده و آن را مهار نمایند.
از سوی دیگر مردم نیز نباید این حقیقت را فراموش نکنند که این رسانهها قابل اعتماد نبوده و بدنبال اطلاع رسانی صحیح نمیباشد. لذا راه مواجه با آنها تمسک به آیه شریفه 6 از سوره حجرات است که خداوند میفرماید: «یا أیها الذین آمنوا إن جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا أن تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین»
ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر فاسقی برایتان خبری آورد تحقیق و بررسی کنید مبادا (از روی زودباوری و شتابزدگی تصمیم بگیرید و) ناآگاهانه به گروهی آسیب رسانید، سپس از کردهی خود پشیمان شوید.
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]