ناکامی حوادث تلخ پس از انتخابات سال 88 کافی بود تا اردوگاه فتنه گران را دچار گسست و فروپاشی نماید به نحوی که امروز بعد از گذشت قریب به 4 سال از آن اتفاقات و در آستانه برگزاری انتخابات دور بعدی ریاست جمهوری، نوعی واگرایی، تشتت و سردرگمی غیرقابل حلی را میتوان در اردوگاه این جریان سیاسی شاهد باشیم. در یک تقسیم بندی اولیه اردوگاه فتنه گران را میتوان به دو دسته تقسیم نمود:
دسته اول آن بخش از اردوگاه فتنه گران است که با کنار گذاشتن نگاههای متوهمانه، به شکست افراطیگری و فتنهگری علیه نظام اسلامی بطور رسمی و غیررسمی اعتراف کرده و قصد و عزم خود را برای بازگشت به قدرت و برخورداری از مناسبات اجتماعی - سیاسی جزم کرده است. این جریان با عبرت آموزی از انتخابات سال ریاستجمهوری دهم و مجلس نهم به این نتیجه رسیده است که تداوم راه گذشته به حذف همیشگی این جریان از جامعه خواهد انجامید، لذا باید با بازنگری در رفتار سیاسی پیشین، زمینه فعالیت مجدد سیاسی – اجتماعی را فراهم نمود و این جز به کنارگذاشتن افراطی گری و ساختارشکنی و حرکت در چارچوب قانون امکان پذیر نخواهد بود.
در این بخش البته دو رویکرد سیاسی و اجتماعی قابل مشاهده است. رویکرد سیاسی از تلاش برای بازگشت به قدرت از طریق پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و شوراهای چهارم سخن میگوید و از همه راهها برای تحقق این هدف درحال بهره برداری است. ورود این جریان به انتخابات البته با موانع و چالشهای فراوانی مواجه است که یکی از آنها آغاز زودهنگام رقابتهای قدرت طلبانه در درون این اردوگاه است. به نحوی که بر سرآنکه چه کسی رهبری این رویکرد را برعهده بگیرد نزاعهای پرشدتی گزارش شده است که آخرین آن خبر تعیین و معرفی گزینه انتخاباتی توسط عبدالله نوری است که قرار است در آبان ماه اعلام شود! تائید صلاحیت نامزدهای مورد علاقه این جریان نیز البته مشروط به شرایطی است که کار را بر ایشان دشوار ساخته است.
نظریه پردازان رویکرد اجتماعی اما مساله اصلی اردوگاه جداشده از افراطیون را نه حضور و پیروزی در انتخابات، بلکه ضرورت بازتعریف اصلاح طلبی و ایجاد انسجام هویتی میدانند که به شدت بعد از ناکامی دوران دوم خرداد و شکست در ماجرای فتنه 88، بدان نیازمندند. معتقدین به این رویکرد و افرادی چون عباس عبدی، ورود به انتخابات بدون توجه به مقدمه مذکور را جز خسرانی برای اردوگاه اصلاحطلبان ندانسته که به شکست در انتخابات آتی منجر خواهد شد. وی معتقد است که حتی پیروزی احتمالی در انتخابات نیز مشکلی از مشکلات این جریان نخواهد گشود.
دسته دوم آن بخش از این اردوگاه است که همچنان بر تداوم فتنهگری اصرار ورزیده و راهکارهای براندازانه را دنبال میکنند. این جریان کار را با تحریم انتخابات و نامشروع خواندن آن آغاز کرده و متوهمانه! همچنان به راهکارهای ناامن سازی و ایجاد اغتشاش و درگیری تا براندازی از این طریق دل خوش کرده است! این جریان همسوی با دشمنان انقلاب اسلامی به کارآمدی و تاثیرگذاری تحریمهای سیاسی - اقتصادی استکبارجهانی سرخوش بوده و روزشماری میکند تا شاید نتایج تحریمها، کشور را به سوی نابسامانی و ناامنی بکشاند. به همین خاطر است که هر اقدامی که در تعارض با روند مطلوب ایشان خللی ایجاد میکند، به شدت آنها را به واکنش واداشته و با عصبانیت به وادی پرخاشگری و فحاشی میکشاند. برگزاری باشکوه اجلاس سران عدم تعهد در تهران نمونهای از موفقیت نظام اسلامی در این زمینه است که با تخریب همهجانبه رسانهای این جریان همراه بود.
این جریان از تصمیم و مشی برگزیده شده دسته اول به شدت عصبانی است، چرا که نگران از دست دادن اندک هوادار باقی مانده و به محاق رفتن مجدد خویش است. لذا ایشان را با خطابهای عتاب آلود مورد هجمه و نقد قرار داده و متهم به خیانت به آنچه "جنبش سبز" مینامند، کرده و به عنوان نمونه چنین مینویسند: «اصلاحطلبان با اعتراض به اعمال گذشته هم پیمانان خود، عملاً فرودستی سیاسی خود را میپذیرند تا به عنوان فرودست مشارکت و رقابت سیاسی داشته باشند.» (رادیوفردا، 17/6/91)
هرچه به انتخابات آتی نزدیک میشویم بیش از پیش بر پریشانی و آتش درگیری در اردوگاه فتنه گران افزوده خواهد شد و میتوان شاهد رسواگری متقابل فتنه گرانی باشیم که دیروز در اردوگاهی واحد رویای سرنگونی نظام اسلامی را در سر میپروراندند. به واقع فتنه گران در برزخی قرار گرفته اند که امکان انتخاب را بر آنان ناممکن ساخته است. از یکسو تداوم افراطیگری آنها را برای همیشه به زبالهدان تاریخ پرتاب خواهد کرد و از دیگر سو بازگشت و توبه از مسیر گذشته نیز بعد از آن همه ادعا و گزافه گویی و خیانت و همسویی با دشمن، از جانب ملت و نظام اسلامی بسیار دشوار خواهد بود.
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]