با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری, بازار فعالیتهای انتخاباتی داغ گردیده و از همینک گزینههای مختلفی خود را برای حضور در عرصه رقابت آمده ساختهاند. رایزنی ها و مذاکرات و دعوت نامه نویسیها بصورت پنهان و آشکار کلید خورده و بخشی از اخبار آن رسانهای شده است.
در این میان بار دیگر مساله انتخابگری و شاخصهها و معیارهای چگونگی انتخاب، به یکی از مسایل مهم اذهان عمومی بدل شده است. پاسخ به این سوال که شرایط سیاسی - اقتصادی - اجتماعی کشور نیازمند چگونه اندیشه و توانمندی است؟ چه کسی خواهد توانست مشکلات موجود را مدیریت کرده و راهکاری برای حل آن ارائه دهد؟ چنین فردی باید دارای چه توانمندیهایی باشد؟ و سوالاتی از این قبیل مساله است که نخبگان و آگاهان جامعه باید برای آن پاسخی ارائه دهند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین بیاناتشان در دیدار با مردم قم (19/10/91) به مسایل و مواردی در باب انتخابات پیش رو اشاره کردند که جای توجه و تامل دارد. معظم له در بخشی از اظهارات خود ضمن توجه دادن اذهان عمومی به این مساله که انتخابات هم حق است و هم تکلیف، از همه آنهایی که توانایی در خود دارند خواست که به عنوان یک وظیفه وارد میدان رقابتهای انتخاباتی شده و خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند. این دعوت عمومی از همه صاحبنظران که میتواند فضا را برای رونق بخشیدن به انتخابات بیش از پیش فراهم آورد، با ملاحظهای نیز همراه بود. معظم له فرمودند:
«هر کسی که در خود صلاحیتی احساس میکند و کار اجرائی بلد است، میآید و خود را در معرض انتخاب مردم میگذارد. ادارهی مملکت و کار اجرائی، کار کوچکی نیست. کارهای بزرگ و بارهای سنگینی بر دوش مجریان سطوح بالاست. ممکن است کسانی که در سطوح دیگری کار میکنند، ابعاد این سنگینی را هم بعضاً تشخیص ندهند که چقدر این بار سنگین است. آن کسانی که وارد میدان میشوند، باید کسانی باشند که در خود توانائی کشیدن این بار را بیابند»
توجه به این عبارات علاوه بر آنکه برای نخبگان میتواند راهگشا باشد تا حدود زیادی میتواند معیار و میزان انتخاب را نیز برای ملت آشکار سازد. واقعیت آن است که بدیهیترین و اولین معیار برای گزینش افراد برای هر سمتی توجه به این مساله است که آیافرد مورد نظر توانایی اجرای آن کار را دارد یا خیر؟ آیا از سواد و تجربه لازم برای اداره و تصدی آن پست و جایگاه برخوردار است؟ آیا اصلا از مسایل و مشکلات و حدود و ثغور اختیارات آن آگاه است؟ آیا پیش از این مسئولیتی مشابه و یا نزدیک به آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون آمده است؟ یا آنکه تصدی پست جدیدی را فرصتی برای آزمون و خطا و کسب تجربه میداند؟
به هر حال همانطور که رهبری تاکید داشتند، پست ریاست جمهوری سمتی نیست که به همین سادگی هر فردی بتواند بر جایگاه آن تکیه زند. کافی است مروری بر وظایف تعریف شده رئیس جمهور در قانون اساسی و سمتهایی که برای او تعریف شده است بیندازیم تا بخشی از سنگینی بار مسئولیت وی فهم گردد تا آنگاه بتوانیم فردی برگزینیم که در این حد و قواره بوده و از توان انجام امور برآید.
رئیس جمهور مسؤولیت اجرای قانون اساسی را به عنوان دوم شخص در نظام جمهوری اسلامی برعهده دارد. امضای قراردادهای بینالمللی، اعزام و پذیرش سفیران، و حضور در محافل بین المللی و مدیریت کلان رایزنیهای دیپلماتیک توسط رئیس جمهور صورت می گیرد.
ریاست بر هیأت وزیران و نظارت بر کار ایشان و هماهنگی تصمیمات آنها و همچنین تعیین خط مشی دولت با همکاری وزیران و تعیین سرپرست موقت برای وزارتخانههای بدون وزیر، از دیگر وظایف ریاست قوه مجریه است.
وظیفه خطیر ریاست و مسؤولیت شوراهای عالی کشور از جمله ریاست شورای عالی امنیت ملی و ریاست شورای انقلاب فرهنگی و مسؤولیت اجرای بازنگری قانون اساسی نیز بر دوش رئیس جمهور سنگینی میکند. همچنین ریاست عالی سازمانهای وابسته از قبیل سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان انرژی اتمی را نیز رئیس جمهور برعهده دارد.
بر موارد فوق بیفزاییم مسئولیتهایی چون: اعطای نشانهای دولتی، هماهنگی با قوای مقننه و قضائیه در امضای قوانین، در امر همهپرسی و ... را که در مجموع انبوهی از مسئولیتهایی است که ناتوانی در هر یک از آنها خسارات جبران ناپذیری را برای کشور به همراه خواهد داشت.
با توجه به حجم و گستره فعالیتها و همچنین میزان اهمیت آنان است که به خوبی آشکار خواهد شد که کار را باید به دست کسی سپرد که پیش از این صلاحیت و توانایی و کارآمدی خود را در سمتهای پایینتر به اثبات رسانده و نشانههایی از توانایی اداره امور در سطح بالاتر را داراست.
همچنین نباید فراموش کرد که مسیر انتخاب رئیس جمهور، مسیر ریسک و شانس و آزمون و خطا نیست! مسیر توجه، دقت و تضمین است و همین مساله است که کار را برای انتخاب دشوارکرده و هوشیاری و بصیرت ملت را همچون گذشته میطلبد.
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]