یازدهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دورهی انتخابات شوراهای شهر و روستا در حالی در خردادماه 1392 برگزار خواهد شد که با افزایش تدریجی فعالیت گروههای سیاسی؛ اصلاحطلبان نیز در تلاشاند تا به هر طریق ممکن به قدرت بازگردند به نظر میرسد آنها بیش از انتخابات ریاست جمهوری به انتخابات شوراها چشم دوختهاند.
گروه سیاسی برهان/ مهدی سعیدی؛ مطابق با تغییرات قانونی ایجادشده و اعلام وزارت کشور، چهارمین دورهی انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا همزمان با انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم در 24 خردادماه 1392 برگزار خواهد شد. این مسئله موجب شده است تا انتخابات آتی از حساسیت دوچندانی برخوردار باشد، چرا که در اصل دو انتخابات در یک روز برگزار خواهد شد. شاید یکی از دلایل شروع زودهنگام فعالیتهای پرحجم انتخاباتی را نیز در تجمیع این دو انتخابات باید دانست؛ اقداماتی که اغلب در قالب رایزنیهای غیررسمی و گاه رسمی و اعلام نظر در قالب گفتوگو و یادداشتهای سیاسی در نشریات و سایتهای مختلف شاهد آن هستیم.
نکتهی قابل توجه در انتخابات خرداد 92 آن است که برای اولین بار تجمیع دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراها را تجربه میکنیم؛ دو انتخاباتی که از تفاوتهای ماهوی و ساختاری برخوردارند، اما همزمانی آنها میتواند فرآیند طبیعی و تجربهشدهی پیشین این دو انتخابات را به هم زند و تا حد زیادی تحتالشعاع شرایط تجمیع قرار دهد. مهمترین تفاوتهای این دو انتخابات بدین شرحاند:
1. انتخابات ریاست جمهوری گزینشی برای عالیترین مدیر اجرایی کشور است، در حالی که انتخابات شوراها حداکثر ناظر به گزینش مدیران میانی است. لذا میزان تأثیرگذاری آرای افراد بر سرنوشت کشور کاملاً متفاوت و قیاسی مع الفارغ است.
2. انتخابات ریاست جمهوری ملی و سراسری است، در حالی که انتخاب شوراها منطقهای و محلی است.
3. انتخابات ریاست جمهوری بر انتخاب یک گزینه تأکید دارد، در حالی که در شوراها مجموعهای از افراد برگزیده خواهند شد.
4. سیاست تبلیغاتی افراد و احزاب و گروههای سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری با شرایطی کاملاً متفاوت نسبت به شوراها اتخاذ میشود.
5. صبغه انتخابات ریاست جمهوری کاملاً سیاسی است، در حالی که این وضعیت در انتخابات شوراها تنها در شهرهای بزرگ دیده میشود و در شهرهای کوچک و روستاها جنبهی غیرسیاسی آن پررنگ است.
6. مکانیسم اجرایی و نظارتی این دو انتخابات کاملاً متفاوت است و شورای نگهبان بر انتخابات شوراها نظارت ندارد.
ترکیب رقابت انتخاباتی تجمیعشده میتواند روند هر یک از این دو انتخاب را تحت تأثیر قرار دهد و آن را از روند عادی خارج نماید.
حقیقت آن است که انتخابات شوراها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که جریانهای سیاسی به سادگی نمیتوانند از کنار آن بگذرند. ضمن آنکه تقارن آن با انتخابات ریاست جمهوری نیز بر اهمیت آن افزوده است.
اهمیت انتخابات شوراها نسبت به انتخابات ریاست جمهوری برای اصلاحطلبان
هرچند انتخابات ریاست جمهوری از آنچنان اهمیتی برخوردار است که بر فعالیتهای انتخاباتی شوراها سایه انداخته است، اما حقیقت آن است که انتخابات شوراها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که جریانهای سیاسی به سادگی نمیتوانند از کنار آن بگذرند. ضمن آنکه تقارن آن با انتخابات ریاست جمهوری نیز بر اهمیت آن افزوده است. این موضوع به دلایل زیر برای اردوگاه اصلاحطلبان بیش از اصولگرایان اهمیت دارد:
1. امکان فعالیت بیشتر: با توجه به حساسیتهای ایجادشده نسبت به این جریان به واسطه عملکردش در دو انتخابات گذشتهی ریاست جمهوری دهم و مجلس نهم و حرکت در قالب سناریوی کودتای مخملی و ایجاد فتنه و آشوب و در نهایت اتخاذ خط تحریم در انتخابات مجلس، امکان فعالیت حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری از این جریان سلب شده است. این محدودیت اقتضا دارد تا تحرکات سیاسی حداکثری این بار در میدان بازی آن انتخابات شوراها صورت پذیرد.
2. امکان تأیید صلاحیت نامزدها: شاید مهمترین وجه تمایز این دورهی انتخابات با دیگر دورهها در چگونگی بررسی صلاحیت کاندیداها باشد که از ید قدرت شورای نگهبان خارج شده است و وزن بیشتری برای نمایندگان مجلس و البته هیئتهای اجرایی قائل میشود. همین موضوع در طول برگزاری سه دوره انتخابات باعث شده است تا میدان دادن به جریانات مختلف فکری بیشتر احساس شود. به واقع میتوان گفت فضا در انتخابات شوراها نسبت به ریاست جمهوری و مجلس بازتر است و همین متفاوت بودن مکانیسم اجرایی و نظارتی انتخابات شوراها، برای اصلاح طلبان به فرصتی برای فعالیت مجدد در عرصهی سیاسی کشور مبدل شده است.
3. گستردگی و تکثر:با توجه به گستردگی انتخابات، که از شهرهای بزرگ تا روستاهای کوچک را در بر میگیرد، طبیعی است که تکثر نامزدها فضا را برای فعالیت بیشتر جریان اصلاحطلب فراهم خواهد کرد. در حال حاضر تعداد اعضای شورای اسلامی روستاهایی که تا 1500 نفر جمعیت دارند 3 نفر عضو اصلی و روستاهای با بیش از 1500 نفر جمعیت و بخشها، 5 نفر عضو اصلی است. تعداد اعضای اصلی و علیالبدل شورای شهر نیز به این ترتیب در قانون جدید پیشبینی شده است:
شهرهای تا 20 هزار نفر جمعیت، 5 نفر عضو اصلی و 2 نفر عضو علیالبدل
شهرهای از 20 هزار نفر تا 50 هزار نفر جمعیت، 7 نفر عضو اصلی و 3 نفر عضو علیالبدل
شهرهای از 50 هزار نفر تا 100 هزار نفر جمعیت، 9 نفر عضو اصلی و 4 نفر عضو علیالبدل
شهرهای از 100 هزار نفر تا 200 هزار نفر جمعیت، 11 نفر عضو اصلی و 5 نفر عضو علیالبدل
شهرهای از 200 هزار نفر تا 500 هزار نفر جمعیت، 13 نفر عضو اصلی و 6 نفر عضو علیالبدل
شهرهای از 500 هزار نفر تا یک میلیون نفر جمعیت، 15 نفر عضو اصلی و 7 نفر عضو علیالبدل
شهرهای بیشتر از یک میلیون نفر تا 2 میلیون نفر جمعیت، 21 نفر عضو اصلی و 8 نفر عضو علیالبدل
شهرهای بیش از 2 میلیون نفر جمعیت، 25نفر عضو اصلی و 10 نفر عضو علیالبدل
شهر تهران 31 نفر عضو اصلی و 12نفر عضو علیالبدل.
در مجموع میتوان گفت که جمعیت شوراهای سراسر کشور حدود 110 هزار نفر است که در انتخابات آتی به 170 هزار نفر افزایش خواهد یافت.
4. بهرهبرداری از ویژگی منطقهای و بومی بودن: بومی و منطقهای بودن انتخابات شوراها فضا را برای بهرهبرداری برخی هواداران موجه و خوشنام محلی جریان اصلاحطلب فراهم خواهد کرد. ضمن آنکه با پیوند خوردن نگرشهای بومی و قومی با گرایشهای سیاسی نیز شرایط برای بهرهبرداری اصلاحطلبان مناسب خواهد شد.
5. امیدواری به موفقیت در شهرهای کوچک: وجود تضادها و شرایط نابسامان اردوگاه اصلاحطلبان و ناتوانی از بسیج نیروها منجر شده است تا نسبت به توانایی آنها برای بسیج سراسری نیروها تردید ایجاد شود. لذا تمرکز بر شهرهای کوچک، که به بضاعت کمتری برای فعالیت نیازمند است، در دستور کار اصلاحطلبان قرار گرفته است. احمد شیرزاد، نمایندهی مجلس ششم، در تحلیلش از انتخابات پیش رو مینویسد:
«بنابراین تصور بنده این است که در تهران و شهرهای بزرگ نباید انتظاری فراتر از آنچه در انتخاب نمایندگان مجلس نهم رخ داد، داشته باشیم؛ اما در شهرهای کوچک و روستاها وضعیت کمی متفاوت است و ممکن است کاندیداهای مستقل و اصلاحطلب بتوانند پا به عرصهی رقابت بگذارند. اگرچه تا آن زمان نمیتوان فضای سیاسی حاکم بر کشور را پیشبینی کرد، اما این احتمال وجود دارد که برخی اصلاحطلبان که چهرههای حساسیتبرانگیزی برای جناح حاکم نیستند بتوانند کرسی شوراها را از آن خود کنند.»[1]
6. امیدواری به پیروزی در شهر تهران: نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری حکایت از رأی بیشتر موسوی نسبت به احمدینژاد در شهر تهران داشت. این مسئله موجب شده است تا امیدهای بخشی از اصلاحطلبان برای پیروزی در تهران، در صورت تأیید صلاحیت نامزدهای مورد علاقهشان بیشتر از دیگر شهرها باشد. ضمن آنکه با افزایش اعضای شورای شهر تهران از 15 نفر به 31 نفر، امکان ورود بخشی از اصلاحطلبان به این شورا نیز افزایش یافته است. نمونههایی از این امیدواری را در برخی اظهار نظرات منسوبین به این اردوگاه میتوان مشاهده نمود.
به عنوان نمونه، خانم ابتکار، عضو شورای شهر تهران، میگوید: «به نظرم زمینهی پیروزی اصلاحطلبان در شهر تهران بسیار زیاد است. با توجه به نتایج انتخاباتی که تا کنون برگزار شده و میزان پایین مشارکت در خیلی از بخشها، به نظر میرسد که رأی تهران مشخص باشد. ما در انتخابات سال 88 بیشترین نرخ مشارکت را داشتیم و شهر تهران نظرش را دربارهی اصولگرایان و رئیسجمهور وقت با رأی خود اعلام کرد.»[2]
7. فرصتی برای بازسازی تشکیلاتی اصلاحطلبان: علیرغم شرایط موجود، همچنان اصلاحطلبان بر این نظر هستند که در هر حالت، نفس برگزاری انتخابات فرصتی است برای فعالیت و سازماندهی. بدین لحاظ، وقتی کاندیدایی در صحنه باشد، لاجرم ستاد انتخاباتی ایجاد میکند و این میتواند موجبات جمع شدن نیروها در استانها و شهرستانها را دور هم فراهم سازد و این برای اردوگاه ازهمگسیختهی اصلاحطلبان فرصتی است که بتوانند بار دیگر انسجام را به اردوگاه خود بازگردانند.
این مسئله را میتوان در گفتار منتشرشدهی برخی فعالین سیاسی اصلاحطلب، از جمله سعید حجاریان و احمد شیرزاد، مشاهده نمود. شیرزاد به این مسئله چنین تأکید دارد: «شیوهی تصمیمگیری پیرامون انتخابات شوراها در مجموعهی اصلاحات، در طول ادوار گذشته، به این شکل بوده است که یک تصمیم کلی را به شهرستانها تحمیل نکنیم و بر اساس سنت حسنهای که در سالهای اخیر وجود داشته است، تصمیمگیری در شهرستانها بر عهدهی نیروهای مستقر در آنجا گذاشته میشود. این واگذاری تصمیم محاسن زیادی دارد که یکی از آنها گرد هم آمدن نیروهای اصلاحطلب حتی در شهرستانهایی با جمعیت کمتر از 20 هزار نفر است. به اجماع رسیدن این نیروها از یک سو به قدرتمند شدن شبکهی اصلاحات در کشور کمک میکند و از سوی دیگر، از بروز اختلافات جلوگیری میکند.»[3]
نظر عمومی جبههی اصلاحات بر این است که با توجه به تعدد کاندیداها در این انتخابات و نیز وضعیت عمومی نیروهای سیاسی، بهتر است اصلاحطلبان نیروی خود را به سمت انتخابات شوراهای شهر و روستا سوق دهند اما همچنان تلاشهای جدی برای فعال کردن جبههی اصلاحات در رقابت ریاست جمهوری یازدهم به شکل موازی در جریان است.
اقدامات اصلاح طلبان در راستای انتخابات شوراها
هرچند مرور اخبار اعلامی رسانههای اصلاحطلب حاوی اخبار جزئی و دقیقی از تصمیمات اصلاحطلبان در این زمینه نیست، اما در روزهای اخیر اخبار و نکات قابل ملاحظهای از جنبوجوش این جریان انتشار یافته است به عنوان نمونه روزنامهی آرمان،[4] از تشکیل کارگروه ویژهی شورای هماهنگی جبههی اصلاحات برای حضور در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا خبر داده و عنوان کرده که قرار است این کارگروه در روزهای آینده برنامهی خود را برای این انتخابات به صورت رسمی اعلام کند.
این روزنامه مدعی شد که هماکنون فعالیتهای جدی در استانها و شهرستانهای مختلف ایران برای حضور اصلاحطلبان در عرصهی انتخابات شوراها شروع شده و تلاشهای جدی برای هماهنگ کردن این فعالیتها با یکدیگر، توسط شورای هماهنگی جبههی اصلاحات، در جریان است.
بنا به گزارش آرمان، مباحث مربوط به این انتخابات شوراها در چند ماه گذشته از محورهای اصلی جلسات برنامهریزی و تصمیمگیری اصلاحطلبان، به خصوص شورای هماهنگی جبههی اصلاحات، بوده است؛ اما با توجه به تخریبهای احتمالی، از انتشار آن خودداری شده است. این فعالیتها و برنامهریزیها در ماههای گذشته در حالی صورت گرفته که غالب اخبار منتشرشده از جلسات اصلاحطلبان مربوط به تصمیمگیری برای انتخابات ریاست جمهوری است.
نظر عمومی اعضای شورای هماهنگی جبههی اصلاحات بر این است که با توجه به تعدد کاندیداها در این انتخابات و همچنین وضعیت عمومی نیروهای سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری، بهتر است اصلاحطلبان نیروی خود را به سمت انتخابات شوراهای شهر و روستا سوق دهند. این در حالی است که همچنان تلاشهای جدی نیز برای فعال کردن جبههی اصلاحات در جریان رقابت ریاست جمهوری یازدهم به شکل موازی در جریان است.
«احمد حکیمیپور»، عضو شورای هماهنگی جبههی اصلاحات، نیز خبر داد که مباحث مربوط به انتخابات شوراها در جلسات اصلاحطلبان مطرح شده و در مورد آن بحثهای مختلفی صورت گرفته است. وی همچنین با اشاره به اینکه هماکنون اصلاحطلبان استانها و شهرستانهای مختلف فعالیت خود را برای ورود به انتخابات شوراها شروع کردهاند و به دنبال فراهم کردن مقدمات و رایزنی در این خصوص هستند، توضیح داده است:
«از آنجا که اصلاحطلبان به برنامهریزی از پایین به بالا معتقد هستند، هنوز مباحث مطرحشده در استانها پیرامون انتخابات شورای شهر رسانهای نشده است، اما این دلیل نیست که اصلاحطلبان به انتخابات شورا بیتوجه باشند.»
محمد زارع فومنی، دبیرکل جبههی مردمی اصلاحات، دربارهی برنامهی کاری این تشکل گفت: ما مدتهاست برای ورود به انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری کار خود را آغاز کردهایم و دیدارهای مختلفی هم با آقایان آیتالله هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی، عارف، جهانگیری، مطهری، عبدالله نوری و دبیران کل احزاب و بزرگان اصلاحات انجام دادهایم.[5]
همچنین سید محمد خاتمی نیز با حیاتی خواندن انتخابات شوراها، بر تمرکز جدی و تلاش بیشتر اصلاحطلبان با محوریت موسوی لاری (که ظاهراً به پیگیری این مسئله مأمور شده است) تأکید کرده است.[6]
به این ترتیب و بر اساس تحولات اخیر، به نظر میرسد در روزهای آینده باید منتظر اخباری جدیتر در خصوص فعالیتهای اصلاحطلبان برای انتخابات شوراها باشیم.(*)
پینوشتها:
[1]«ابزاری برای تقویت جامعهی مدنی»، هفتهنامهی آسمان، 18 شهریور 91.
[2]«انتخابات شوراها مهمتر از ریاست جمهوری است»، هفتهنامهی آسمان، 4 شهریور 91.
[3]«ابزاری برای تقویت جامعهی مدنی»، هفتهنامهی آسمان، 18 شهریور 91.
[4]روزنامهی آرمان روابط عمومی، 8 مهر 91، ص 2.
[5]خبرگزاری آریا، 10 مهر 91، کد خبر: 20121001123243582
[6]روزنامهی رسالت، 10 مهر 91.
نوشته شده توسط :مهدی سعیدی::نظرات دیگران [ نظر]