تاریخ مختصر تعامل استعمار و خاورمیانه
دولتهای قدرتمند غربی در تعامل با ملت ها و سرزمین های دیگر از آغاز خوی استکباری و استعلاجویی به خود گرفتند. آنها در طمع یافتن سرزمین های تازه، منابع طبیعی جدید و نیروی کار ارزان تر وارد ممالک دیگر شدند. هرچند این ورود با کشتیهای توپدار آغاز شد ولی پرچم، پرچم استعمار و آبادانی بود. استعمارگران با وعده ایجاد رفاه و امنیت بیشتر و بهتر، کشورهای دیگر را محل تاخت و تاز خود قراردادند. البته تحمل ملت ها به سرعت به سرآمد و نبردهای مسلحانه در سراسر مستعمرات از جمله جهان اسلام موجب شد به تدریج استعمار قدیم، یعنی حضور نظامی مستقیم مضمحل شود و کشورها خواستار پیشرفت بدون حضور خارجی شوند.
کشورهای غربی بر آن که بتوانند اطاعت و فرمان بری مردم این مناطق را حفظ کنند، باید آنها را مجاب می کردند که پیمودن راه غربی ها تنها راه نجات است و این مسیر جز با تحقیر توانمندیهای ملتها بدست نمیآمد. جز با عقب مانده نگاه داشتن مستعمرات حاصل نمیشد. مردمان سرزمین های مستعمره میبایست به این اندیشه دل میدادند که کشور استعمارگر دارای پیشرفت و بهرهمندی ویژهای از منابع طبیعی و انسانی است که به او اجازه میدهد برای ارتقاء و بهبود وضع کشور مستعمره دستورالعمل بنویسد و حاکم مد نظر خود را جاینشین کند. در کنار حکام محلی، مشاوران انگلیسی و فرانسوی و … قرار دهد تا صلاح و فساد کشورهای تحت سلطه را تشخیص دهند. فاستخف قومه فأطاعوه… استکبار فرعونی و استکبار تمدنی جدید تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد.
بعد از جنگ جهانی دوم رقیب درون گفتمانی شوروی سربرآورد و این بار تئوریهای مختلف توسعه و نوسازی از دانشگاههای غربی بود که در کشورهای جهان سوم به منازعه گذاشته میشد ولی در نهایت آن چه که دست مشتاقان توسعه و تمدن را گرفت، همان عقب ماندگی سابق با دولت هایی دیکتاتوری و مستبد بود.
وقوع انقلاب اسلامی نواخته شدن زنگ پایانِ مکاتب متداول پیشرفت کن در جهان شد و آغاز مدل جدیدی از پیشرفت و تعالی که محور آن اتکاء به خدا بر پایه تلاش انسانی است.
اتحاد جماهیر شوروی در اثر اشتباه استراتژیکی که رهبران سیاسی و بنیانگذاران فکری این مکتب، در انکار الهیات و معنویات انجام دادند، از هم فروپاشید و عرصه را برای غرب سرمایهداری خالی کرد. دهه نظم نوین جهانی به رهبری آمریکا به وقایع مشکوک 11 سپتامبر ختم شد. ایالات متحده به درستی احساس کرد سبک زندگی آمریکایی و لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی در کشورهای منطقه خاورمیانه و جهان اسلام، که صاحبان بیشترین منابع انرژی مورد پذیرش واقع نشده است. از سوی دیگر مقاومت جمهوری اسلامی در برابر فشارهای اقتصادی و نظامی منجر به تلاءلو هرچه بیشتر جمهوری اسلامی شده و درنتیجه متحدان منطقه ای اش در آستانه سقوط قرار گرفته اند. لذا برای حفظ متحدانش و طراحی نقشه «خاورمیانه» ای جدید به صورت نظامی وارد منطقه شد.
مظاهر قدرت و بالندگی جمهوری اسلامی
کنترل ایران به عنوان مهمترین منبع چالش در برابر اندیشه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آمریکایی مهمترین دغدغه آمریکایی ها بود. ایران با یک دهه مقاومت در برابر فشار نظامی یک گردنه بسیار مهم را پشت سرگذارده بود. دهه دوم و سوم عمر جمهوری اسلامی نیز در آماج فشارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و دیپلماتیک در چشم مردم کشورهای منطقه با پیشرفت روزافزون هم زمان می شد.
پرتاب ماهواره بر امید، دستیابی به دانش فنآوری هستهای و حفظ آن، غلبه بر فتنه عظیم 88، نشاط عظیم معنوی سیاسی علمی جوانان ایرانی مسائلی نیست که با سیاهبازی رسانهای مکتوم بمانند. البته در یک جمعبندی باید غلبه جمهوری اسلامی بر عداوتها و بحران آفرینی غربیها را مهمترین دستآوردی دانست که دائما در حال نورافشانی و درخشش بیشتر است. نظام سلطه با تکیه بر امپراتوری رسانهای خود مشکلاتی که علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران بوجود آورد را با ضریب دهها برابر بازتاب میداد تا کسی خیال حرکت در مسیر ایرانیان را نداشته باشد و دم به دم امید سقوط قریب الوقوع میداد. لذا این سالهایی که کشورهای غربگرای منطقه یکی پس از دیگری سقوط میکنند و بحران اقتصادی و اجتماعی اروپا را درنوردیده است و طلایههای آن در آمریکا نیز دیده میشود، تحقق پیشبینیهای امام خمینی و مقام معظم رهبری و مسئولین کشور ایران است که نوید چنین روزهایی را میدادند در خاطره ملتها پررنگتر میشود.
شکست های پی در پی اسرائیل در لبنان و فلسطین در برابر مدل انقلاب اسلامی و موفقیت ملت عراق در دولت سازی با کمک ایران در آستانه دهه چهارم عمر جمهوری اسلامی منجر به بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی خاورمیانه گشت.
آمریکا، غرب و استکبار جهانی با مدل های مختلف تلاش کردند تا سیادت خود را به ملت های منطقه تحمیل کند ولی به دلیل آگاهی عملی و تجربی ملتها به دروغ بودن وعده های شیطانی غرب، اراده برای حرکت به سمت مدل اسلامیایرانی پیشرفت آغاز شده است. به همین دلیل کارشکنی شیطان بزرگ و ایادی اش در کشورهای اسلامی به اشکال مختلف شدت می گیرد. تلاش در جهت هزینهمند نمودن خروج از منظومه قدرت غرب، برای پشیمان کردن مردم منطقه در دستور کار قرار میگیرد.
رئیس جمهور دهه پیشرفت و عدالت
از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران در سند چشم انداز بیست ساله خود نوشته است که باید در سال 1404 به عنوان کشور اول منطقه خاورمیانه از جهات اقتصادی، علمی و فنآوری با هویت اسلامی و انقلابی قرار گیرد و الهام بخش در جهان اسلام گردد. مضمون چنین هدف گذاری یعنی اینکه ایران باید بتواند کشورهای دیگر را در مسیر رقابتی پشت سرگذاشته و در تقابل با نظام سلطه فائق بیاید. اما این همه مسئله نیست. اقتصادی که بخواهد قدرت اول منطقه باشد نیاز دارد تا بازارهای مصرف کشورهای پیرامون خود را تأمین کند. نیاز دارد نیروی انسانی منطقه را به کارگیری کند. دانشگاه و نظام علمیای که بخواهد قدرت اول منطقه باشد باید بتواند نیازهای علمی کشورهای پیرامون خود را بر طرف کند. نظام فنآوریای که بخواهد قدرت اول منطقه باشد باید بتواند با اتکاء به توانمندی خود کشورهای پیرامون خود را در مسیر جدیدی از فنآوری قرار دهد.
آمریکا و غرب در طی سالیان تعامل خود با ملت های منطقه آنها را به عنوان کشورهای درجه دوم و سوم حداکثر به عنوان پایگاه نظامی، مراکز تفریحی، سرمایه گزاری ترانزیتی و یا سرمایه گزاری جهت بهرهگیری از منابع طبیعی به رسمیت شناختهاند. آن ملت هایی که این رقیّت را کنار نهادهاند و آماده خروج از این نظام سلطه هستند قطعاً با دشمنی و ضدیت آمریکا و ایادیاش مواجه خواهند شد. البته ممکن است کشورهایی به عنوان الگوهای بدلی جمهوری اسلامی در مقابل آنان قرار داده شوند. ولی در نهایت این رئیس جمهور یازدهم ایران است که باید از سال 1392 تا 1400 بخش اصلی این مسیر رقابتی و تقابلی و تعاملی را بپیماید. تعامل با کشورهای دوست و همسو، رقابت با کشورهای غرب بنیاد و از همه بالاتر تقابل تمام قد با توطئههای شیطانی آمریکا و غرب.
مسائل و مشکلات خاورمیانه اسلامی
شناخت مسائل کشورهای منطقه، گام بسیار مهم برنامه ریزی برای اقتصاد ایرانی است. ظرفیتهای اقتصادی منطقه خاورمیانه، بزرگترین منبع انرژی جهان به لحاظ نفت و گاز، در اختیار کشوری خواهد بود که مدل صنعتی و اقتصادی، استخراج و فروش خود را حاکم کند. قیمت نفت را کسی تعیین خواهد کرد که بتواند جایگزین کآرآمد و درآمدزایی برای خام فروشی به ملتهای خاورمیانه پیشنهاد کند.
کشاورزی کشوری در منطقه اول خواهد بود که نیازهای غذایی ده ساله و بیست ساله آینده منطقه را بشناسد و برای تأمین امنیت غذایی خود و کشورهای اسلامی به عنوان مشتریان اصلی گندم و علوفه تولیدی ایران، برنامه و پیش بینی داشته باشد. مصر انقلابی تا پیش از این نیازمند گندم آمریکایی بود.
کشورهای نفتخوار جنوب خلیج فارس، میادین نفتی را برای تأمین سلاح تروریست های وهابی میمکند.عربستان برای وام دادن به تونس و مصر جهت اصلاح وضعیت اقتصادیشان شرط و شروط میگذارد. چرا انقلاب اسلامی نباید چنین فرصتهای احیای کرامت و عزت اسلام را نادیده بگیرد.
مدل علمی اداره اقوام مختلف در ایران قطعا می تواند الگویی برای کشورهای مختلف اسلامی باشد.هویت اسلامی انقلابی ایران با ذخیره عظیمی به نام دفاع مقدس برای کل خاورمیانه اسلامی انقلابی الهام بخش است. غلبه ایمان بر تکنولوژیهای روز جهان، بر دلارهای بیپایان نفتی، بر مدلهای جنگی شرق و غرب افسانهای است که هشت سال در تک تک روزهایش تکرار شده است. کافی است، نهادهای متصدی ترجمه توزیع کتاب، سینماگران، شعرای دوزبانه و دیگر رسانههای اصیل به سراغ ادبیات پایداری و مقاومت موجود رفته و آن را در دسترس مردم منطقه قرار دهند.
محیط زیست منطقه خاورمیانه، منابع آبی، وضعیت اشتغال و کار جوانان، سلامت و بهداشت کودکان و زنان در خاورمیانه مسائلی هستند که باید مطمح نظر رئیس جمهور یازدهم جمهوری اسلامی واقع شود. محورهای بیشتری را میتوان برشمرد و در اهمیت آنها قلمفرسایی کرد. ولی مجال سخن صرفا جهت طرح این موضوع کفایت میکند. ان شاء الله محققان و صاحبان اندیشههای خلاق و مبتکر در این مسیر توجه بیشتری بنمایند.
منعزل کردن سرنوشت جمهوری اسلامی از سرنوشت کشورهای پیرامونی یک تصور خام و کودکانه است.پیشرفت و سربلندی ایران در گرو توجه به مسائل منطقه خاورمیانه و برنامه ریزی برای حل آنها با تکیه بر توان اراده و علمِ جوانان ایران اسلامی است.
رئیس جمهور یازدهم باید برنامه خود را در تراز خاورمیانه اسلامی ارائه دهد.
این یادداشت به درخواست برادر عزیز محمدمهدی تهرانی نوشته شد و در نشریه اصولگرا سری جدید شماره 8 و 9 اسفند ماه درج شد.(+)
نوشته شده توسط :تاملات::نظرات دیگران [ نظر]