سفارش تبلیغ
صبا ویژن







تعامل حزب‌الله با دولت یازدهم: بیشترین حمایت‌ها، شدید‌ترین انتقاد‌ها

امروز فرصت خوبی برای خودشناسی و محک خویشتن داریم. اگر خوف و حزن نداریم پس به راه مان ایمان داریم ولی اگر خدای نکرده دچار خوف و حزن و نومیدی هستیم باید در اعتقادات خود بازنگری کنیم. نومیدی از جنود شیطان است. اگر خوف و حزنی داریم باید این خوف و حزن را واکاوی کنیم. به زعم من انتخابات 92، نشانه به ثبات رسیدن نظام است. در این انتخابات دیگر دوقطبی کاذبی جریان نداشت. برگزاری یک انتخابات با مشارکت هفتاد و دو درصدی آن هم بدون هیجانات کاذب بیش از هر چیز نشان دهنده ثبات نظام است و این چنین کنش سیاسی از خصائص جوامعی است که از حیث سیاسی توسعه یافته اند. با این تفاوت که جامعه ما زنده تر و پویا تر از بسیاری از جوامع مدعی دموکراسی و توسعه است. خوش بینانه تر اگر بخواهم سخن بگویم حتی فتنه 88 نیز علاوه بر دلالتی که بر قدرت و استحکام نظام ما داشت نمایانگر پویایی و عدم بی تفاوتی مردم نسبت به سرنوشت جامعه است. حتی آن کسی که فریب می خورد و در زمین دشمن بازی می کند نیز لااقل کنشگری فعال است!

 به زعم نگارنده امروز افراد انقلابی دو نوع احساس دارند. یا از تثبیت و پویایی نظام اسلامی خشنودند و یا به دلایلی دچار خوف و حزن اند. این خوف و حزن نیز بر دو قسم است. اگر خوف و حزن ما ناشی از نگرانی و دغدغه ای است که برای روند انقلاب و سرنوشت آن داریم این خوف و حزن، مقدس است و باید آن را قدر دانست. اما اگر خوف و حزن ما به این دلیل است که فلان شخص رأی آورد و فلان شخص رأی نیاورد و فلان شخص، دیگر رئیس جمهور نیست معلوم می شود که ما فقط شعار حزب اللهی بودن و انقلابی بودن و خط امامی بودن داده ایم. اگر ما به صدق نظام و سلامت انتخابات اعتماد داریم که داریم پس به تأیید صلاحیت هایی که توسط شورای نگهبان نیز احراز شده است معتمدیم. علاوه بر احساسات سه گانه ای که در بالا طرح شد حس دیگری نیز برای برخی وجود دارد که خالی از لطف نیست و آن هم اینکه امروز رأی آوردن کسی دل ملت را شاد می کند که در مجلس پنجم موسس فراکسیون حزب الله مجلس بوده است!

از جمله خصائص دیگر حزب الله عدالتخواه بودن و روحیه انتقاد و مطالبه داشتن است. اصلاً همین روحیه است که باعث می شود آدم انقلابی و حزب اللهی زیر علم هیچ شخصی نباشد. احمدی نژاد با آن همه شعار انقلابی و عدالتخواهانه و با آن حجم خدمت نیز برای ما اسطوره و بت نیست. او به وظیفه اش عمل می کند و ما نیز به وظیفه مان. درست ترین شیوه را آنهایی انتخاب کردند که نه احمدی نژادی شدند و نه با تهمت های نابجا او را منحرف  خواندند و حتی تا نظریه پیوند فتنه و انحراف پیش رفتند. درست ترین کار را آنهایی کردند که او را از حاشیه سازی بر حذر داشتند و به ارشاد رهبر انقلاب امور فرعی و اصلی را از هم بازشناختند. جلیلی و قالیباف هم اگر رئیس جمهور می شدند باید کار می کردند و مطالبات مردم را جواب می دادند.  رئیس جمهور منتخب نیز می بایست هم منتظر شدید ترین انتقادات و تذکرات ما نسبت به عدول از وعده ها و کم توجهی به آرمان های انقلاب و خط امام باشد و همچنین می بایست منتظر شدیدترین حمایت های امت حزب لله باشد. همان گونه که سیدمحمد خاتمی نیز آن هنگام که بر قانون و اصول انقلاب پای فشرد و از جانب قلیلی از براندازان افراطی اصلاح طلب مواجه با نظریه عبور از خاتمی شد از جانب رهبری و امت حزب الله پشتیبانی شد. امت حزب الله از زمان هبوط حضرت آدم مظلوم همیشه تاریخ و البته منتقد و مبارز همیشه تاریخ بوده است. ما در اوج قدرت هم که باشیم باز در قامت یک اپوزیسیون عمل می کنیم چه رسد که در قدرت نباشیم. حزب اللهی در برابر محافظه کاری است چرا که محافظه کاری را قتلگاه انقلاب می داند.

انقلاب یک جریان اجتماعی است. جابجایی دو رئیس جمهور ذیل نظام جمهوری اسلامی خیلی کوچک تر از آن است که خللی در عزم راسخ ما وارد کند چرا که حزب الله، به وعده حق، هم الغالبون است. حزب الله، حزبِ الله است و نه آدم هیچ حزب و دسته و گروه و باند و شخص دیگری. حزب الله معنای عام تر از آنی دارد که بتوان آن را به راحتی فروکاست. مردم ما با هیچ شخص و گروهی عهد اخوت دائم نبسته اند و این خود بزرگترین خصلت امت حزب الله است. امت حزب الله نه احمدی نژادی است نه قالیبافی، نه خاتمی چی و نه هیچ شخص دیگری چی. ملت ما دچار کیش شخصیت و شخص پرستی نیست و روح الله خمینی را اگر دوست دارد شیفته خط امام است و اگر سیدعلی خامنه ای را دوست دارد چون او را در خط امام و انقلاب می داند. و الا هزاران آدم در تاریخ ما ظهور کرده اند که هرکدام خط و خطوطی ترسیم کرده اند اما سخن شان در گوش مردم نیوشا نبوده است. ما اگر خود را شایسته این مفهوم می دانیم هویت خود را نباید و نمی توانیم به هیچ حزب و جناحی گره بزنیم. هویت ما از تسلیم حق بودن و پیروی از مکتب محمد و عترتش سرچشمه می گیرد. هویتی که با انقلاب اسلامی و به رهبری خمینی کبیر احیا و بازتولید شد.  ما وظیفه داریم انقلاب اسلامی را که تنها روزنه امید ما در این دنیای ظلمانی است به نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و امت اسلامی برسانیم. محمد (ص) نیز اگر از دنیا برود خدای محمد زنده است.

این یادداشت در تریبون مستضعفین



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی