سفارش تبلیغ
صبا ویژن







محمد رضا آشتیانی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت : بودجه ای با عنوان بودجه اوقات فراغت وجود ندارد. وی ادامه داد : مسئولان باید در زیر ردیف بودجه مربوط به دستگاه خود بودجه ای را برای اوقات فراغت در نظر بگیرند. وی باز هم ادامه داد : که بودجه ای در رابطه با اوقات فراغت وجود دارد که که دستگاه هایی که در ارتباط با این موضوع هستند مانند اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزی و یا کانون های فرهنگی و هنری مساجد که برای اوقات فراغت می توانند از این ردیف استفاده کنند. 1

گذشته از اینکه ما آخر متوجه نشدیم که بودجه ای وجود دارد یا وجود ندارد باید پرسید اساساً چرا نگاه مدیریت فرهنگی ما تا این اندازه بودجه محور است؟ مدیریت در ساده ترین معنا استفاده بهینه از امکانات موجود است. بودجه، تنها یکی از امکانات است. بسیاری از امکانات دیگر وجود دارند که بلا استفاده مانده اند و بسیاری از امکانات هستند که بدون هیچ بودجه ای امکان ایجاد دارند.

البته انتظار کار فکری و علمی عمیق در تعریف مفاهیمی چون اوقات فراغت در شرایطی که کشور ما به لحاظ تولید علم در رتبه های بالای علمی جهان قرار دارد انتظار بی جایی نیست. مدیریت بدون پژوهش می شود همین خزانه داری و توزیع بودجه. اگر کم کاری ای در این زمینه وجود دارد هم نهادهای علمی و آکادمیک مسئولند و هم نهادهای اجرایی و مدیریتی که چنین مطالبه ای را از دانشگاه ها و مراکز فکری نمی کنند. دانشگاهی که به حل درد جامعه نیاندیشد خود درد مضاعفی است بر جامعه. تدوین سندهای بالادستی کاری است که آغاز شده و مسأله فراغت نیز در وضعیتی که جامعه ما نیز در حال ورود به آن است مسأله ای اساسی است.

اینکه فراغت در الگوی ایرانی و اسلامی چه جایگاهی دارد. اینکه فراغت چه نسبتی با کار دارد. اینکه تفاوت فراغت با سرگرمی چیست. اینکه آیا نحوه گذران فراغت نیازمند تربیت و آموزش است یا خیر و سوالاتی از این دست باید عمیقاً واکاوی شوند.


ارسطو گفته است که : بخشی از زندگی برای کار و بخشی برای آسایش است. اما از این دو، کار وسیله است و بخشی که در آسایش می گذرد هدف. از این رو به همان سان که آماده کردن آدمی برای کار لازم است آماده کردن او برای اینکه زمان آسایش را به درستی و خوبی بگذراند نیز لازم و حتی لزوم آن بیشتر است. زیرا اگر به این جنبه از تربیت چنان که باید پرداخته نشود، آدمی آن بخش از زندگانی را که اهمیت بیشتری دارد در بیراهه خواهد پیمود و چه بسا که آن را در سرگرمی ها تلف خواهد کرد و حتی چنین خواهد پنداشت که غایت زندگانی چیزی جز بازی و سرگرمی و کامجویی نیست. سه نکته از این بیان ارسطو قابل استخراج است؛ 1- ابزار بودن کار و هدف بودن آسایش و فراغت، 2- لزوم تربیت و آماده کردن آدم ها برای گذراندن بهتر فراغت، 3- مذمت سرگرمی و بازی و کامجویی. مسأله این نیست که این فیلسوف یونانی درست می گوید یا خیر بلکه مسأله این است که او در 2500 سال پیش اهمیت اندیشه به مسأله فراغت را درک کرده است.

تعریف ما از فراغت، علاوه بر ترسیم الگوی آرمانی باید شرایط فعلی ما را نیز لحاظ کند. در شرایط محاصره اقتصادی و نیاز به کار و تولید ملی و حماسه آفرینی اقتصادی مسلماً تعریف از فراغت متفاوت از آن چیزی خواهد بود که ارسطو گفته است و نمی توان به راحتی فراغت را هدف و کار را وسیله تلقی نمود. در آموزه های اسلامی، زندگی را به سه بخش کار، استراحت و عبادت تقسیم کرده اند. اما جهت به سمت عبادت است فلذا کار و استراحت نیز می توانند عبادت تلقی شود. اما این بیان ارسطو که فراغت نیازمند تربیت است برای ما آموزنده است. مدیریت فرهنگی به جای تمرکز صرف بر توزیع منابع مادی می بایست بیشتر به صرافت آموزش باشد. هنوز که هنوز است مسآله تربیت و آماده کردن افراد برای ورود به جامعه فراغتی مورد غفلت است. مدارس و دانشگاه های ما بر اساس این فرضیه سازماندهی می شوند که وظیفه آموزش و پرورش در اصل آماده سازی جوانان برای یک شغل یا حداقل وسیله ای برای امرار معاش است و نه آماده سازی آنها برای زندگی. گذشته از این خلأ یعنی آموزش فراغت می توان به فراغت آموزشی نیز فکر کرد. به این معنا که به جای اینکه فراغت را فرصتی برای غفلت و گرم کردن سر تعریف کنیم به آموزش توسط سرگرمی بیاندیشیم. سرگرمی در صورتی که خودبنیاد باشد و هدفی جز گرم کردن سر نداشته باشد مذموم است ولی اگر در آن تصرف کنیم و آن را به وسیله ای برای آموزش مبدل کنیم با یک تیر چند نشان زده ایم.

مشاور امور بانوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عفت مرعشی در اظهار نظر متفاوتی می گوید : زنان، دختران و جوانان ما نباید به این فکر باشند که دستگاهی به عنوان متولی برای اوقات فراغت آنها برنامه ریزی کند و این اقشار باید خودشان تنظیم برنامه کنند. نباید خلاقیت و قوه ابتکار جوانان و زنان را بگیریم و به دنبال دستگاه متولی امر باشیم.بلکه باید اعتماد به نفس، قدرت و اثر بخشی را به جوانان القا کنیم و آنها باید خودشان را با مکانات تطبیق دهند. عفت مرعشی در جای دیگری از مصاحبه اش با تعریف مفهومی به نام فراغت مخالفت می کند چرا که معتقد است به گفته قرآن انسان چیزی جز سعی و کوشش نیست. (لیس للانسان الا ما سعی). 2

توجه ایشان به نقش مردم در برنامه ریزی فراغتی، ستودنی است. البته باید این نقد را به سخنان ایشان وارد کرد که مسأله فراغت صرفاً مسأله ای برای جوانان و زنان نیست. فراغت مسأله همه اقشار اجتماعی است و چه بسا اقشاری که ایشان از آنها نام نمی برد مانند کودکان و سالمندان بیشتر نیازمند مدیریت در زمینه فراغت هستند. به عنوان مثال معضلات مربوط به دوران بازنشستگی را می توان مشاهده کرد که ناشی از همین عدم برنامه ریزی و البته عدم آموزش برای چنین دورانی است. ما عادت کرده ایم که فراغت را در مقابل "کار" درک کنیم. اما چه بسا که بتوان با شالوده شکنی و واسازی دوگانه کار- فراغت، به ابداع جدیدتری نائل آمد. اگر مارکس به از خودبیگانگی ناشی از نظام کار می اندیشید، امروز متفکران به از خودبیگانگی ناشی از نظام مصرف می اندیشند. جامعه مصرفی و فراغتی نیز به همان اندازه جامعه صنعتی و چه بسا پیچیده تر، دچار آسیب است. در وهله نخست می بایست با رویکردی سلبی نسبت به آگاهی بخشی مردم نسبت به عوارض فراغت اقدام نمود و سپس با رویکردی ایجابی به آموزش نحوه درست گذران فراغت اقدام نمود.

پی‌نوشت:

1- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920404000088

2- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920402000063

    این یادداشت در دخت ایران



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :واژگون::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی